یادداشت
«بهار تُرک»
بازی جدید اردوغان!
فرشاد گلزاری
«کسانی که در توهم به حاشیه راندن ما از طریق اعمال تحریم هستند، بدانند که ترکیه خاورمیانه، بالکان یا آمریکای جنوبی نیست!». این عبارت قسمتی از سخنان رجب طیب اردوغان، در جریان فعالیتهای «هفته ابتکار ترکیه» در شهر استانبول است که رسماً ایالات متحده و برخی از متحدان اروپایی آن را مورد تهدید قرار داده و به خوبی نشان میدهد که مرد شماره یک آکسارای این روزها بهشدت بیقرار و عصبانی است. باید متوجه بود که عصبانیت اردوغان دو دلیل مهم دارد:
1-پیروزی نامزد حزب جمهوریخواه خلق (CHP) در انتخابات محلی ترکیه
2-ادامه تحریم آمریکا و چالشهای منطقهای میان آنکارا – واشنگتن
در مورد اول باید متوجه بود که اردوغان به هیچ وجه نمیتواند بپذیرد که نامزد حزب رقیب (حزب جمهوریخواه خلق) به رهبری کمال قلیچداراوغلو در انتخابات محلی توانسته حداکثر آرا را در استانبول به نفع خود رقم بزند. اصل ماجرا از آنجا شروع شد که پس از اعلام نتایج انتخابات محلی توسط کمیسیون انتخابات ترکیه، «حزب عدالت و توسعه» به رهبری اردوغان اواکنشهای گستردهای در فضای مجازی و محیطی به خروجی انتخابات داشتند. تا جایی که افزایش دامنه این انتقادها موجب شد تا کمیسیون مذکور پیروزی تعدادی از نامزدهای انتخابات شهرداریها را لغو کند و همین مساله مجدداً اعمال فشارهای دولت ترکیه پس از کودتای 2016 را به تصویر کشید. در این میان شورای عالی انتخابات ترکیه با توجه به اعتراض حزب حاکم عدالت و توسعه، دستور بازشماری آرا را صادر کرد، اما باز هم «اکرم اماماوغلو» نامزد حزب اپوزیسیونی جمهوریخواه خلق بهعنوان پیروز زورآزمایی سیاسی معرفی شد.
پس از اعلام نتایج بازشماری، نزدیکان اردوغان و همچنین چهرههای شناخته شده حزب عدالت و توسعه مانند «بنعلی یلدیریم» یک گام فراتر گذاشتند و برای دومین بار درخواست لغو نتیجه انتخابات شهرداری استانبول و برگزاری مجدد این رایگیری را به کمیته عالی انتخابات ترکیه ارائه کردند. این رفتار اردوغان و همقطاران آن ریشه در تمامیتگرایی حزبی دارد که در بسیاری از ماجراها شاهد تکرار این تفکر بودیم. به عنوان مثال در قضیه تدوین قانون اساسی جدید یا اخراج هزاران تن از کارمندهای ترکیه به ظن ارتباط با جریان «فتحالله گولن» به وضوح دیدیم که اردوغان و چهرههای سطح یک حزب عدالت و توسعه با استفاده از «تئوری برچسبزنی» تمام مخالفان خود که حتی اندیشهشان را به زبان نیاورده بودند، راهی زندان شدند و حتی حقوق اجتماعی آنها به صورت کامل قطع شد!
اردوغان خود را یکتا رئیسجمهور ترکیه میداند که متاسفانه همین تفکر در برخورد با «طیف کمالیستها» به وضوح دیده میشود. نکته اساسی این است که بنیانگذار حزب جمهوریخواه خلق (CHP)، آتاترک بود و این جریان سیاسی قدیم ترکیه میراث کسی است که تمام مردم ساکن بر سرزمین عثمانی او را منجی خود و فرزندانشان میدانند. حال اردوغان در این میان نهتنها به دنبال بایکوت این جریان است، بلکه قصد دارد خود را بهعنوان چهرة محبوبتر از آتاترک تثبیت کند و در عرصه خارجی هم به رقبای خود (خصوصاً عربستان سعودی) بفهماند که اسلام واقعی یعنی ترکیه و بهترین تفکر سیاسی یعنی عدالت و توسعه!
اما بخش دوم بیقراری و عصبانیت اردوغان به چالشهای جدید سیاست خارجی ترکیه برمیگردد. او اخیراً اظهار کرده «برخی همچنان به بهار تُرک چشم دوختهاند حال آنکه به هر مکانی که وارد شدند، بهار آن را به زمستانی سخت تبدیل کردند». طرفِ این مدل سخن گفتن دقیقاً ایالات متحده و برخی متحدین اروپایی آن است؛ چراکه در بخشی دیگر صریحا به استنکاف واشنگتن از برآورده کردن نیازهای دفاعی آمریکا اشاره میکند. این بدان معناست که آنکارا همچنان بر سر دوراهی روابط نظامی و تسلیحاتی با روسیه و آمریکا قرار دارد و پرونده سوریه (با تمرکز بر کردهای تحتحمایت آمریکا) یکی از نمونههای دیگر اختلافها به شمار میرود. بنابراین لفظ «بهار تُرک» ابزار جدیدی است که اردوغان برای موجسازی در سیاست داخلی و خارجی استفاده خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید