واشنگتنپست با اشاره به موضع آمریکا در سرنگونی پهپاد گلوبال هاوک:
ترامپ به دنبال یک بازی بلندمدت است
سیدمحمد میرزامحمدزاده
روز پنجشنبه (30 خردادماه) هر دو کشور ایران و آمریکا اندکی به سمت لبه پرتگاه لغزیدند. ایران یک پهپاد آرکیو 4 موسوم به گلوبال هاوک در نزدیکی تنگه هرمز را ساقط کرد و ترامپ در توئیتر خود نوشت: ایران اشتباه بسیار بزرگی را مرتکب شد! اما درنهایت ایالاتمتحده دست به هیچ اقدام نظامی آشکاری نزد.
دیوید ایگنیشس، ستوننویس روزنامه آمریکایی واشنگتنپست، در یادداشتی، به تشریح شرایط استراتژیک تهران و واشنگتن در تقابلات اخیر پرداخته و نوشته است: تمرکز بر تئوری مطرح شده؛ حوادث ماه اخیر در خلیجفارس را تشریح میکند. هریک از دو کشور ایران و آمریکا، راهبردهای متفاوت و مخصوص به خود را دارد که این راهبردها با منافع، منابع و توانایی آن کشور تعریف میشوند تا بتوانند به برنامهها و هدف آن جامه عمل بپوشانند.
مهمترین متغیر در شرایط کنونی تقابل خلیجفارس، زمان است. دولت دونالد ترامپ قصد دارد قائله کنونی در مورد ایران را به درازترین زمان ممکن بکشاند تا به این وسیله فشار تحریمهای ظالمانهاش را بر ایران تنگتر از قبل کند. در مقابل اما ایران نیاز به یک بازی خلاصه و کوتاه دارد تا بتواند از بنبستی که آمریکا ایجاد کرده، پیش از آنکه شرایط بحرانی شود، فرار کند.
حالا این خطر پیش رو است: احتمالاً ایران نمیتواند بدون ایجاد یک بحران بزرگتر که مداخله نظامی بینالمللی را در پی داشته باشد، از این تنگنای آمریکا خلاص شود؛ این بحران بزرگتر میتواند یک حمله از سوی ایران برای کشتن چند آمریکایی و برانگیختن حس انتقام ایالات متحده و اقدامی سخت از سوی آنها باشد. دولت ترامپ البته، در شرایط کنونی، چنین جنگی را نمیخواهد، چراکه مقامات دولت ترامپ میدانند که با هر روز تحریم، ایران ضعیف و ضعیفتر میشود و آنها همین روند را میخواهند.
اما اگر قرار نیست جنگی در کار باشد، پایان این آشفتگی کجاست؟ این سوال چالشبرانگیز برای استراتژیستهای واشنگتن و دیگران در جهان است. ایالاتمتحده پیشنهاد مذاکره میدهد (اما خبری از برداشتن تحریمها نیست) این پیشنهاد از سوی آبه شینزو، نخستوزیر ژاپن مطرح میشود و رهبر ایران آن را رد میکند. در پذیرش وساطت بینالمللی بهمنظور پایان دادن به جنگ ایران و عراق در سال 1988 (1367)، آیتالله روحالله خمینی، رهبر پیشین ایران، اقدام به نوشیدن آنچه که خود «جام زهر» نامید کرد، اما رهبر کنونی ایران چنین تمایلی ندارد.
وقتی منطق درونی این تقابل را به آزمون میگذاریم، حوادث پیرامون تقابل اخیر بیشتر واضح و قابلفهم میشوند. ظاهراً دو طرف این ماجرا، به این امید که اهداف خود را بدون یک منازعه نظامی گسترده به دست آورند، با منطق پیش میروند؛ جنگی که هیچکدام خواهان آن نیستند. این موضوع قوت قلبی نسبی دست میدهد، اما خطر یک اشتباه محاسباتی از سوی دو طرف همچنان پابرجا و قوی است.
ایران و آمریکا، به این امید که اهداف خود را بدون یک منازعه نظامی گسترده به دست آورند، با منطق پیش میروند؛ جنگی که هیچکدام خواهان آن نیستند. این موضوع قوت قلبی نسبی به دست میدهد
بگذارید با ایران شروع کنیم: این کشور از اوایل ماه می (اواسط اردیبهشت ماه)، پس از دو اقدام ترامپ در ماه پیش از آن به منظور فشار بر ایران، دست به تشدید تاکتیکهای خود زد؛ اول آنکه ترامپ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، یکی از اصلیترین نهادهای دولتی کشور را بهعنوان سازمان تروریستی معرفی کرد؛ در واقع با این اقدام به سربازان خود در عملیاتهای منطقه چراغ سبزی برای شکار نشان داد؛ در گام بعدی وی هرگونه معافیت تحریمی برای صادرات نفت ایران را لغو کرد تا با این اقدام درآمدهای نفتی تهران را به سمت صفر بکشاند.
ایران قصد داشت بازی را تا جایی ادامه دهد که ترامپ از دور خارج شود؛ اما این اقدامات اختناقآور، تهران را وادار به تغییر استراتژی کرد؛ ایران که احساس میکرد به گوشه رینگ رانده شده، تصمیم گرفت تا به روش خود وارد این مبارزه شود. همچون روسیه در اوکراین، ایران تصمیم گرفت استراتژی عملیاتهای قابلانکار به واسطه نیروهای نیابتی خود را پیش بگیرد؛ همتایان حوثی آنها در یمن، به خطوط لوله نفت عربستان، فرودگاههای غیرنظامی، تأسیسات برق و دیگر اهداف هجوم بردند و از طرف دیگر حملات مینگذاری به نفتکشها که چندبار تکرار شده، مشکوک به مداخله ایران است.
این تاکتیکهای محدود ظاهراً منجر به عقبنشینی آمریکاییها نشد و بر همین اساس ایران با ساقط کردن پهپاد آمریکایی تلاش کرد به این تاکتیکها دامن بزند. احتمالاً اقدام بعدی ایالاتمتحده، ارسال اسکورت جنگندههای اف 18 برای همراهی با پهپادهای بزرگ است؛ باید دید اقدام ایران در مقابله با چنین گامی چه خواهد بود.
وقتی شما دریابید که ترامپ به دنبال یک بازی بلندمدت است، برخی زوایای تاریک سیاست او برایتان آشکار میشود. در زمان شکست مأموریت آبه شینزو برای وساطت بین تهران و واشنگتن، ترامپ بیوقفه از اشتیاق ایرانیها برای مذاکره میگفت؛ در واقع او سعی داشت از شدت تنش بکاهد. پس از حمله هفته گذشته به دو نفتکش، ترامپ این حملات را بسیار جزئی خواند. همچنین جمله وی در توئیتر پس از حمله به پهپاد آمریکایی کاملاً خنثی بود: اینکه آن هواپیما بدون سرنشین بود، شرایط را بسیار متفاوت میکند.
باید ببینیم چه میشود، اما آنچه تاکنون بهنظر میرسد، این است که ترامپ قصد ندارد در حال حاضر جنگی را شروع کند، در واقع او هماکنون جنگ اقتصادی موفقی را شروع کرده است؛ احتمالا در زمینههای سایبری و دیگر زمینهها نیز اقداماتی را در دست دارد.
روز پنجشنبه ایران یک پهپاد آرکیو 4 موسوم به گلوبال هاک را در نزدیکی تنگه هرمز ساقط کرد و ترامپ در توئیتر خود نوشت: ایران اشتباه بسیار بزرگی را مرتکب شد! اما درنهایت ایالاتمتحده دست به هیچ اقدام نظامی آشکاری نزد
هر وقت که از مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، سوال میشود که راه برونرفت از این بحران چیست، او دائماً تکرار میکند که ایران باید شرایط 12گانه لیست تقاضای او را برآورده کند؛ که شامل تعلیق تمامی فعالیتهای هستهای و نیز اقدامات نیابتی در یمن، سوریه، عراق، لبنان و افغانستان میشود. در واقع او از سرسپردگی کامل سخن میگوید؛ شاید پمپئو با یک گام کوچک عقبنشینی ایران نیز راضی شود، اما چرا او باید چنین درخواستی را بکند، در حالی که زمان بر وفق مراد او میگذرد؟
ترامپ میگوید به دنبال تغییر رژیم در ایران نیست، اما راه دیگری برای پایان این تقابل در رویکرد ترامپ وجود ندارد، مگر آنکه رهبری ایران تصمیم به نوشیدن جام زهر بگیرد.
این جنگی است که اساساً نیازی به آن احساس نمیشود، جنگی که میتواند آثار مخرب بسیار برای ایران، ایالاتمتحده و منطقه داشته باشد؛ اما منطقی سخت پشت همه این جریانات وجود دارد و عناصر داخلی سیاست ایالاتمتحده و ایران، همه ما را به سمت لبه پرتگاه میبرد.
دیدگاه تان را بنویسید