آلمان در بحبوحه شکست ائتلاف سه حزبی، به سمت برگزاری انتخابات زودهنگام پیش میرود؛
آقای صدراعظم و بحران عدم مقبولیت اجتماعی
رامین پرتو
این روزها وضعیت سیاسیون در برلین چندان تعریفی ندارد و دادههای رسانهای نشان از آن دارد که یک بحران چند ضلعی به ظاهر سیاسی اما با درونمایه اجتماعی به وقوع پیوسته که حالا به سطوح مختلف سراست کرده است. اصل ماجرا این است که اولاف شولتس، صدراعظم آلمان چهارشنبه گذشته کریستین لیندنر، وزیر دارایی این کشور از حزب دموکراتهای آزاد را برکنار کرد و در پی این اقدام، سه وزیر همحزبی دیگر لیندز نیز اواخر همان شب استعفا دادند تا دولت سهحزبی آلمان از هم بپاشد. با این حال صبح پنجشنبه در چرخش غیرمنتظره دیگری، فولکر ویزینگ، وزیر حمل و نقل از حزب دموکراتهای آزاد استعفای شب گذشتهاش را پس گرفت و گفت پس از صحبت با صدراعظم تصمیم گرفته به عنوان وزیر باقی بماند و به جای آن حزب مطبوعش را ترک کند. در این راستا شولتس پس از برکناری وزیر دارایی گفت: «لیندنر بارها به اعتماد من ضربه زده و دیگر مبنای اعتمادی برای همکاری بیشتر وجود ندارد». وی با بیان اینکه وزیر دارایی خواهان سیاست اقتصادی اساساً متفاوتی شده است، اضافه کرد: «او بیشتر نگران اطرافیان و بقای حزب خودش است».
حزب دموکرات آزاد در واکنش به تصمیم اولاف شولتس از کریستین لیندنر حمایت کرد و حتی رئیس این حزب پیشنهادات لیندنر را به عنوان نشانهای از پایبندی به اصول و شجاعت ستود. این در حالیست که لیندنر در واکنش به اظهارات تند شولتس، صدراعظم را به «تجزیه حسابشده ائتلاف» متهم کرد و گفت شرکای ائتلاف پیشنهادات حزباش برای رونق اقتصاد را «به عنوان مبنایی برای بحث» قبول نکردهاند. در مقابل روبرت هابک، وزیر اقتصاد آلمان از حزب سبزها که دولت ائتلافی حاکم را تشکیل میدهد، در پیامی از شهروندان این کشور خواست علیرغم بحران دولتی به دموکراسی شک نکنند. هابک افزود این کشور چالشهای بزرگتری را پشت سر گذاشته و مشکلات بسیار سختتری را حل کرده و بدون شک این موضوع را هم حل و فصل خواهد کرد. هابک در قسمتی از پیام ویدیویی خود انتقاد کرد بحثهای زیادی که در دولت ائتلافی انجام گرفته باعث کاهش اعتماد عمومی به سیاست شده در حالی که این امر غیرضروری و قابل اجتناب بوده است.
بحران در برلین در حالی به وقوع پیوست که دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شد و حالا اروپا و در راس آن آلمان به عنوان قدرت مطلق اقتصادی این اتحادیه، با مشکلاتی روبروست که به زودی و پس از استقرار ترامپ در کاخ سفید نمایان میشود
در این راستا شولتس اعلام کرد که خواستار رای اعتماد خواهد شد تا پارلمان ۱۵ ژانویه (۲۶ دی ماه) در این باره رایگیری کند و نمایندگان پارلمان میتوانند در مورد زمینهسازی برای برگزاری انتخابات زودهنگام تصمیمگیری کنند. بر این اساس در صورتی که پارلمان به دولت ائتلافی شولتس رای اعتماد ندهد، انتظار میرود که انتخابات زودهنگام در اواخر ماه مارس برگزار شود. این موضوع در حالی مطرح میشود که چندی پیش روبرت هابک، معاون اولاف شولتس صدراعظم آلمان درباره سقوط دولت هشدار داد و با اشاره به اختلافات داخلی میان احزاب دولت ائتلافی شامل سوسیال دموکراتها، سبزها و دموکراتهای آزاد گفته بود که دولت در وضعیت متلاطمی قرار دارد. او همچنین گفته بود که با توجه به تحولات اوکراین، اوضاع اقتصادی آلمان و انتخابات آمریکا، اکنون بدترین زمان برای سقوط و ناکامی
دولت است.
این در حالیست که ساسکیا اسکِن، یکی از دو رهبر حزب سوسیال دموکرات گفته است در صورت انتخابات زودهنگام، اولاف شولتس، نامزد حزب برای مقام صدراعظمی خواهد بود و تاکید کرد که حزب سوسیال دمکرات در انتخابات پیروز خواهد شد. اِسکِن از تصمیم شولتس درباره برکناری لیندنر دفاع کرد و گفت صدراعظم تصمیم درستی اتخاذ کرده و مذاکرات طولانی انجام داده است. او تأکید کرد که مشکل، حزب دموکرات آزاد بوده است نه شولتس یا حزب سوسیال دموکرات.
ریشه بحران چیست و
چه میشود؟
با تمام این تفاسیر و با تمام اقدامات سیاسی برای پیشگیری از وقوع چنین بحرانی، شاهد آن هستیم که از یک سو دولت ائتلافی سه حزبی در برلین با مشکل مواجه شده و از سوی دیگر حالا بسیاری از اگاهان و ناظران سیاسی بر این عقیده هستند که بحران کنونی میتواند آلمانها را با یک بنبست جدید روبرو کند.
در این راستا باید توجه شود که از سال 2021 و پس از برگزاری انتخابات در نهایت سه حزب سبزها، سوسیال دموکرات و دموکراتهای آزاد یک ائتلاف دولتی سه ضلعی را تشکیل دادند و اولاف شولتس هم به عنوان صدراعظم ایفای نقش کرد اما نکته اینجاست که طی سه سال گذشته مشکلات و اختلافات داخلی در این ائتلاف به حدی رسید که در نهایت وضعیت کنونی خلق شد. نکته بسیار مهم این است که اساساً دولتهای ائتلافی آلمان متشکل از دو حزب بودند اما اینبار سه حزب با یکدیگر دولت تشکیل دادند و همین به معنای افول احزاب سنتی و اقبال مردم آلمان
به آنها بود.
در این مسیر جنگ اوکراین و فشار اقتصادی بر مردم آلمان باعث شده تا نارضایتی عمومی به بالاترین حد خود برسد و همین مشکل اقتصادی را میتوان دلیل اختلاف سه حزب مذکور در تصویب لایحه بودجه سال 2025 میلادی دانست.
از منظر دیگر ورود پناهجویان به آلمان برای ورود به بازار کار این کشور هم یکی از معضلاتی بود که در این سه سال و پس از کنارهگیری آنگلا مرکل از مقام صدراعظمی آلمان به شدت عمیق شد و گسترش پیدا کرد و همین موضوع به محوری اختلافی تبدیل شد و در نهایت اجازه رشد احزاب راست گرای افراطی مانند حزب آلترناتیو برای آلمان را به ساحت سیاسی آلمان و لایههای اجتماعی آن داد.
جنگ اوکراین و فشار اقتصادی بر مردم آلمان باعث شده تا نارضایتی عمومی به بالاترین حد خود برسد و همین مشکل اقتصادی را میتوان دلیل اختلاف سه حزب رقیب در تصویب لایحه بودجه سال 2025 میلادی دانست
بر همین اساس به فاصله کوتاهی پس از فروپاشی دولت ائتلافی سوسیالدمکراتها، سبزها و لیبرالها در آلمان، درخواستها برای برگزاری انتخابات زودهنگام در بازه زمانی بسیار سریعتر از آنچه اولاف شولتس، صدراعظم این کشور برنامهریزی کرده، بالا گرفته است. نظرسنجیها نشان میدهد، ۶۵ درصد از آلمانیها معتقدند که این گذار بهتر است هرچه زودتر انجام شود.
در مقابل ۳۳ درصد موافق برنامه زمانی صدراعظم برای درخواست رای اعتماد در ماه ژانویه هستند. همچنین ۴۰ درصد آلمانیها حزب دمکراتهای آزاد (FDP) و رهبر آن کریستین لیندنر را مسئول اصلی فروپاشی دولت میدانند که وزیر دارایی کابینه ائتلافی بود. یکچهارم (۲۶ درصد) سبزها را مسئول میدانند و تنها یکپنجم (۱۹ درصد) حزب سوسیال دمکرات را مقصر به شمار میآورند.
در عین حال اکثریت آلمانیها از پایان ائتلاف استقبال کردهاند و ۵۹ درصد آنرا بسیار خوب یا نسبتا خوب ارزیابی میکنند و ۳۶ درصد آن را چندان مثبت نمیدانند یا بد ارزیابی میکنند. نارضایتی از دولت در اواخر اکتبر امسال به اوج خود رسید و تنها ۱۴ درصد از مردم از عملکرد دولت راضی بودند. چنین ریزشی در بیش از ۲۷ سال نظرسنجیهای کانال یک تلویزیون آلمان تنها چهار بار مشاهده شده است. این در حالیست که بر اساس نظرسنجیها اگر انتخابات پارلمانی به زودی برگزار میشد، حزب صدراعظم (SPD) همچنان در حد ۱۶ درصد باقی میماند و اتحادیه احزاب محافظهکار دمکراتمسیحی و سوسیالمسیحی (CDU/CSU) ۳۴ درصد آرا را به خود اختصاص میدهد و همچنان قویترین حزب
باقی میماند.
تمام این مسائل در حالی مطرح میشود که دونالد ترامپ به عنوان چهل و هفتمین رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شد و حالا اروپا و در راس آن آلمان به عنوان قدرت مطلق اقتصادی این اتحادیه، با مشکلاتی روبرو است که به زودی و پس از استقرار ترامپ در کاخ سفید نمایان میشود. حال باید دید که نتیجه خروجی انتخابات زودهنگام چگونه قرار است رخ عیان کند و چه آیندهای منتظر اولاف شولتس خواهد بود؟!
دیدگاه تان را بنویسید