گروه حوادث: مردی که پسرخوانده و عروسش را کشته و سرشان را بریده بود می گوید از این جنایت فجیع پشیمان نیست.

کیفرخواست برای این مرد صادر شده و او بزودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه خواهد شد.

جمجمه های سوخته

مرداد ماه سال گذشته  خبر تکان‌دهنده پیدا شدن دو سر بریده در زمینی خالی فنس‌کشی شده در خیابان شیخ ‌بهایی تهران به پلیس اعلام شد.

ماموران در محل حاضر شدند و مشخص شد سرهای پیدا شده متعلق به زن و مردی حدود 30 تا 40 ساله است که با شلیک گلوله به سرشان کشته شده  و قاتلان برای شناسایی نشدن هویت این زن و مرد جوان  اقدام به سوزاندن آنها کرده بودند.

سرنخی در دوربین ها

 پلیس در نخستین گام از تحقیقات به بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته محدوده محل کشف سرهای برید پرداخت و موفق به شناسایی یک ماشین لندرور شدن که ساعاتی قبل از کشف سرها در نزدیکی محل توقف داشت و دقایقی پس از پیاده شدن راننده از خودرو، آتش در محل کشف سرها  شعله ور شد. با به دست آمدن این سرنخ پلیس تمرکز اصلی خود را روی صاحبان خودروهای لندرور متمرکز کرد.

شکایتی نبود

در شرایطی که هیچ شکایتی در مورد ناپدید شدن زن و مرد جوان به پلیس نرسیده بود فرضیه وقوع جنایت خانوادگی قوت گرفت و  ماموران در ادامه تحقیقات خود قسمت های دیگری از بقایای جسد زنی  را در کهریزک  کشف کردند که مشخص شد متعلق بدن یکی از مقتولان پرونده است. 

زن و شوهر

در ادامه تحقیقات ماموران موفق به شناسایی مردی 75 ساله ای  در منطقه امیرآباد شدند که بر اساس اظهارات همسایه ها با همسر، پسر و عروسش زندگی می‌کرد، اما از چند روز پیش و به صورت ناگهانی پسر و عروسش به نام های بهرام 38ساله و نسرین 35 ساله ناپدید شده اند.

اعتراف مرد ساواکی

با این سرنخ پلیس به تحقیق بیشتر پرداخت  و دریافت این مرد صاحب یک دستگاه خودروی سواری شاسی بلند مشابه خودرویی که در تصاویر دوربین های مداربسته کشف شده بود، است.به این ترتیب مرد سالخورده بازداشت شد و پرده از جنایت فجیع برداشت. وی گفت: من از ماموران سابق ساواک  هستم و به تنهایی بهرام و همسرش را کشتم.

پسرخوانده

وی ادامه داد::من و همسرم بچه دار نمی شدیم. بهرام، خواهرزاده همسرم بود که او را به خانه مان آورده و بزرگ کردیم. بهرام  فرزند خوانده ام بود و من و همسرم او را دوست داشتیم تا اینکه مدتی قبل معتاد شد. او شیشه و کراک می کشید و تلاش من و همسرم برای ترک دادن او بی نتیجه ماند. او قالی، طلا، نقره، وسایل زینتی و هرچیزی را که در خانه قابل فروش بود، می برد و می‌فروخت تا با آن مواد بخرد. از چند روز پیش از جنایت تنش و درگیری بین ما بیشتر شد، طوری که بهرام حتی همسرم را کتک زد. به همین دلیل همسرم را به خانه خواهرش فرستادم و با بهرام و همسرش در خانه تنها شدیم. همان روز بهرام دوباره شروع به فحاشی و شکستن در کرد. از رفتارش خسته شده بودم. سلاح شکاری را که در خانه داشتم و در یک لحظه به سر او شلیک کردم. زن بهرام با شنیدن صدای تیراندازی به سالن آمد که گلوله ای به سینه اش شلیک کردم. او داخل اتاق رفت و روی تخت افتاد. داخل اتاق رفتم و تیر دوم را  هم به سرش شلیک کردم.

وی درباره مثله کردن جسدها نیز گفت: بعد از قتل جسدها را به حمام بردم و به دنبال راهی برای خارج کردن آنها از خانه بودم. با اره برقی که در خانه داشتم، اجساد  طی دو شبانه رو تکه تکه کنم. هر روز بخشی از جسد ها را با اره می بریدم و از خانه خارج می کردم. بقایای جسد را در نقاط مختلف تهران داخل سطل های زباله رها می کردم. سرها را هم برای این که شناسایی نشوند در محوطه خاکی در خیابان شیخ بهایی سوزاندم.

وی گفت: : بهرام  و همسرش زندگی ما را سیاه کرده‌بودند دیگر تحمل کارهایشان را نداشتم و اصلا از کارم پشیمان نیستم .من بهرام را مانند فرزند خودم دوست داشتم .همسر بهرام بیشتر از او  مقصر بود.او باعث شد تا پسرم معتاد شد. من  چهار مدرک  لیسانس دارم و زندگی خیلی خوبی داشتم اما بهرام و همسرش زندگی ام را تباه کردند.

پرونده این جنایت تکان دهنده دیروز با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به زودی به ان رسیدگی شود.