نوه ها از این پیرمرد در قتل پدرشان حمایت کردند
بی گناهی پدر بزرگ در معمایی ترین قتل پایتخت
گروه حوادث: هواخواهی نوه ها از پدربزرگ در ماجرای قتل پدر کافی بود تا این پیرمرد تبرئه شود.
گزارشی مرموز
تابستان سال گذشته بود که پلیس تهران گزارشی از یک مرگ مرموز در مرکز شهر دریافت کردند. دقایقی بعد تیمی از تجسس کلانتری وارد عمل شدند و به خانه مرگ رفتند.
بررسی های ابتدایی نشان میداد مرد 40 ساله به نام رامین در خانهاش دچار مرگی معمایی شده است که برخلاف ادعاهای اعضای خانواده مرگش مرموز به نظر می رسد.
در صحنه حادثه جسد خونین رامین دیده شد که با ضربه چاقویی به سینه اش به قتل رسیده و با توجه به حاضران در این خانه پلیس در قویترین فرضیه خود را در برابر قتلی خانوادگی دید.
خودکشی خونین
پدر رامین که بالای سر جسد پسرش حضور داشت و گریه می کرد در بازجویی ها حرف های عجیب و غریبی زد.
همین رفتار کافی بود تا ماجرای مرگ خونین مردجوان به بازپرس ویژه قتل مخابره شود و همزمان تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی تهران و ماموران تشخیص هویت به خانه مرگ اعزام شدند.
پدر رامین که گریه می کرد و آشفته بود وقتی تیم کارآگاهان جنایی از او بازجویی کردند در ادعاهای عجیبی گفت:پسرم را کسی نکشته است او خودکشی کرده و من از هیچکس شکایتی ندارم.
این مرد افزود: رامین پسرم بسیار پرخاشگر بود او همیشه رفتار خشن و عصبی داشت به گونه ای که بارها و بارها دست به خودکشی زده و هربار با خوش شانسی نجات پیدا کرده است.
پدر رامین گفت: با توجه به روحیه خودکش پسرم همیشه نگرانش بودیم هر وقت با هر کسی اختلاف پیدا میکرد همه سعی می کردند حتی اگر حق با خودشان بود سکوت کنند تا خدای ناکرده رامین باز دست به کار مسخرهای نزند و خودکشی نکند.
مرد پریشان ادامه داد: امروز در خانه بودیم که من و رامین سر موضوعی اختلاف پیدا کردیم و با هم درگیر شدیم این بار وقتی بی احترامی اش را دیدم برخلاف همیشه کوتاه نیامدم ناگهان رامین چاقو به دست گرفت میدانستم با من کاری ندارد و می خواهد باز خودکشی کند سمتش رفتم تا از این کارش جلوگیری کنم اما رامین در اتاق را قفل کرد هرچه به در کوبیدم و خواهش و التماس کردم در را باز کند حرفم را گوش نداد با خودش بلند بلند حرف می زد و گاهی به من حرف های نامربوطی می زد دیگر کاری از دستم برنمی آمد تا اینکه ناگهان ناله ای کرد و صدایش قطع شد با هر زحمتی دررا باز کردم و او را دیدم که روی زمین افتاده است و حرکتی نمی کند.
پدر رامین گفت:خودم را بالای سرش رساندم اما کار از کار گذشته بود رامین نفس نمی کشید باز امیدوار بودم با اورژانس تماس گرفتم و وقتی مشخص شد او زنده نیست ماجرا به پلیس اطلاع داده شد.
کارآگاهان جنایی بعد از این بازجویی ها و درحالیکه یحیی 65 ساله اصرار به خودکشی پسرش داشت و داستان قابل قبولی را شرح داده بود تحقیقات خود را در زمینه علت مرگ رامین ادامه دادند و بازپرس جنایی از متخصصان پزشکی قانونی خواست با کالبد شکافی و آسیب شناسی علت و چگونگی مرگ این مردجوان را اعلام کنند.
خودکشی نبود
همین دستور کافی بودتا با انتقال جسد به پزشکی قانونی کارشناسان به بررسی های تخصصی دست بزنند و آنها با رد فرضیه خودکشی اعلام کردند که رامین به قتل رسیده است و خودکشی او یک داستان خیالی است.
کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی که خود را در برابر تایید قویترین فرضیه در مرگ رامین می دیدند بلافاصله با دستور بازپرس وارد عمل شدند و یحیی پدر رامین به عنوان اولین مظنون بازداشت شد.
این مرد که باور نمی کرد راز داستان خیالی اش لو رفته باشد در بازجوییها باز خود را بی گناه دانست و به افسر بازجو گفت: «پسرم مرد بداخلاقی بود. او با وجود اینکه زن و بچه داشت و باید برایشان دل می سوزاند بارها با زن و بچههایش درگیر شده بود و آنها را به شدت کتک می زد و اذیت می کرد.
وی افزود: روز حادثه هم پسرم مقصر بود و درگیری راه انداخت و بعد وقتی دست به چاقو شد همه وحشت کردیم برای جلوگیری از یک فاجعه خواستم جلو بروم و چاقو را از دستش بگیرم که در اتاقش را قفل کرد و اجازه کمک ندادمن سعی کردم از وقوع حادثه جلوگیری کنم اما نشد.
با اصرار بر بی گناهی پدر موسفید در قتل رامین و با توجه به تاکید کارشناسان مبنی بر اینکه مقتول کشته شده است و خودکشی ای در کار نیست یحیی قاتل شناخته شد و به زندان افتاد.
در این پرونده بازپرس جنایی تهران بنا به شواهد و مدارک موجود قرار مجرمیت پدر رامین را به اتهام قتل پسرش صادر کرد و کیفرخواست نیز از سوی نماینده دادستان صادر شد.
پرونده این قتل خانوادگی بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
در اولین جلسه رسیدگی به قتل رامین به ریاست قاضی کشکولی، بعد از اعلام رسمیت جلسه، اولیای دم که فرزندان مقتول بودند در جایگاه قرار گرفتند و پسر مقتول گفت: پدرم مرد عصبانی و بداخلاقی بود. او بارها دست به خودکشی زده بود و آن روز هم احتمالا خودش دست به چاقو شده است. در این سال ها پدربزرگم خیلی به ما کمک کرد و از او شکایتی نداریم.
در ادامه یحیی در جایگاه قرار گرفت و بازاصرار کرد قاتل نیست و نمی داند چرا او می گویند خودکشی نیست و ادامه داد: «باور کنید قاتل پسرم من نیستم. در این مدت هزینههای زندگی عروس و بچههایم با من بوده و در پرداخت آن کوتاهی نکردم. روز حادثه سر موضوع خیلی کوچکی با رامین بحثمان شد. او مثل همیشه عصبانی شد و معمولا در عصبانیت ها خودش را کنترل نمی کرد. همین که به او برای اذیت و آزارهایش اعتراض کردم چاقو را برداشت. جلو رفتم تا کمکش کنم که به اتاقی رفت و در را قفل کرد. این شد که راهی نداشتم تا او را کمک کنم.» یحیی در آخر گفت: «درست است که پسرم خیلی ما را اذیت می کرد اما راضی به قتل او هم نبودم نوه هایم یتیم شده اند و خیلی ناراحتم خودم هم در زندان هستم و کسی نیست از نوه هایم حمایت کند امیدوارم رای به آزادی و بی گناهی من بدهید تا شرمسار این بچه های سختی کشیده نشوم و از آنها حمایت کنم.
بنابه این گزارش؛در پایان هئیت قضایی بعد از شور، بنا به رضایت اولیای دم و گواهی آنها همچنین انکارهای متهم مرد سالخورده را تبرئه و آزاد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید