این جوان به دروغ عاشقپیشگی میکرد
باجگیری از دختر جوان با فیلم های سیاه
گروه حوادث: یک پسر با عاشق پیشگی دختری را فریب داد و با فیلم های سیاه از او باجگیری می کرد.
به گزارش خبرنگار ما، تابستان سال 95، مردی همراه پسرانش با مراجعه به اداره پلیس از پسر جوانی به اتهام اذیت و آزار و آدم ربایی دختر 20 سالهاش به نام شیرین شکایت کرد.
پدر نگران به مأموران گفت: «چند روز قبل پیامکی از بانک آمد که متوجه شدم از کارتم پول برداشت شده است. پیگیر شدم فهمیدم دخترم از کارتم به حساب پسر جوانی مبلغ صدهزار تومان واریز کرده است. سرانجام آن پسر را پیدا کردم و فهمیدم او از دخترم باجگیری میکند. سراغش رفتم اما قبول نمیکرد به همین خاطر با پسرانم صحبت کردم و با هم مقابل خانهشان رفتیم و او را در گونی انداختیم و تحویل کلانتری دادیم.»
با طرح این شکایت پسر جوان - سیاوش 25 ساله - تحت بازجویی قرار گرفت و با اقرار به جرمش گفت: «با شیرین دوست بودم و وقتی فهمیدم وضع مالی پدرش خوب است همراه یکی از دوستانم مقابل آموزشگاه رفتیم و او را به خانهمان بردیم. سپس با گرفتن عکس و فیلم از او باجگیری میکردم.» بعد از اظهارات سیاوش پلیس تلاش کرد تا همدست متهم را نیز بازداشت کند اما در روند تحقیقات آنها دریافتند وی که از اشرار محل بود در جریان یک درگیری کشته شده است. به این ترتیب پسر جوان روانه زندان شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
صبح دیروز متهم از زندان اعزام و مقابل هیات قضایی همان شعبه به ریاست قاضی قربانزاده قرار گرفت. ابتدای جلسه شاکی در جایگاه قرار گرفت و برای متهم درخواست اشد مجازات کرد. سپس متهم به اتهام آدمربایی، رابطه نامشروع و انتشار اخاذی در جایگاه ایستاد و خلاف اظهاراتش در دفاع از خود گفت: «همه اظهارات در اداره پلیس به خاطر فشار بازجوییها بود اما حالا میخواهم حقیقت را بگویم.» متهم در ادامه گفت: «من و شیرین با هم دوست بودیم و به هم علاقه داشتیم. قرار بود با هم ازدواج کنیم اما من وضع مالی خوبی نداشتم. شیرین گفت وضع مالی خوبی دارد و میتواند مرا کمک کند. او 30 میلیون تومان به حسابم ریخت و من هم با آن مبلغ یک مغازه زیرپله اجاره کردم اما در آن کار موفق نشدم و ورشکسته شدم. مدتی بعد شیرین این بار از کارت پدرش مبلغ صد هزار تومان به حسابم واریز کرد. آنجا بود که وقتی پدرش متوجه شد با هم درگیر شدیم.»
متهم در آخر گفت: «همه این حرفها دروغ است و مشکل اصلی به خاطر پول است.»
دیدگاه تان را بنویسید