کیف قاپ درگفتوگو با توسعه ایرانی اصرار به بی گناهی دارد
کمای زن تهرانی در صحنه حمله دزد خشن
گروه حوادث: کیف قاپ خشن در سناریوی سرقت از زن جوان باعث شد تا طعمهاش به کما برود.
این دزد خشن در شروع اقدامات تبهکارانه اش به سرقتهای خشن و هولناک از زنان تهرانی دست میزد.
سرقت خشن
اوایل مهر ماه سال جاری ماموران پلیس تهران در جریان کیفقاپی خشن دزد موتور سواری قرار گرفت و با توجه به حساس بودن این پرونده تیمی از ماموران پایگاه 3 پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عامل این سرقت خشن وارد عمل شدند. کارآگاهان در گام نخست تحقیقات پای در صحنه سرقت گذاشتند و خیلی زود دوربین مداربستهای را به دست آوردند که صحنه سرقت خشن در آن ثبت شده بود.
فیلم صحنه سرقت
تیم پلیسی در بررسی فیلم صحنه سرقت مشاهده کردند که زن 40 ساله در حالیکه کیف دستیاش به سمت پیادهرو است درحال عبور از خیابان بود که ناگهان جوانی چاق با لباس آستین کوتاه آبی رنگ و شلوار جین سوار بر موتور از پشت به سمت زن جوان نزدیک میشود و در یک لحظه اقدام به قاپیدن کیف زن جوان میکند.
کمای زن جوان
در این صحنه زن جوان که غافلگیر شده بود با توجه به شدت کشیده شدن کیف دستیاش از سوی سارق قوی هیکل به شدت روی زمین میافتد و از هوش میرود. در ادامه سارق خشن که موفق به قاپیدن کیف طعمهاش نشده بود با توجه به بیهوش شدن زن جوان بار دیگر به بالای سر زن جوان میرود و کیف وی را برداشته و به سرعت از محل دور میشود. در ادامه تحقیقات ماموران پیبردند که زن جوان پس از سرقت به کمک اهالی محل به بیمارستان منتقل شد و با توجه به شوک و ضربهای که در زمان زمین خوردن به او وارد شده به کما رفته است.
سرقت از مادر و بچه
در حالیکه ردیابیهای پلیسی برای دستگیری این سارق جوان ادامه داشت ماموران در برابر پرونده دیگری قرار گرفتند که سارق خشن دست به سرقت هولناک دیگری زده بود. در این صحنه سارق تکرو بدون توجه به اینکه زن جوان کودک سه سالهای را در آغوش گرفته به سرعت به سمت وی رفته و از پشت اقدام به قاپیدن کیف زن جوان میکند که در این صحنه زن جوان مانع افتادن فرزندش روی زمین میشود و گریههای کودک سه ساله و جیغ زن جوان اهالی محل را به کمک وی میکشانند.
شناسایی سارق خشن
ردیابیهای پلیسی ادامه داشت و ماموران با توجه به در دست داشتن تصویر دزد تکرو اقدامات فنی و پلیسی موفق به شناسایی سارق جوان شدند. بدین ترتیب ماموران خانه اصغر را به صورت نامحسوس تحت نظر قرار دادند تا اینکه ساعت 4 سحرگاه 20 آبان ماه کارآگاهان پایگاه 3 پلیس آگاهی تهران با دستور قضایی وارد خانه این سارق خشن شدند و وی را درحالیکه خواب بود دستگیر کردند.
اصغر که شوکه شده بود در صحنه سرقت با فضاسازی اصرار به بی گناهی کرد تا اینکه به آگاهی انتقال یافت و وقتی در برابر فیلم دوربین مداربسته قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد.
گفتوگو با سارق خشن
اصغر 28 ساله که بیماری اعصاب و روان دارد در حالیکه دوربینهای مداربسته صحنه سرقت خشن از زن جوان را که باعث به کما رفتنش شده ثبت کرده اصرار دارد که این دزدی کار او نبوده و به خاطر خرید پوشاک بچهاش دست به دزدی
زده است.
سابقه داری؟
نه، اولین بار است که دستگیر شدم.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
کیف قاپی.
چرا دزدی کردی؟
با موتور مسافرکشی میکردم که پس از آن یک زن را دیدم و تصمیم به کیف قاپی گرفتم.
از چند نفر دزدی کردی؟
از یک دختر در نزدیکی میدان فردوسی و یک مادر و بچه که نمیدانم کدام خیابان بود دزدی کردم.
از زن جوان که به کما فرستادی خبر داری؟
من فقط از همان دو نفری که گفتم سرقت کردم و دزدی از زن جوان که به کما رفته کار من نیست.
اعتیاد داری؟
نه، یعنی قبلا مواد مصرف میکردم.
اعتیاد به چه مواد داشتی؟
7 سال قبل شیشه و کراک میکشیدم.
ازدواج کردی؟
بله، بعد از اینکه مواد را ترک کردم ازدواج کردم و
تحصیلات؟
سوم ابتدایی.
چرا ادامه تحصیل ندادی؟
درس خواندن را دوست نداشتم.
چرا اینقدر پریشانی؟
حالم خوب نیست، قرصهایم را نخوردم.
چه قرصی؟
قرص اعصاب و روان میخورم و تحت نظر پزشک هستم، حتی کارت معافیت اعصاب و روان دارم.
همسرت میدانست بیماری اعصاب و روان داری؟
نه، دوستش داشتم و همسرم نیز مرا دوست داشت دیگر به این چیزا فکر نکردم.
چرا دزدی کردی؟
به خاطر گرانی، بدبختی و بیپولی.
به نظرت دزدی کار درستی است؟
نه، دزدی کار خوبی نیست و اشتباه بزرگی است و تا حالا این کار را نکردم.
آزاد شوی دوباره دزدی میکنی؟
نه، مثل همه مردم زندگی میکنم و دیگر دزدی نمیکنم. البته اگر آزاد شوم.
چرا آزاد نشوی؟
نمیدانم، آبروی خانواده و همسرم رفت و شرمندهشان هستم.
وضعیت مالی خانوادهات خوب است؟
دستشون به دهنشون میرسه و مشکلی در زندگی ندارند.
چرا در مورد خانوادهات حرف میزنی اشک میریزی؟
شرمندهشون هستم. همسرم تحصیلکرده بود و سرکار میرفت من بخاطر ذهنیت بدی که داشتم مانع رفتن به سرکارش شدم و همین باعث شد تا مشکلات زندگیام بیشتر شود.
خودت بچه داری چرا از زن جوان وفرزندش دزدی کردی؟
باور کنید بچه را در آغوش مادرش ندیدم وگرنه دزدی نمیکردم، من خودم بچه دارم و میفهمم.
حرفی داری به زن جوان و مادرش بزنی؟
قسم می خورم که من بچهاش را ندیدم وگرنه من هم انسان هستم.
چرا سرکار نمیرفتی؟
کار نبود.
یعنی کار نیست؟
به من کار نمیدادند، میگفتند چون خالکوبی داری و روی صورتت جای چاقو است کاری برای تو نیست.
شرور بودی؟
نه، خودزنی کردم.
چرا؟
بیماری اعصاب و روان دارم و وقتی عصبانی میشدم خودزنی میکردم.
اگر از همسر خودت سرقت میکردند چه حسی داشتی؟
زنم باردار بود که کیفش را سرقت کردند که خوشبختانه همسرم و فرزندم سلامت هستند و اتفاقی برایشان نیفتاد ولی باور کنید من شکایت نکردم.
چرا؟
چون گفتم حتما به پول نیاز داشته که دزدی کرده است.
یعنی هرکسی پول نیاز داشت دزدی کند؟
نه، گدایی کنی بهتر از این است که جلوی خانوادهات آبرویت برود.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
بله.
پس چرا دزدی کردی؟
پول پوشاک بچهام را نداشتم و مجبور بودم دزدی کنم.
همسرت اطلاع داشت که دزدی میکنی؟
نه، حتی وقتی دستگیر شدم ماموران نگفتند که من دزدی کردم و فکر نکنم فهمیده باشد.
همسرت بفهمد چه اتفاقی میافتد؟
شاید از من طلاق بگیرد.
حرف آخر؟
از همسرم میخواهم که به من فرصت دهد تا جبران کنم. اگر جایی بود که با حقوق یک میلیون و پانصد کار میکردم الان اینجا نبودم و کنار خانوادهام بودم. پشیمانم و شرمنده خانواده و همسرم هستم. از خدا میخواهم که کمکم کند. بنا به این گزارش، اصغر برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران پایگاه 3 پلیس آگاهی تهران قرار دارد.
دیدگاه تان را بنویسید