پسر ۱۷ ساله در سومین جلسه دادگاه مدعی شد
سایه شیطان در جنایت کودکانه
گروه حوادث : پسر نوجوان که دست به قتل یکی از دوستانش زده بود ادعا کرد مقتول به او تجاوز کرده است. حکم قصاص این پسر 2 بار در دیوانعالی کشور شکست و او سومین بار محاکمه شد.
4 سال قبل
مهرداد که حالا 21 سال دارد، 2 اردیبهشت سال 93 وقتی که 17 سال داشت سهیل 21 ساله را در یک پارک در خیابان پیروزی تهران خفه کرد و هنگامی که قصد داشت با همدستی دوستش جنازه را به بیرون از شهر منتقل کند دستگیر شد.
نخستین حکم
وی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و طبق ماده 91 قانون مجازات اسلامی جدید که امتیازی ویژه برای محکومان زیر 18 سال قائل شده است از قصاص معاف و به پرداخت دیه و زندان محکوم شد. حکم صادره اما با اعتراض اولیای دم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و تایید نشد و این آغاز کش و قوس قضایی این پرونده بود.
دومین جلسه دادرسی
مهرداد این بار در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و ادعای مهدورالدم بودن قربانی را مطرح کرد.
قضات دادگاه این ادعا را پذیرفتند و این بار نیز مهرداد را از قصاص معاف کرده و وی را به 5 سال زندان و پرداخت دیه محکوم کردند ولی با اعتراض اولیای دم ،بار دیگر حکم صادره در دیوان عالی کشور شکسته شد تا پوریا برای سومین بار پای میز محاکمه بایستد.
انتقامگیری سیاه
وی دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه اولیای دم به صدور حکم قصاص برای مهرداد تاکید کردند. سپس متهم به دفاع ایستاد و گفت: ماجرا از سال 90 وقتی که من 14 ساله بودم شروع شد. آن روز به جشن تولد دوستم پوریا دعوت شده بودم. در آن جشن که سهیل هم حضور داشت مشروب خوردم و مست شدم. از هوش رفته بودم که سهیل مرا آزار داد. سهیل به همه دوستانم گفته بود مرا آزار داده و آبرویم را پیش دوستانم برده بود. بعد از این ماجرا به افسردگی مبتلا شدم و دیگر حاضر نبودم از خانه خارج شوم. وی ادامه داد: افکار منفی برای لحظه ای مرا رها نمی کرد تا اینکه به فکر انتقام جویی از سهیل افتادم. آن شب ساعت 12 بود که سهیل با من تماس گرفت تا به دیدن او بروم. من هم به پارک رفتم و شالی را که همراه داشتم دور گردن او پیچیدم که روی زمین افتاد و بیهوش شد. از ترس اینکه سهیل به هوش نیاید و با من درگیر نشود، با دو تسمه گردنش را محکم بستم که جان سپرد. من جنازه را پشت شمشادها کشاندم و به خانه رفتم و از پدرم کمک خواستم ولی وقتی شنیدم پدرم قصد دارد با پلیس تماس بگیرد فورا خانه را ترک کردم و سراغ دوستم پوریا رفتم. این متهم گفت: پوریا در جریان همه ماجراها قرار داشت. او همراهم به پارک برگشت و من جنازه را در یک کیسه خواب گذاشتم تا آن را با ماشین پدرم به خارج از شهر منتقل کنم، اما همان موقع پلیس سر رسید و من و پوریا از ترس فرار کردیم. وی ادامه داد: من اتهام قتل را قبول دارم و خودم را مستحق مرگ می دانم.
داستانسرایی دروغین
در این میان وکیل اولیای دم برخاست و ادعای مهرداد را رد کرد و گفت: این پسر دروغ می گوید که قربانی او را آزار داده است. او از کودکی بچه شروری بوده و حتی از 12 سالگی حشیش می کشیده است. او با رها با دوستانش درگیر شده و همیشه در دعواها چاقو حمل می کرده است. ولی حالا با مطرح کردن این ادعا قصد دارد تا از مجازات قصاص در امان بماند.
دفاعیات وکیل
سپس وکیل متهم به دفاع پرداخت و گفت: موکلم زمانی که دست به قتل زده فقط 17سال داشته و به رشد عقلی نرسیده بوده است در کمال عقل او شبهه وجود دارد و در حالی پزشکی قانونی با انجام تست رشد عقلی وی را تایید کرده که 2 سال از این ماجرا گذشته بوده و مهرداد 19سال داشته است .از این رو تقاضا دارم تا طبق ماده 91 قانون مجازات اسلامی موکلم از قصاص معاف شود. وی همچنین گفت: مهرداد در مدتی که در کانون اصلاح و تربیت بود رفتارش تغییر کرده است. او توبه کرده و می خواهد زندگی جدیدی را آغاز کند. حالا هم در زندان قرآن را فرا گرفته و نگاهش به زندگی عوض شده است. بنا به این گزارش، در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
دیدگاه تان را بنویسید