پلیس پایتخت فاش کرد
اعترافات زن تبهکار به دزدیهای سریالی از مدارس
گروه حوادث: زن تنها در نقش بازرس آموزش و پرورش پای در مدارس استثنایی تهران میگذاشت و دست به سرقت از مدیران و معلمان مدرسه میزد. اوایل بهمن ماه سال جاری زن 50 ساله با چهرهای فریبنده به جلوی در یک مدرسه استثنایی دخترانه در جنوب تهران رفت و قصد ورود به مدرسه را داشت که مستخدم مدرسه مانع ورودش شد. زن فریبکار ادعا کرد که بازرس آموزش و پرورش است و قصد بازدید از مدرسه را دارد که همین ادعا کافی بود مستخدم مدرسه اجازه ورود به مدرسه را بدهد و زن 50 ساله که مریم نام دارد وارد مدرسه شد. مریم با خونسردی وارد مدرسه استثنایی شد و دور از چشم مدیر و معلمان به اتاقها سرکشی کرد و به راحتی دست به سرقت کیفهای معلمان زد و پس از دقایقی از مدرسه خارج شد و پا به فرار گذاشت.
تحقیقات پلیسی
همین کافی بود تا تیمی از ماموران کلانتری 170 کهریزک برای تحقیقات بیشتر وارد عمل شوند و در همان تحقیقات ابتدایی مشخص شد چند سرقت دیگر به همین شیوه در سطح شهر تهران و اطراف پایتخت رخ داده است. ماموران در این شاخه از تحقیقات پی بردند که دزد فریبکار در پیشوا، رباط کریم، کهریزک، ورامین، شهریار و شهرری به این شیوه دست به سرقت زده است. تیم پلیسی با توجه به گسترده بودن این سرقتها به سراغ دوربین مداربسته مدارس رفتند و خیلی زود تصویر زن فریبکار به دست آمد و ماموران برای جلوگیری از ادامه این دزدیها عکس زن 50 ساله را در اختیار مسئولان مدارس قرار دادند تا در صورت مشاهده وی با پلیس تماس گیرند.
تجسسهای پلیسی ادامه داشت و مدیران مدارس نیز با ساخت یک کانال تلگرامی تصاویر دوربینهای مداربسته را که زن 50 ساله در آن قابل مشاهده بود به اشتراک گذاشتند و سرایدارهای مدارس نیز نسبت به ورود و خروج افراد شروع به سختگیری کردند.
دستگیری دزد مدارس
تجسسها ادامه داشت تا اینکه روز دوشنبه 8 بهمن ماه سال جاری مدیر یکی از مدارس استثنایی در کهریزک با پلیس تماس گرفت و از حضور دزد مدارس در مدرسهشان خبر داد.
همین کافی بود تا ماموران کلانتری به سرعت در مدرسه حاضر شوند و زن 50 ساله را که از سوی مسئولان مدرسه غافلگیر شده بود دستگیر کردند.
مریم ابتدا خود را بیگناه میدانست اما وقتی در برابر مدارک و تصاویر دوربین مداربسته قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد و به سرقت کیف، گوشی موبایل، پول و لپ تاپ اعتراف کرد.
گفتوگو با دزد مدارس
مریم 50 ساله ادعا میکند بخاطر بیماریاش دست به سرقت زده و همه پولها را هزینه درمانش کرده است.
سابقهداری؟
یکبار بخاطر درگیری دستگیر شدم.
درگیری؟
با خواهر شوهرم دعوا کردم و موهایش را کندم به همین خاطر آنها از من شکایت کردند و من نیز دستگیر شدم.
چه مدت زندان بودی؟
نزدیک به دو ماه.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت از مدارس استثنایی.
چه مدت است که دزدی میکنی؟
نزدیک به 5 ماه است که دزدی میکنم.
شیوه و شگرد؟
به جلوی در مدارس استثنایی میرفتم و ادعا میکردم که بازرس آموزش و پرورش هستم که سرایدار مدرسه هم بدون هیچ شکی اجازه ورود میداد.
کارت شناسایی همراه داشتی؟
نه، اسم مدیر یا ناظم و مسئولان مدرسه را میگفتم و ادعا میکردم که بازرس هستم و با مدیر مدرسه کار دارم.
اطلاعات مدیران مدرسه را از کجا پیدا میکردی؟
از یک زن که در یک پارک با هم دوست شده بودیم که فکر کنم او نیز از مادران دانشآموزان اطلاعات را به دست آورده بود.
روزی چند مدرسه را هدف قرار میدادی؟
هر روز نمیرفتم، معمولا هفتهای دو یا سه بار دست به سرقت میزدم.
این شیوه را از چه کسی یاد گرفتی؟
وقتی زندان بودم از یکی از همسلولیهایم یاد گرفتم.
نمیترسیدی دستگیر شوی؟
به پول نیاز داشتم و فکر دستگیری نمیکردم.
اعتیاد داری؟
نه.
پس چرا دزدی میکردی؟
برای تامین هزینههای درمانم پول میخواستم.
از چند مدرسه دزدی کردی؟
25 مدرسه.
در کدام مناطق دزدی کردی؟
تهران، رباط کریم، شهریار، ورامین، شهرری، کهریزک و پاکدشت.
همدست هم داشتی؟
نه، تنها بودم.
اما با یک مرد به جلوی در مدارس میرفتی؟
راننده آژانس بود و من هیچ همدستی نداشتم.
وسایل سرقتی را چه کار کردی؟
در مولوی به یک مرد میفروختم.
مالخر وسایل دزدی را میشناسی؟
نه، یک مرد افغان بود و هیچ شناختی به او ندارم.
چه بیماری؟
سرطان ریه دارم.
چرا از خانوادهات کمک نخواستی؟
خانوادهای ندارم.
ازدواج کردی؟
بله اما چندی سالی است که طلاق گرفتم.
فرزندانت کجا هستند؟
4 تا بچه دارم که وقتی طلاق گرفتم حضانتشان را همسرم پذیرفت و آنها به یکی از شهرهای شمالی رفتند و من تنها ماندم.
چرا از همسرت جدا شدی؟
کلاهبرداری کرده بود و مدتی ناپدید شده بود که بعد از آن درخواست طلاق داد و از هم جدا شدیم
وسایل سرقتی را کجا نگهداری کردی؟
من هر چه به دست میآوردم را میفروختم و حتی خانهای برای زندگی ندارم که وسایل سرقتی را در آن نگهداری کنم.
کجا زندگی می کنی؟
هر شب خانه یکی از دوستانم میروم و جایی برای زندگی ندارم.
پشیمانی؟
توبه کردم و دست نوشته میدهم، اشتباه کردم و پشیمانم.
چطور میخواهی رضایت معلمان و مدیران مدرسه را جلب کنی؟
باور کنید من پولی ندارم و فقط به خاطر بیماریام دزدی کردم، حاضرم در خانههایشان کار کنم و اجازه دهند که من آزاد شوم.
آزاد شوی چه کار میکنی؟
من حقوق بازنشستگی پدرم را میگرفتم اما چون شناسنامهام را گم کردم دیگر نمیتوانم پول پدرم را بگیرم و منتظر آماده شدن شناسنامهام هستم.
بنا به این گزارش، در حالیکه مریم به 25 سرقت اعتراف کرده است، تحقیقات پلیسی برای شناسایی دیگر مدارسی که این زن از آنجا دست به دزدی زده از سوی ماموران ادامه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید