این مرد بعد از شلیک به پلیس خودزنی کرد
مرگ رئیس باند مخوف در محاصره پلیس
گروه حوادث:رئیس یک باند سازمانیافته در پایتخت وقتی خود را در محاصره پلیس دید دست به خودزنی با شلیک گلوله کرد و کشته شد. اعضای این باند با تصادف ساختگی خودروهای لوکس طعمههایشان را گرفتار دسیسه سرقت میکردند.
دزدی فریبکارانه
اوایل زمستان سال 96 مردی تهرانی با مراجعه به پلیس ادعا کرد در زمان فروش خودروی هیوندایش در دام توطئه دو مرد فریبکار افتاده است.
دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 34 دستور داد تیمی از ماموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری دزدان خودروی لوکس وارد عمل شوند.
قرار با دزدان
مرد جوان با حضور در پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران گفت: قصد فروش خودرویم را داشتم و یک آگهی در سایت دیوار انتشار دادم که در این مدت افراد زیادی برای خرید و قیمت خودرو با من تماس گرفتند تا اینکه مرد جوانی پس از صحبت در مورد قیمت خودرو قرار ملاقاتی را برای دیدن خودروی هیوندا هماهنگ کرد.
وی افزود: مرد جوان وقتی برای دیدن خودرو به محل قرار آمد خواست با خودروی یک دور در خیابان بزنیم تا از نظر فنی خودرو را بررسی کند. سوار بر خودرو در خیابان بودیم که ناگهان یک خودرو از پشت با خودروی من تصادف کرد، از خودرو پیاده شدم و به سمت عقب خودرو رفتم که ناگهان خریدار خودرو پا روی پدال گاز گذاشت و با خودرویم فرار کرد و خودرویی که با من تصادف کرده بود نیز پا به فرار گذاشت.
تجسس های پلیسی
با این ادعاها ماموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران در ادامه تحقیقات پای در محل سرقت گذاشتند در بررسی دوربین مداربسته پی بردند خودروی دیگری که با خودروی مرد فروشنده تصادف کرده نیز سرقتی بوده است. تیم پلیسی متوجه شدند که اعضای یک باند با طراحی تصادف ساختگی این سرقتها را به اجرا گذاشتهاند و اقدامات فنی از سوی کارآگاهان آغاز شد. ماموران در ادامه شماره پلاک خودروی سرقتی را در سیستم سراسری پلیس ثبت کردند اما با گذشت چند ماه هیچ اثری از خودروی سرقتی به دست نیامد تا اینکه کارآگاهان در برابر سرقت مشابه دیگری درا اوایل سال جاری قرار گرفتند. مرد جوان که خودروی تویوتا لندکروزش به شیوه تصادف ساختگی به سرقت رفته بود به ماموران گفت: خودرویم را در سایت دیوار آگهی کرده بودم که مرد جوانی قرار گذاشت تا خودرو را از نزدیک مشاهده کند و بعد از حضور در محل تصمیم گرفته شد با خودرو در خیابان چرخی بزنیم ، در مسیر بودیم که ناگهان خودرویی از عقب با خودروی من تصادف کرد و به محض اینکه از خودرو پیاده شدم، خریدار خودرو پشت فرمان نشست و با سرعت پا به فرار گذاشت.
کارآگاهان در اقدامات بعدی آلبوم مجرمان سابقهدار را پیش روی طعمههای دزدان قرار دادند و خیلی زود یکی از دزدان حرفهای که امین نام دارد شناسایی شد.
تیم پلیسی در این شاخه از تحقیقات پی بردند دزدان پس از سرقت خودرو اقدام به دزدیدن پلاکهای خودروهای دیگر میکنند و روی خوروهای سرقتی نصب میکنند.
خودکشی در محاصره پلیس
کارآگاهان تجسسهای پلیسی را برای دستگیری امین آغاز کردند و این در حالی بود که این دزد حرفهای در چند مرحله سرقتهای مشابه دیگری را به اجرا گذاشته بود تا اینکه اوایل بهمن ماه سال جاری مخفیگاه امین در جنوب تهران شناسایی شد و با توجه به اینکه این سارق مسلح است مخفیگاه وی تحت نظر قرار گرفت.
ماموران وقتی برای دستگیری امین وارد عمل شدند این سارق اقدام به تیراندازی به سمت ماموران کرد و وقتی حلقه محاصره را تنگ دید با فریادهای اینکه دیگر نمیخواهم به زندان بازگردم با تفنگی که در دست داشت اقدام به خودکشی کرد. کارآگاهان با حضور در خانه امین موفق به دستگیری دو همدست دیگر وی شدند و در بازرسی از خانه امین و همدستانش دستگاه ضرب سکههای تقلبی و تعدادی سکه طلا جعلی آماده فروش، بیسیم و کارت جعلی نهاد ریاست جمهوری به دست آوردند. رضا و قادر در بازجوییهای ابتدایی دو همدست دیگر خود سحر و امیر را که در کار فروش سکههای تقلبی معرفی کردند و ماموران در عملیات دیگری سحر و امیر را در مخفیگاهشان دستگیر کردند.
سحر در اعترافاتش گفت: من از قدیم با امین دوست بودم و سکههای تقلبی را به فروش میرساندم و امین در سرقتهای خودرو از دوستان دیگرش کمک میگرفت.
امیر نیز در اعترافاتش به سرقت خودروها با همدستی امین اعتراف کرد و گفت: امین برای هر سرقت از یکی از دوستانمان کمک میگرفت و در قبال هر سرقت پول کم به ما میداد و امین از خودروهای سرقتی در کار فروش سکههای تقلبی و خوشگذرانی استفاده میکرد و تنها یک خودروی بی.ام.و را اوراق کرده است.
کارآگاهان درادامه شاخه دیگری از تجسسها با اطلاعات به دست آمده 4 همدست دیگر امین را که در زمینه فروش و سرقت خودروها نقش داشتند دستگیر کردند.
گفتوگو با دزد شیشهای
رضا 34 ساله که سابقه مواد مخدر دارد نزد خبرنگار توسعه ایرانی ادعا میکند از سرقت خودروها هیچ پولی به دست نمیآوردم و امین تنها هزینه اعتیادم را تامین میکرد
سابقهداری؟
سال 90 بخاطر مواد مخدر دستگیر شدم و شش ماه در زندان بودم.
شغل؟
در یک کارگاه جوشکاری میکردم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت خودروهای لوکس.
شیوه و شگرد؟
سوژهها را در سایت دیوار شناسایی میکردیم و بعد برای دیدن خودرو قرار ملاقات میگذاشتیم و وقتی با خودرو در خیابان میچرخیدیم، امین با یک خودروی سرقتی با خودرویی که مرد فروشنده سوار بر آن بود تصادف میکرد و در این لحظه وقتی صاحب خودرو پیاده میشد من پشت فرمان نشسته و با سرعت از محل فرار میکردم و امین هم با خودرویش از صحنه دور میشد.
با خودروهای سرقتی چه کار میکردید؟
برای استفاده خودمان سوار بر آنها میشدیم.
فکر نمیکردید شناسایی شوید؟
امین پلاک آنها را تغییر میداد.
چه سهمی از سرقت خودروها به دست میآوردی؟
امین هزینه اعتیادم را میداد و با هم مواد مصرف میکردیم.
چرا به همان کار جوشکاری ادامه ندادی؟
مواد مصرف میکردم و تحت تاثیر مواد دست به دزدی میزدم.
از امین خبر داری؟
خودکشی کرد.
چرا؟
دوست نداشت به زندان برود به همین خاطر وقتی در محاصره پلیس گرفتار شده بود دست به خودکشی زد.
ماجرای سکههای تقلبی چه بود؟
من نقشی نداشتم و فقط یکبار امین از من خواست مواد بگیرم و چون پول نداشت چند سکه به من داد که از جعلی بودن آنها بیاطلاع بودم و زمان دستگیری همراهم بود.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
بله.
پس چرا دزدی کردی؟
تحت تاثیر مواد بودم.
چه موادی مصرف میکنی؟
شیشه.
چند سال است؟
هشت سال است که شیشه میکشم.
اولین بار کی شیشه کشیدی؟
خیلی سال پیش بود که در جمع دوستانم نشسته بودیم که به من شیشه تعارف کردند و از همان روز دیگر به شیشه اعتیاد پیدا کردم.
ازدواج کردی؟
نه، مجردم.
سارق جوشکار
سعید 28 ساله که یکبار به خاطر آدم ربایی دستگیر شده است میگوید نمیخواسته به دوستی با امین ادامه دهد اما موتور و مدارکش دست امین بوده و به ناچار در این باند فعالیت کرده است.
سابقهداری؟
بله، یکبار بخاطر آدم ربایی دستگیر شدم.
زندان بودی؟
بله، ولی خیلی زود آزاد شدم چون مرا اشتباه دستگیر کرده بودند.
کی دستگیر شدی؟
خانه امین بودم که پلیس سر رسید و مرا دستگیر کردند.
امین خودکشی کرد؟
بله، پلیس سر رسید و امین شروع به تیراندازی کرد و من داخل خانه پنهان شده بودم که امین ناگهان با اسلحه خودش دست به خودکشی زد و من دستگیر شدم.
در ماجرای سکههای تقلبی چه نقشی داشتی؟
من فقط روزانه 20 سکه طلا تقلبی را بسته بندی می کردم و در زمینه فروش سکهها و سرقت خودروها نقشی نداشتم.
سکهها را چه کسی میفروخت؟
سحر و خود امین در کار فروش سکهها فعالیت داشتند و من اطلاعات دیگری از کارهایشان نداشتم.
سحر را از کجا میشناسی؟
سحر دوست دختر امین بود و از قدیم همدیگر را میشناختیم و از طریق سحر من با امین آشنا شدم.
چه سهی از فروش سکهها نصیب تو میشد؟
هیچی، امین فقط هزینه مواد مخدر مرا میپرداخت.
اعتیاد به چه موادی داری؟
شیشه.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
بله، چون آخر راه کج زندان است.
پس چرا به دوستی با امین ادامه دادی؟
مجبور بودم، امین موتور و مدارکم را گرفته بود و پس نمیداد به همین خاطر مجبور بودم به دوستیام با امین ادامه دهم.
شغل؟
جوشکار.
چرا خلاف کردی؟
تحت تاثیر مواد بودم، از چندی قبل نیز بخاطر بیمه با صاحبکارم به مشکل خوردم و بیکار شده بودم به همین خاطر همیشه با امین بودم.
آزاد شوی چه کار میکنی؟
خدمتگذار یک کمپ میشوم و مواد را هم ترک میکنم.
خانواده ات از خلافکاریات خبر دارند؟
بله. شرمندهشان هستم.
حرفی داری به خانوادهات بزنی؟
آزاد شوم همه این اشتباهات را جبران میکنم و آینده خوبی برایشان فراهم خواهم کرد.
روزانه چقدر مواد مصرف میکردی؟
24 ساعت مواد میکشیدم.
چه حالی به دست میآوردی؟
هیچ حالی نمیداد، اگر نمیکشیدم کلافه بودم و فکر میکردم چیزی گم کردم.
انتشار عکس اعضای باند
با توجه به گسترده بودن این سرقتها و فروش سکههای تقلبی، مقام قضایی با تقاضای انتشارعکس بدون پوشش امین، سحر، سعید و رضا را از کسانیکه در دام آنها افتادهاند خواست تا به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.
دیدگاه تان را بنویسید