سحرگاه دیروز در آق قلای گلستان صورت گرفت
اعدام در ملأعام قاتل عروسک روستا
گروه حوادث: قاتل روستا که با ربودن دخترک زیبایی او را خفه کردهاست سحرگاه دیروز در ملاء عام به دار آویخته شد.
با توجه به فضای دردناکی که در روستا به وجود آمده بود قاتل سلاله پنج ساله در کمتر از 10 ماه به ایستگاه اعدام رسید.
گم شدن دخترک زیبا
روز ششم اردیبهشت ماه امسال بود که زنگ آمادهباش پلیس برای یافتن اثری از دختر پنج ساله به نام سلاله که در روستای آق قلایی گلستان خانهشان را ترک کرده و گمشده بود، به صدا درآمد.
خانواده این دختربچه که خیلی نگران بودند به ماموران گفتند که سلاله برای بازی در حیاط خانه بود که ناگهان غیبش زد به کوچه رفتیم هرچه گشتیم نبود امیدوار بودیم در خانه همسایهها باشد اما نبود الان نگرانیم بلایی سرش آمده باشد و خواستار اقدامات پلیسی هستیم.
بن بست
ماموران که خود را در برابر فرضیههای مختلفی میدیدند به تجسس در سطح روستا پرداختند هیچکس سلاله کوچولو را ندیده بود این دخترک همه روستا را آشفته کرد و پلیس هرچه بیشتر تلاش میکرد ناامید تر میشد تا اینکه در برابر شوم ترین فرضیه قرار گرفت.
سرنوشت تلخ
وقتی ماموران پلیس آگاهی با دستور بازپرس دادسرا وارد عمل شدند تا از سرنوشت سلاله کوچولو رازگشایی کنند با توجه به اینکه همه اقدامات ابتدایی و تجسس ها نشان می داد دختربچه گم نشده است احتمال ربایش این دخترک را پیش روی خود قرار دادند.
بدین ترتیب، تجسس ها با این فرضیه پیش رفت و این درحالی بود که هیچ یک از روستاییها انگیزهای برای کودک ربایی نداشتند و هیچ تماسی از سوی آدم رباهای احتمالی برای اخاذی از خانواده سلاله هم گرفته نشده بود.
در تحقیقات پلیسی مشخص شد هیچ غریبهای در روستا و محله خانواده سلاله دیده نشده است و همین مسیر تحقیقات کافی بود تا کارآگاهان روی ساکنان روستا متمرکز شوند.
پیدا شدن جنازه دخترک
درحالیکه اثری از دختربچه نبود ماموران و اهالی روستا در جستوجوی گستردهای داخل یک انباری متروکه جسد سلاله کوچولو را پیدا کردند. با پیدا شدن جسد دخترک که معاینات پزشکی نشان میداد او خفه شده و تجاوزی صورت نگرفته است دستور دستگیری قاتل بیرحم صادر شد و کارآگاهان در بررسیهای خود دریافتند خانواده سلاله هیچ اختلافی با کسی نداشتهاند که باعث انتقام کینهجویانه شده باشد.
یک سرنخ
در این شاخه جنایی ماموران به مرد شروری به نام غفور برخوردند که می توانست کلید حل این معمای تلخ باشد.
بررسیها نشان داد مرد شیطان صفتی در این روستا وجود دارد که درگذشته بخاطر کودک آزاری دستگیر شده است و همه میدانند او افیونی و منحرف است. با این فرضیه قوی مرد کودک آزار که خونسردانه در روستا حضور داشت دستگیر شد و در برابر بازجوییها به بیگناهیاش اصرار کرد.
اعتراف
مظنون 40 ساله که سکوت کرده بود در بازجوییها وقتی دید سابقه سیاه و شرورانهاش او را لو داده است و کارآگاهان شک ندارند او میتواند قاتل باشد بعد از مدتی لب به اعتراف باز کرد. این شیطان گفت: من دقایقی قبل از ربودن سلاله به خانه یکی از بستگان او رفتم تا با این مرد که از آشنایانمان است چایی بخورم اما او با من دعوا کرد و از خانهاش بیرون انداخت.
وی افزود:وقتی در کوچه قدم میزدم ناگهان دختربچه را دیدم که تنهاست اطراف را نگاه کردم هیچکس نبود او را برداشتم و به انبار متروکه بردم خیلی خشمگین بودم میدانستم دختربچه از آشنایان همین مردی است که از خانهاش رانده شده بودم همین انگیزه شد تا انتقام بگیرم و سلاله را خفه کردم.
مادر سلاله چه گفت؟
مادر سلاله که باور نداشت دخترش کشته شده باشد درباره این اتفاق گفت: نام قاتل دخترم «غفور» است. همه مردم روستای گری آق قلا او و خانواده اش را میشناسند و دل خوشی از رفتارهایش نداشتند.
وی افزود: غفور از این دست اذیت و آزارها برای بچه ها و مردم روستا کم نداشت، اما هیچگاه مردم روستا به خود اجازه ندادند که بر علیه او شکایتی تنظیم کنند.
مادر سلاله گفت: غفور چند وقت پیش هم یکی از دختر بچه های روستا ها را گرفته بود، اما او را نکشت و خانواده این دختر از ترس آبرو شکایتی نکردند. وی ادامه داد: روز مرگ سلاله من به خانه مادربزرگ شوهرم رفتم و دخترم در خانه با عروسکهایش بازی میکرد و من هم که کاری زیادی آنجا نداشتم او را تنها گذاشتم و رفتم.
مادر سلاله با گریه گفت: وقتی خانه مادر شوهرم بودم غفور آمد و طبق همیشه با مزاحمتهایش مدام تقاضای چای و قند میکرد که زن دایی ام به او گفت چای نداریم از اینجا برو و مزاحم نشو، که او هم بعد از کمی مکث راهش را کشید و رفت.
وی اظهار کرد: بعد از رفتن غفور سریع به خانه برگشتم و وارد اتاق شدم، اما دیدم از دخترم خبری نیست. از مادرم که در کنار ما زندگی میکند، پرسیدم سلاله کجاست؟ گفت که دنبال تو آمد خانه مادر بزرگش، میدانستم که غفور در کوچه ها پرسه میزند دلم فروریخت به کوچه دویدم اما کار از کار گذشته بود.
مادر آشفته سلاله با ضجه گفت: غفور باید فوری اعدام شود همه روستا همصدا این را میخواهیم.
حکم اعدام در ملأعام
پرونده این جنایت دردناک خارج از نوبت تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات دادگاه کیفری استان گلستان با توجه به اینکه غفور بدون آزار و اذیت سلاله او را کشته بود با اصرار خانواده دخترک مرد جنایتکار را به اعدام در ملاء عام محکوم کردند و این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد.
غفور باید پس از پرداخت نصفه دیه یک مرد مسلمان به دار مجازات آویخته میشد که خانواده سلاله این میزان پول را هم پرداخت کردند.
سحرگاه اعدام
قاتل سلاله ساعت 8 صبح دیروز در در روستای گری دوجی آق قلا در حلقه تماشاچیان با طناب داری که از جرثقیل آویران بود اعدام شد.
در صحنه این مراسم مردم از اجرای این حکم ابراز رضایت کردند و از قوه قضاییه و پلیس بابت اقدامات قانونی تشکر کردند. در صحنه اعدام نماینده دادستان با خواندن حکم اعدام غفور را قاتل سلاله شناخت و سپس طناب دار بر گردن غفور انداخته شد و اهرم جرثقیل قاتل سلاله را بالا کشید.
دقایقی نکشید که پیکر بی جان مرد جنایتکار از طناب دار پایین آورده شد و بعد از تایید پزشک جنایی داخل کاور جاسازی شده و به سردخانه انتقال یافت.
دیدگاه تان را بنویسید