بیکاری ۵هزار نفر در استان قزوین
دلار بالای ۸ هزار تومان تولید را تعطیل میکند
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و استاد دانشگاه معتقد است اقتصاد ایران تاب دلار بیشتر از هفت، هشت هزار تومان را ندارد و اگر این مرز رد شود که البته مدتهاست رد شده، سیل بحران نازل خواهد شد یکی از مهمترین بحرانهای ناشی از افزایش قیمت ارز، ناتوانی در تامین مواد اولیه است که البته در کنار آن، شوق صادراتی تولیدکنندگان بالادستی هم وجود دارد. در نتیجه تولیدکنندگان حتی تولیدکنندگان باسابقه مجبور میشوند خط تولید را بخوابانند یا ظرفیت را به میزان قابلتوجهی کاهش دهند
نسرین هزاره مقدم
هیچ آمار دقیقی وجود ندارد. کسی نمیتواند برآورد کند که این روزها چه بر سر تولید آمده و چند درصد از واحدهای فعال کشور به اغما رفتهاند. آنچه پس از کاهش ارزش پول ملی بر سر اقتصاد آمده، طول، عرض و عمق مشخصی ندارد. خیلی از واحدهای تولیدی، عطای تولید را به لقای ارز و دلار و سامانه نیما بخشیدند و درها را تخته کردند. نحسی این نابسامانی حتی دامان کارگاههای کوچک و خانگی را گرفت و خیلیها را که با سرمایهای خرد مشغول درآمدزایی بودند، زمینگیر کرد.
کاستن از ارزش پول ملی با هدف رسیدن به «نرخهای واقعی» و قابل رقابت، یکی از مولفههای اصلی «تعدیل ساختاری» و از سفارشات اکید صندوق بینالمللی پول است. این سیاست شاید در کشورهایی که درهای بازی دارند، چندان نابودکننده نباشد که البته در آنجاها هم صنایع وطنی را زمین میزند و اسباب استثمار بینالمللی را فراهم میکند اما در ایرانی که دنیا تلاش دارد درهایش را بهروی جهان بسته نگاه دارد، موجب میشود هم صنایع ملی در تهیه مواد اولیه عموما وارداتی وابمانند و مجبور شوند در تولید را تخته کنند و هم به دلیل تحریم، خبری از شرکتهای بزرگ فراملیتی نیست که بیایند و سرمایهگذاری کنند و در نتیجه تا حدودی از رشد نرخ بیکاری بکاهند. به همین دلیل است که غول بیکاری به تدریج بزرگ میشود و بر سر خانوادههای کارگری سایه میافکند.
اقتصاد ایران تاب دلار بیشتر از 7-8 هزار تومان را ندارد
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و استاد دانشگاه معتقد است اقتصاد ایران تاب دلار بیشتر از هفت، هشت هزار تومان را ندارد و اگر این مرز رد شود که البته مدتهاست رد شده، سیل بحران نازل خواهد شد.
یکی از مهمترین بحرانها، ناتوانی در تامین مواد اولیه است که البته در کنار آن، شوق صادراتی تولیدکنندگان بالادستی هم وجود دارد. در نتیجه تولیدکنندگان حتی تولیدکنندگان باسابقه مجبور میشوند خط تولید را بخوابانند یا ظرفیت را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
محمدی یکی از کارگران شرکت پلیاکریل اصفهان است که در بخش اکریلیک، سالها سابقه کار دارد. او وضعیت شغلی خود را مبهم و نگرانکننده توصیف میکند و میگوید: از ابتدای سال، بازگشتیم سر کار اما بخش ما همچنان تعطیل است. میگویند مواد اولیه، وارداتیست و توانایی خرید نداریم. به ما کارگران گفتهاند همچنان منتظر بمانیم...
بخشهای اکریلیک یک و دو در پلیاکریل اصفهان، به علت ناتوانی در تامین مواد اولیه وارداتی، نتوانستهاند خطوط تولید را فعال کنند و کارگران این بخشها، گرچه سر کار حاضر میشوند و دستمزد میگیرند اما همچنان بیکارند و چشم انتظار. در پلیاکریل، فقط بخش «پلیاستر» فعال است چراکه تمام مواد اولیه مورد نیاز این بخش، داخلیست و نیازی به ارز برای واردات ندارد. وقتی پلیاکریل، واحدی قدیمی، بزرگ و با توان ارتباطی و رایزنی بالا، نتوانسته ارز با قیمت مناسب پیدا کند و مواد اولیه بخرد، مشخص است چه بر سر واحدهای کوچک و متوسط،
آمده است؟
قزوین شاه عباس؛ از آبادترین شهرهای آسیا
سراغ استان قزوین میرویم. قزوین یکی از استانهای صنعتی و کارگری کشور است که با داشتن فضاهای صنعتی باسابقه مانند آبیک، شهر صنعتی البرز، شهرهای صنعتی الوند، لیا و کاسپین و بسیاری شهرکهای صنعتی کوچکتر، برای دهههای متوالی، یکی از پیشتازان صنعت کشور بود. استقرار صنایع در قزوین، از زمان صفویه آغاز شد و در گذر زمان با ورود مدرنیته و صنایع مدرن، شکل و شمایل جدیدی به خود گرفت، اما این روزها حال صنعت قزوین خراب است.
پترو دلاواله، جهانگرد ایتالیایی که در زمان شاه عباس صفوی به ایران آمده و شهرهای بزرگ آن زمان ازجمله اصفهان و قزوین را از نزدیک دیده، ابریشمبافی، بافندگی و ریسندگی را از صنایع قزوین برمیشمارد و میگوید: قزوین زمان شاه عباس، از آبادترین و معمورترین شهرهای آسیاست و دارای صنعتگران ماهریست که با همتایان اروپاییشان برابری میکنند.
قزوین معمور شاه عباس، امروز چطور روزگار میگذراند. عیدعلی کریمی، دبیر اجرایی خانه کارگر قزوین که از نزدیک مشکلات تولید و اشتغال را در استان قزوین دنبال میکند، در رابطه با آخرین وضعیت واحدهای تولیدی و صنعتی این استان میگوید: عدم ثبات ارز، واحدهای تولیدی استان قزوین را دچار مشکل کرده است. چون قیمت ارز ثبات ندارد، شرکتها نمیتوانند برای تولید، برنامهریزی بکنند.
در هفتههای اخیر، مساله «عدم ثبات ارزی» مزید بر علت شده. شرکتهای تولیدی نه میتوانند مواد اولیه بخرند چون نگرانند که قیمت، پایین بیاید و نه حاضر به فروش محصولات هستند چرا که میترسند گران شود، بنابراین برنامهریزی حتی کوتاهمدت آن هم مشکل است. همین نگرانیها و عدم امنیت «حاشیه سود»، ریسکپذیری شرکتهای تولیدی را پایین آورده و حتی تولیدکنندههایی که مواد اولیه خود را پیش از بالا رفتن قیمت ارز خریدهاند، حاضر نیستند اجناس تولیدی خود را به قیمت ارزان بفروشند. استدلالشان هم این است که به بازار ارز اعتمادی نیست! هر روز بالا و پایین میشود، شاید مجبور شویم مواد خام را گران بخریم!
لااقل مشکلات کامیونداران را حل کنند
کریمی، مشکلات دیگر را هم برمیشمارد: مواد اولیه و واسطهای وارداتی، گران است و بسیاری از شرکتها ناتوان از خرید هستند. مسائل کامیونداران هم مشکلات را عدیده کرده. شرکتها مشکل حمل و نقل دارند، نه میتوانند بار بیاورند و نه میتوانند محصولات را از انبارها خارج کنند.
کریمی میگوید: ۶۰ -۷۰ درصد واحدهای تولیدی استان قزوین در کما هستند. ۳۰درصد باقیمانده هم فقط چراغشان روشن است و به اصطلاح «لک و لک» میکنند. او آمار تعدیلها را وحشتناک توصیف میکند و میگوید: مردم حقوقبگیر دارند «فوج فوج» بیکار میشوند. در همین استان قزوین، ماه گذشته (شهریور) نرخ تعدیل
بسیار بالا بود.
در آبیک ۲۴۸ نفر، در شهر صنعتی البرز ۳۲۶ نفر، در بوئین زهرا ۴۴ نفر، در تاکستان ۱۵۱ نفر و در قزوین ۲۱۲ نفر تعدیل شدند که در مجموع میشود ۸۸۱ نفر تعدیلی در یک ماه.
کریمی ادامه میدهد: این اعداد فقط برای یک ماه بود. در شش ماه گذشته، ۴۸۲۰ کارگر در استان قزوین تعدیل شدهاند. تازه این آمار، قطعی و دقیق نیست و فقط مربوط به واحدهاییست که تعدیل و تعطیلی را به اداره کار خبر میدهند. خیلی واحدهای کوچک هستند که درش را میبندند و میروند و هیچکس هم خبردار نمیشود.
کریمی یک سوال اساسی را مطرح میکند: بهای کالاهای اساسی ما از شب عید تا امروز، حداقل صددرصد بالا رفته. چه فکری میخواهند برای حقوقبگیران بکنند؟ نماینده مجلس و معاون و مشاوری که از چند جا حقوق میگیرد معلوم است که حال مزدبگیر را نمیفهمد. چنین فردی طبیعیست که فکری به حال کارگران و بازنشستگان هم نمیکند. فقط میگویند «تحمل کنید». مردم هم دارند تحمل میکنند، اما تا کی؟
تاثیر مخرب، تورمزا و غیرقابل جبران گرانی و بیثباتی نرخ ارز تا کجا پیش خواهد رفت و اگر این روند، متوقف و اصلاح نشود، چه بر سر تولید نوپای ایران خواهد آمد؟ وحید شقاقی شهری با تاکید بر اینکه اقتصاد ایران دلار بیش از هفت یا هشت هزار تومان را نمیتواند تحمل کند، مشکل ورشکستگی بنگاههای تولیدی را زاییده دو عامل میداند: قدرت خرید رو به کاهش مصرفکنندگان داخلی و بالا رفتن شدید قیمت مواد خام و قطعات.
خط «فقر نسبی» در تهران، بالای ۵.۵ میلیون تومان است
وی میافزاید: متوسط درآمد ایرانیها، حدود دو میلیون تومان است. من «فقر نسبی» را که تعریف آن داشتن زندگی آبرومند با حداقل امکانات است، برای سال ۱۳۹۶، در تهران، حدود سه و نیم تا چهار میلیون تومان و در شهرستانها حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برآورد کرده بودم. با اتفاقاتی که افتاده و قیمت ارز بالا رفته، بین ۳۵ تا ۱۲۰درصد قیمت کالاها افزایش یافته. کالاهایی که مواد اولیه یا قطعات وارداتی کمتری داشتند، ۳۰ تا ۳۵درصد گران شدند اما کالاهایی که کاملاً وارداتی بودند مثل خودرو یا تلفن همراه، بیش از ۱۰۰درصد افزایش قیمت داشتهاند. میانگین افزایش قیمت کالاها، حدود ۵۰ تا ۶۰درصد است، بنابراین حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد، قدرت خرید ایرانیها کاهش یافته. بنابراین برآورد جدید من برای امسال، براساس همان شاخص «فقر نسبی» در تهران بالای ۵.۵ میلیون تومان و در شهرستانها بالای ۳.۵ میلیون است. این را هم اضافه کنم که همه برآوردهایم براساس دلار ۸هزار تومانیست. هر چقدر دلار بیشتر از ۸ هزار تومان باشد، اوضاع بدتر میشود. حداکثر توان اقتصاد ایران هم همین ۸ هزار تومان است. با همین نرخ هم، همه اعضای خانواده باید شبانهروزی کار کنند تا بتوانند به آن خط فقر نسبی نزدیک شوند.
بین ۳۰ تا ۶۰ درصد قطعات بنگاههای تولیدی، وارداتیست
این اقتصاددان تاثیر این اعداد و ارقام بر تولید را متذکر میشود: این شرایط بر «بازار کالا» تاثیر میگذارد. طبیعتاً بنگاههای تولیدی ما از کاهش قدرت خرید مردم ضربه میخورند. هر چه قدرت خرید مردم کاهش یابد، نرخ فروش کالاها کم میشود و موجودی انبار تولیدکنندهها بالا میرود. از طرف دیگر، هزینه تولید خود بنگاهها هم بالا رفته. بین ۳۰ تا ۶۰ درصد قطعات بنگاههای تولیدی ما، وارداتیست. حتی قطعات داخلی هم افزایش نرخ داشتهاند. برای مثال، پتروشیمیها و فولادیها نرخ محصولات خود را افزایش دادهاند. میخواهم بگویم هزینه تولید بنگاهها به صورت سرسامآوری بالا رفته و با افزایش هزینه تولید، «حاشیه سود» کم میشود و طبیعتاً فروش کاهش مییابد و در نتیجه امکان دوام بنگاهها در اقتصاد ایران پایین میآید.
«اما چه خواهد شد؟» شقاقی میگوید: اگر دولت نتواند دلار را بیاورد زیر ۸هزار تومان و ثبات و پایداری نرخ آن را تامین کند، ما شاهد تعطیلی بنگاههایی خواهیم بود که 20-30 سال است با زحمت بسیار و بهرغم مشکلات اقتصادی و سیاسی، خودشان را سرپا نگه داشتهاند. دولت اگر نتواند حمایتهای درست، به موقع و هدفمند صورت دهد، شاهد تعدیل گسترده نیروی انسانی خواهیم بود و این مشکلیست که بیش از همه اقتصاد ما را تهدید میکند.
احتمال تعطیلی بنگاههای تولیدی بالاست
وی ادامه میدهد: نگرانی من از این است که دولت نتواند اهمیت موضوع را درک کند. وزارت صمت هم به اندازه کافی فعال نیست، بنابراین احتمال تعطیلی مکرر بنگاههای تولیدی بالاست.
این اقتصاددان برای حمایتهای هدفمند دولت، نمونه میآورد: به عنوان مثال دولت میتواند به بنگاهها بگوید تا دلار ۴۲۰۰ تومان، هزینه قطعات و مواد اولیه با خود شما، از آن به بالا را من دولت پوشش میدهم. حداقل باید به نحوی کمک کند که بنگاهها سر پا بمانند. تعطیلی بنگاهها عواقب بسیار بدی دارد؛ تعدیل نیروی انسانی، نبود کالاها، از دست دادن توان صادراتی و افزایش کسری تراز پرداختها، همه و همه از عواقب ناگزیر تعطیلی بنگاههای تولیدیست.
وی «نوسان قیمت ارز» و بیثباتی نرخ آن را یکی دیگر از مشکلات بحرانزا میداند: در کنار اهمیت کاهش نرخ ارز، تثبیت نرخ هم اهمیت بسیار دارد. بالا و پایین رفتن مدام نرخ ارز، بازار را دچار سرگیجه و در نهایت «رکود» میکند. در صورت نوسان مدام، تولیدکننده، واردکننده یا صادرکننده نمیداند چه باید بکند. برای دو ماه آینده خودش هم نمیتواند برنامهریزی کند. اینجاست که کار دولت و به خصوص وزارت صمت بسیار مهم است. متاسفانه چون وابستگی اقتصاد ما به دلار بالاست و بنگاههای تولیدی ما بیشتر «مونتاژکار» هستند، مشکل روزبهروز حادتر میشود. واقعاً نمیدانم دولت چه برنامهای برای حفظ بنگاههای تولیدی دارد. اوضاع کنونی که به شدت نگرانکننده است و بارقهای از امید در چشمانداز نیست....
به نظر میرسد وضعیت موجود را نمیتوان به یک «بحران موقت» یا یک موج زودگذر تقلیل داد و نمیتوان از آن به سادگی گذشت. حرف آخر «وحید شقاقی شهری» ساده و سرراست است: «همه باید تلاش کنند که نرخ دلار کاهش پیدا کند، در غیر این صورت تبعات بسیار سنگینی در انتظار ماست».
دیدگاه تان را بنویسید