رامین پرتو

موضوع رشد راست‌گراهای افراطی در اروپا مساله امروز و دیروز نیست، بلکه حدود یک دهه است که این اندیشه و جریان در سراسر قاره سبز در حال جان گرفتن هستند و سعی می‌کنند به هر ترتیب که شده اوضاع و احوال سیاسی- اجتماعی را به نفع خود تغییر دهند. در این راستا حدود سه ماه پیش انتخابات پارلمان اروپا در 27 کشور عضو اتحادیه اروپا برگزار شد و آنچه در این دوره از انتخابات مورد توجه قرار گرفت ادامه رشد میزان آرای احزاب راست رادیکال بود. باید توجه داشت که این احزاب در کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا و اتریش توانستند از بین احزاب مختلف جایگاه نخست را به خود اختصاص دهند و همچنین در آلمان که از اعضای مهم اتحادیه اروپا محسوب می‌شود، حزب راستگرای رادیکال آلترناتیو برای آلمان به جایگاه دوم دست پیدا کرد. همچنین احزاب چپ رادیکال و چپ میانه در سطح اروپا تغییر چندانی نداشتند و نکته مهم اینکه نهایتاً جناح راست میانه (حزب مردم) ضمن حفظ جایگاه خود به عنوان بزرگ‌ترین نیروی سیاسی در پارلمان اروپا توانست کرسی‌های خود را هم قدری افزایش دهد. بنابراین به طور خلاصه و به‌رغم رشد راست رادیکال همچنان راست میانه به عنوان نیروی اصلی اروپا محسوب می‌شود اما برخی دیگر این نظر را ندارند و به گونه‌ای دیگر این رویدادها را تحلیل می‌کنند. 

در انتخابات روز یکشنبه حزب چپ‌گرای معتدل سوسیال دموکرات (SPD) در انتخابات ایالتی براندبورگ که پایگاه اصلی حزب صدراعظم آلمان است، توانست با یک تا دو درصد اختلاف حزب راست تندرو آلترناتیو برای آلمان را شکست دهد

در این راستا در آلمان ما شاهد آن هستیم که یک رویداد بسیار بزرگ چندی پیش به وقوع پیوست و آنهم پیروزی معنادار حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان در انتخابات منطقه‌ای ایالت تورینگن بود. اوایل سپتامبر بود که رسانه‌های اروپایی اعلام کردند این حزب که از سوی نهاد حافظ قانون اساسی آلمان در دسته احزاب دست راستی و افراطی قرار گفته برای نخستین بار در تاریخ پس از جنگ جهانی دوم در صدر یک انتخابات ایالتی قرار گرفت. آلترناتیو برای آلمان در تورینگن با کسب بیش از ۳۲ درصد آرا به پیروزی بی‌سابقه‌ای در انتخابات منطقه‌ای این ایالت دست یافت و پس از انتخابات اروپا، مهر تاییدی بر روند قدرت‌گیری خود در این کشور زد. حزب محافظه‌کار اتحادیه دموکرات مسیحی که در آلمان به حزب اتحادیه شهرت دارد با کسب حدود ۲۴ درصد آرا جایگاه دوم را در ایالت تورینگن از آن خود کرده است. پیروزی آلترناتیو برای آلمان در این ایالت در حالی رقم خورده است که با توجه به امتناع احزاب دیگر از هرگونه ائتلاف با راست افراطی، بدست گرفتن قدرت دولت محلی توسط این حزب بسیار غیرمحتمل به نظر می‌رسد. این در حالیست که بیورن هوکه، رهبر آلترناتیو برای آلمان در همان زمان در تورینگن تاکید کرد که حزب تحت ریاست وی، انتخاب شماره یک رای‌دهندگان است و برغم این پیروزی تاریخی مایل به گفتگو با دیگر احزاب برای تشکیل دولت است. وضعیت در ایالت زاکسن جایی که «آلترناتیو برای آلمان» بر اساس نتایج اولیه آرا، دومین نیروی سیاسی این ایالت شد نیز کمی پیچیده گزارش شده بود؛ چراکه در این ایالت نیز با توجه به پیروزی نه چندان قاطعانه حزب اتحادیه دموکرات مسیحی و اختلاف کم‌تر از ۲ درصدی آرا با آلترناتیو برای آلمان، به نظر می‌رسید تشکیل دولت ائتلافی در این ایالت چندان آسان نباشد. 

گروهی از رأی‌دهندگان در اروپا صرفاً به دلیل نارضایتی از جریان اصلی به احزاب راست افراطی رای می‌دهند و در کل شاید صدراعظم آلمان چند صباحی را آرام باشد، اما او با چالش راست افراطی تا آخر دست و پنجه نرم خواهد کرد

در این راستا نتایج بدست آمده در ابتدای ماه جاری میلادی در انتخابات منطقه‌ای دو ایالت تورینگن و زاکسن براساس دیدگاه تحلیل‌گران، ضربه‌ای سنگین به دولت‌ ائتلافی حاکم بر آلمان به ریاست اولاف شولتس، صدراعظم این کشور بوده است؛ چراکه در این انتخابات احزاب سوسیال دمکرات، سبزها و دمکرات‌های آزاد که در دولت ائتلافی فعلی مشارکت دارند با شکست سنگینی روبرو شدند و همین موضوع یک هشدار بسیار جدی برای اولاف شولتس صدراعظم آلمان به شمار میرفت که پایه‌های دولت خود را در لرزه دیده بود. 

تنفس مصنوعی برای احیای دمکراسی

با گذر از این مسائل باید توجه شود که روز یکشنبه در شهر براندنبورگ انتخابات ایالتی برگزار شده و بسیاری از نظرسنجی‌ها حاکی از آن است که حزب آلترناتیو برای آلمان در این انتخابات نتوانسته به پیروزی قطعی دست یابد. بر اساس گزارش یورونیوز، آنطور که نتایج اولیه و نظرسنجی‌های دو رسانه اصلی و عمومی آلمان نشان می‌دهد حزب چپ‌گرای معتدل سوسیال دموکرات (SPD) روز یکشنبه در انتخابات ایالتی براندبورگ که پایگاه اصلی حزب شولتس است، توانسته با یک تا دو درصد اختلاف حزب راست تندرو آلترناتیو برای آلمان را شکست دهد. حزب آلترناتیو برای آلمان (آ.اف.‌د) شانس بالایی برای شکست اس.‌پی.‌دی داشت و این در حالی است که از زمان فرو ریختن دیوار برلین و یکپارچه شدن آلمان در ۱۹۹۰، حزب سوسیال دموکرات دولت ایالت براندنبورگ را در دست داشته است. با این حال، روز یکشنبه پس از اتمام رای‌گیری که راس ساعت ۶ عصر به وقت محلی متوقف شد برآوردها پیش‌بینی کردند که حزب اولاف شولتس (SPD) توانسته ۳۱ تا ۳۲ درصد آرا را کسب کند در حالی که حزب آلترناتیو برای آلمان ۲۹ تا ۳۰ درصد رای آورده است.

انتخابات روز یکشنبه در این ایالت که همچون کمربندی اطراف برلین قرار گرفته، با حساسیت زیاد در سراسر آلمان دنبال شد، چراکه پس از پیروزی حزب راست تندرو آلترناتیو برای آلمان در انتخابات ایالت تورینگن و همچنین کسب رتبه دوم در ایالت مهم زاکسن، بسیاری از مردم آلمان و تا حدودی اروپا و جهان، به نتایج انتخابات ایالتی در این کشور توجه نشان دادند. نکت اینجاست که موفقیت حزب سوسیال دموکرات در انتخابات ایالتی ممکن است فرصتی هر چند جزئی برای اولاف شولتس فراهم آورد تا بلکه از بحث‌های دورن حزبی در مورد شایستگی او برای کاندیدا شدن مجدد برای صدراعظمی آلمان در انتخابات فدرال سال آینده فاصله بگیرد. با این حال، بعید است که این موفقیت به شولتس یا حزبش رونق چشمگیری بدهد، چراکه دیتمار فویدکه، رئیس فعلی ایالت براندنبورگ و هم حزبی آقای شولتس، در طول مبارزات انتخاباتی از دیدگاه‌های او فاصله گرفته بود و از سیاست‌های دولت فدرال انتقاد کرده است.

اما نکته نهایی این است که در کل این روند چندان نمی‌تواند برای سوسیال دموکرات‌ها یک پیروزی ارزشمند و تاریخی به حساب بیاید و نمی‌توان گفت که سایه شوم راست افراطی از این به بعد از سر برلین برطرف می‌شود، بلکه ما شاهد یک تنفس مصنوعی مشخص به ساحت سیاسی آلمان هستیم که اختلاف آرای موجود نشان می‌دهد این اعداد و ارقام هم نمی‌توانند چندان امیدبخش باشند. اینکه شولتس به عنوان صدراعظم آلمان به دنبال آن است تا بتواند از این طریق و از کانال این پیروزی موضع خود را تثبیت کند، اساساً یک مانور سیاسی حزبی محسوب می‌شود اما باید توجه داشت که در سطح ملی راست افراطی و خصوصاً حزب آلترناتیو برای آلمان توانسته با موج سواری بر افکار عمومی، احزاب سنتی مانند دموکرات مسیحی‌ها و سوسیال مسیحی‌ها را مورد هدف قرار دهد و پایگاه اجتماعی خود را روز به روز بزرگتر و وسیع‌تر کند. مسائلی مانند نگرانی از ورود روزافزون مهاجران خارجی و پناهجویان و خصوصا تبعات فرهنگی و هویتی آن برای بخشی از شهروندان ایجاد هراس کرده و باعث شده تا آنها در سراسر اروپا جذب و جلب راست افراطی شوند. از سوی دیگر موضوعات اقتصادی هم در درجه دوم قرار دارد و البته این موضوع با تبعات اقتصادی و معیشتی هجوم مهاجران در یک راستا تحلیل می‌شود. دسته‌ای از رأی‌دهندگان هم صرفاً به دلیل نارضایتی از جریان اصلی به این احزاب رای می‌دهند و در کل باید گفت که شاید صدراعظم آلمان چند صباحی را آرام باشد، اما در کل او با چالش راست افراطی تا آخر دست و پنجه نرم خواهد کرد.