گروه حوادث: مرد تنها وقتی قصد داشت دخترش را به کمپ ترک اعتیاد بفرستد با همسر سابقش درگیر شد و در سناریویی خونین دست به قتل زنش زد.

این مرد پس از قتل چند روزی را در خیابان‌های پایتخت سرگردان بود تا اینکه به یک کمپ ترک اعتیاد رفت و زندگی جدیدش را آغاز کرد.

30 آبان ماه سال جاری فریادهای کمک کمک دختر جوانی در خیابان لارستان منطقه سنایی سکوت را شکست و اهالی یک ساختمان برای کمک به دختر جوان از خانه‌هایشان بیرون زدند.

دختر جوان اشک می‌ریخت و مادرش را صدا می‌زد و وقتی همسایه‌ها وارد خانه دختر جوان شدند با جسد خونین مادرش روبرو شدند.

پلیس در صحنه جرم

بدین ترتیب با اعلام این جنایت خانوادگی تیمی از ماموران کلانتری 105 سنایی برای تحقیقات ابتدایی پای در محل جنایت گذاشتند و با بررسی صحنه قتل، سناریوی کشته شدن زن جوان را به بازپرس ویژه قتل مخابره کردند.

همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس ویژه قتل و تیم تشخیص هویت برای کاوشگری در این جنایت خانوادگی پای در محل جنایت بگذارند.

کارآگاهان با حضور در صحنه جرم مشاهده کردند زن 43 ساله هدف ضربات چاقو قرار گرفته و غرق خون روی زمین افتاده است.

تیم پلیسی در گام نخست دختر جوان را که شاهد کشته شدن مادرش بود هدف تحقیق قرار دند که وی به ماموران گفت: 10 سال قبل پدر و مادرم بخاطر اختلافاتی که با هم داشتند تصمیم به جدایی گرفتند و پدرم برای پرداخت مهریه مادرم یک خانه برایش خرید. وی افزود: چون در آن زمان سن من کم بود مشاور خانواده به پدر و مادرم پیشنهاد تا خانه پدر و مادرم نزدیک به هم باشند تا من احساس کمبود نداشته باشم، به همین خاطر پدرم یک خانه روبروی واحدی که خودش در آن زندگی می‌کرد خرید و به همین خاطر من هر روز می‌توانستم پدر و مادرم را ملاقات کنم.

صحنه قتل

مرجان درباره صحنه قتل مادرش به دست پدرش گفت: بعد از چند سال برای سرگرمی و خوشگذرانی شروع به مصرف مواد مخدر کردم تا اینکه معتاد شدم و خانواده‌ام متوجه این ماجرا شدند. وی افزود: شب حادثه پدر و مادرم تصمیم گرفتند مرا به کمپ ترک اعتیاد بفرستند که بین آنها برای انتقال من به کمپ اختلاف رخ داد و همین باعث شد تا پدر و مادرم با هم درگیر شوند که ناگهان پدرم به خانه خودش که در واحد روبروی مادرم بود رفت و با برداشتن یک چاقو از آشپزخانه به خانه‌مان بازگشت و در اوج عصبانیت و درگیری، چند ضربه به مادرم زد که در همین صحنه مادرم غرق خون روی زمین افتاد.

دختر جوان در حالیکه اشک می‌ریخت ادامه داد: پدرم بعد از قتل مادرم، مرا در اتاق زندانی کرد و خودش پا به فرار گذاشت تا اینکه با جیغ و فریاد توانستم از اهالی ساختمان درخواست کمک کنم و آنها وقتی وارد خانه شده و توانستند در را به روی من باز کنند با پلیس تماس گرفتند. وی افزود: هر چه مادرم را صدا می‌کردم جوابی نمی‌شنیدم، خونریزی زیادی داشت تا اینکه تیم امدادی اورژانس وارد خانه شدند و از مرگ مادرم خبر دادند.

دستگیری مرد همسرکش

کارآگاهان با اطلاعات به دست آمد و مشخص شدن قتل از سوی مرد 55 ساله، تجسس‌های پلیسی را برای دستگیری مرد همسرکش وارد عمل شدند.

تجسس‌های پلیسی ادامه داشت تا اینکه ماموران از سوی دختر جوان و بستگان مرد همسرکش پی‌بردند که وی با مشخصات دروغین و جعلی به یک کمپ ترک اعتیاد رفته و از  زمان قتل زنش در این کمپ پنهان شده است.

همین کافی بود تا ماموران روز جمعه 28 دی ماه سال جاری در عملیاتی غافلگیرانه با حضور در کمپ ترک اعتیاد منطقه فشافویه، محمد 55 ساله را دستگیر کنند. محمد پس از دستگیری به ماموران گفت: پس از جدایی از همسرم به خاطرخترم یک خانه در نزدیکی خانه خودم خریدم و همسر و دخترم در آنجا زندگی می‌کردند تا اینکه شب حادثه بخاطر انتقال دخترم به یک کمپ اعتیاد با همسر سابقم درگیر شدم و در یک لحظه با برداشتن چاقو از آشپزخانه خودم دست به قتل همسرم زدم و پس از آن به کمک بستگانم و با نام دروغین به کمپ ترک اعتیاد رفتم و زندگی پنهانی‌ام را آغاز کردم.

گفت‌وگو با مرد همسرکش

محمد 55 ساله از اینکه همسرش را به قتل رسانده زیاد احساس ناراحتی نمی‌کند و ادعا می‌کند بخاطر دخترش دست به این قتل زده است.

   سابقه داری؟

نه.

   به چه جرمی دستگیر شدی؟

قتل زنم.

   چرا او را کشتی؟

تصمیم داشتم دخترم را نجات دهم، زن من یک شیطان بود و همیشه دخترم را اذیت می‌کرد و روز حادثه وقتی دیدم دخترم را اذیت می‌کند به سراغش رفتم و در یک لحظه عصبانیت تصمیم به قتل گرفتم، باور کنید از شدت عصبانیت کنترلم را از دست داده بودم.

   همسرت را چطور به قتل رساندی؟

وقتی با زنم درگیر شدم، ابتدا با یک چکش چند ضربه به او زدم که دیدم همسرم هنوز زنده است که در ادامه به آشپزخانه خانه خودم رفتم و سپس با برداشتن چاقو خودم را به بالای سرم زنم رسانده و با چند ضربه به زندگی‌اش پایان دادم.

   چرا همسرت را  جلوی چشمان دخترت کشتی؟

دخترم حس بدی به مادرش داشت و از اینکه او دیگر بالای سرش نیست و اذیتش نمی‌کند خوشحال است و می‌دانستم با این کار به دختر لطف بزرگی کردم و حس رضایت دارد و از اینکه با جسد مادرش تنها است ناراحت نمی‌شود.

   دخترت با جسد تنها بود؟

می دانستم بالاخره این موضوع به پلیس گفته می شود و  همین که راحت شده بود برایم کافی بود.

   بعد از قتل کجا رفتی؟

بعد از قتل همسرم از خانه بیرون زدم و ابتدا تصمیم داشتم به پلیس مراجعه کنم و ماجرای قتل همسرم را لو بدهم اما در نزدیکی کلانتری محل پشیمان شدم و چند شبی را در پارک‌ها می‌خوابیدم تا اینکه به یک کمپ ترک اعتیاد رفتم و در آنجا هم درمان می‌شدم هم در خیابان نمی‌خوابیدم.

   تا کی می‌خواستی فرار کنی؟

فعلا قصد داشتم در کمپ باشم و چون مشخصات دروغین به آنجا داده بودم فکر نمی‌کردم پلیس مرا شناسایی کند و اگر دستگیر نمی‌شدم یک تصمیم دیگر برای فرار می‌گرفتم.

   چطور با همسرت آشنا شدی؟

البته همسر سابقم بود، من پیمانکار هستم و از طریق کارگرهایم با همسرم آشنا شدم. 20 سال قبل بود که با هم ازدواج کردیم و هیچ مشکلی با هم نداشتیم تا اینکه رفتارهای او باعث شد تا بعد از 10 سال زندگی مشترک تصمیم به جدایی بگیریم.

   چرا با همسرت در یک ساختمان زندگی می‌کردی؟

مشاور خانواده از ما خواست برای اینکه در ماجرای طلاق دخترمان آسیب نبیند نزدیک به هم زندگی کنیم به همین خاطر بابت مهریه‌اش یک خانه در ساختمانی که خودم زندگی می‌کردم برای همسرم تهیه کردم و با هم همسایه بودیم.

   شنیدم یکبار دیگر ازدواج کردی؟

بله، زن اولم فوت کرد و بعد از آن من ازدواج مجدد کردم، البته زن دومم نیز یکبار ازدواج کرده بود و درحالیکه یک بچه داشت از همسرش جدا شده بود و بچه‌اش نیز در کنار پدرش بزرگ می‌شد.

   پشیمانی؟

نمی‌دانم بگویم پشیمانم یا نه، چون او دخترم را اذیت می‌کرد و حالا دخترم به آرامش رسیده و بابت این موضوع خوشحالم ولی اینکه جان یک نفر را گرفتم ناراحت هستم.

بنا به این گزارش، محمد برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس ویژه قتل در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار دارد.