همزمان با خروج نظامیان آمریکا از چاد و نیجر، نیروهای روسیه وارد غرب آفریقا شدند؛
کشمکش استراتژیک در قاره سیاه
رامین پرتو
از حدود یک دهه قبل قاره آفریقا به محیط رقابت میان غرب و شرق تبدیل شد و در این راستا دو اتفاق مهم رخ داد. در فاز اول کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس به دلیل نفوذ خود در این قاره همچنان در حال بهره برداری اقتصادی و گسترش زیرساختهای خود در این منطقه بودند. به عنوان مثال مزارع چای در کنیا و برخی دیگر از کشور زیر نظر لندن به کر خود ادامه میدادن و در این راه از قیمت این محصول گرفته تا مقصد صادرات را انگلیسیها تعیین میکردند. در مقابل فرانسه هم در کشورهایی که از ابتدای قرن 19 نفوذ داشت سعی کرد تا زیرساختهای حیاتی مانند مخابرات و غیره را کنترل و گسترش دهد. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که بدانیم هر دو کشور در این مسیر سعی کردهاند طی سالهای گذشته به هر نوع که شده این نفوذ خود را به سایر سطوح سرایت دهند. به عنوان نمونه نفوذ در ساختار آموزش و پرورش و همچنین قبض و بسط دادن منافع خود در شاکله اقتصادی و یا فروش تسلیحات و آموزش ارتش و نیروهای نظامی آنها از موضوعاتی ایت که در این میان باید موردنظر قرار بگیرد. بدیهی است که این روند نفوذ سیاسی و دیپلماتیک را هم در دل خود دارد و این در حالیست که بسیاری از کشورهای آفریقا از فقر مطلق رنج میبرند. اما در فاز دوم اتفاق دیگری افتاده است که به نوعی باید آنرا دو قطبی شدن فضای کشورهای قاره آفریقا، خصوصاً طی پنج سال اخیر دانست. در این مرحله و با ظهور اقتصادی و سیاسی چین در نظام بینالملل این کشور سعی کرد به هر ترتیب که شده برای خود جای پای محکمی در قاره سیاه که مملو از منابع زیرزمینی و روزمینی است دست و پا کند. چینیها در این مقطع سعی کردند تا پروژههای توسعهای و زیرساختی عظیمی را بر پایه اقتصاد و تکنولوژی بومی خود در آفریقا تعریف کنند و در این راستا با ارائه خدمات کلان عمرانی به کشورهای کمتر توسعه یافته در قاره آفریقا نفوذ خود را روز به روز بیشتر کرده است. به موازات چین، روسها هم نفوذ خود را در شمال آفریقا و غرب این قاره افزایش دادند که عموماً نفوذ مسکو در این جغرافیا را باید نظامی و اطلاعاتی بدانیم. این الگوریتم بدون شک برای غرب اعم از ایالات متحده، انگلیس و فرانسه چندان مطلوب نبوده و هر سه کشور به این سمت و سو رفتند تا بتوانند با طرح سناریوهای جدید از میزان نفوذ چین و روسیه بکاهند. در این راستا ایالات متحده به عنوان ابرقدرت اقتصادی و نظامی که حالا رهبری ناتو را هم بر عهده دارد، با برجسته کردن مساله تهدید تروریسم در آفریقا خصوصاً پس از برچیده شدن خلافت خودخوانده داعش در عراق و سوریه، این ادبیات را قبض و بسط بدهد که اگر به صورت نظامی و اطلاعاتی وارد این قاره نشود ممکن است که به زودی شاهد ظهور یک تهدید فرامنطقهای در قاره سیاه باشیم و همین موضوع حالا به یک سناریوی تقابل میان واشنگتن و مسکو تبدیل شده است.
روسیه اخیراً نیروهای واگنر را به کشورهای آفریقایی اعزام کرده تا علاوه بر ایجاد تهدید برای غرب، بتواند نفوذ امنیتی مسکو در این قاره را گستردهتر کند که البته این نیروها با نظامیان روسیه ترکیب شدهاند تا کودتای رهبر پیشین واگنر مجدداً تکرار نشود
سایه روسها بر سر قاره سیاه
پس از کودتا در نیجر واقع در منطقه ساحل آفریقا، حاکمان جدید آن به سرعت گامهایی برای قطع روابط نظامی با کشورهای غربی، به ویژه فرانسه و آمریکا برداشته و به روسیه نزدیکتر شدهاند، چراکه معتقدند حضور نظامی غرب برای آنها خروجی مثبت امنیتی- نظامی نداشته است
در این راستا چند روز پیش رسانههای روسیه و برخی از مطبوعات آمریکا اعلام کردند که نیروهای عملیات ویژه آمریکایی بعد از آنکه مقامهای چاد حضور نظامیان آمریکایی در این کشور را غیرقانونی خواندند قرار است در روزهای آینده خاک این کشور آفریقایی را ترک کنند. این اتفاق بعد از آن رخ میدهد که سربازان آمریکایی که در نیجر حضور داشتند نیز مجبور به خروج از این کشور شدند. به نوشته خبرگزاری اسپوتنیک، از مجموع ۷۵ نیروی ویژه ارتش آمریکا که در شهر آنجامنا، پایتخت چاد حضور داشتند، قرار است دهها سرباز پیش از فرا رسیدن موعد انتخابات ریاست جمهوری این کشور در ششم ماه مه، خاک آنجا را ترک کنند. رهبران چاد در ماه آوریل نامهای را برای وابسته نظامی آمریکا در این کشور فرستاده و به او اطلاع دادند انجامنا به توافقش با واشنگتن که اجازه به حضور این نظامیان در چاد میداد و با نام «توافق وضعیت نیروها» شناخته میشد پایان میدهد. هنوز تعداد دقیق سربازان آمریکایی حاضر در این کشور آفریقایی مشخص نیست اما مقامهای آمریکایی تاکید میکنند این تعداد بیشتر از ۱۰۰ سرباز نیست. پنتاگون همچنان امیدوار به مذاکرات بر سر توافق جدیدی با دولت چاد و بازگرداندن سربازانش به این کشور بعد از انتخابات ششم مه است اما در نیجر اتفاقات مهم دیگری جریان دارد. روز جعه یک مقام امنیتی نیجر اعلام کرد که نظامیان آمریکایی در پی استقرار نیروهای روس در پایگاهی که نیروهای ایالات متحده در آن قرار دارند، آمادگی رزمی خود را افزایش دادهاند. در این راستا یک مقام آمریکایی هم اعلام کرد که «روسها در مجموعهای مجزا مستقر هستند و به نیروها و تجهیزات آمریکایی دسترسی ندارند، اما به نظارت بر این وضعیت ادامه داده و تمامی اقدامات لازم و پیشگیرانه را برای تضمین امنیت نیروها، تجهیزات و تاسیسات آمریکایی به کار میگیریم». در خصوص این اقدام باید توجه کرد که برای اولین بار در آفریقا چنین اتفاقی رخ داده و نیروهای آمریکا و روسیه در یک پایگاه نظامی به صورت مشترک مستقر هستند. این در حالیست که در دوازدهم آوریل اعلام شد متخصصین نظامی روسیه به نیجر رفتند تا در مبارزه با تروریسم به نیروهای نظامی این کشور تعلیم دهند. در این میان دو نکته مهم وجود دارد. نخست اینکه پس از کودتا در نیجر واقع در منطقه ساحل آفریقا، حاکمان جدید آن به سرعت گامهایی برای قطع روابط نظامی با کشورهای غربی، به ویژه فرانسه و آمریکا برداشته و به روسیه نزدیکتر شدند. آنها معتقدند که حضور آمریکا و فرانسه و حتی نیروهای انگلیس در این کشور نه تنها نتوانسته طی سالهای قبل چالشهای امنیتی و نظامی آنها را کاهش دهد، بلکه این روند صرفاً به رابطه یک طرفه تبدیل شده است و هیچ نفعی برای نیجر و حتی چاد نداشته است. دومین نکته، تعمیق نفوذ نظامی روسیه در این دو کشور است. چند روز پیش پولیتیکو در گزارشی مفصل به این موضوع پرداخت که روسیه نیروهای واگنر را به کشورهای آفریقایی اعزام کرده تا علاوه بر ایجاد تهدید برای غرب، بتواند نفوذ امنیتی مسکو در این قاره را گستردهتر کنند. بر همین اساس باید گفت که حالا مسکو و واشنگتن در حال کشمکش استراتژیک در قاره سیاه هستند و باید دید کدام یک پیروز میدان خواهند بود.
دیدگاه تان را بنویسید