رامین پرتو

مساله به رسمیت شناختن دولت‌ها به عنوان یک کشور مستقل از جمله موضوعاتی است که در نظام بین‌الملل هم از حیث حقوقی و هم از جنبه سیاسی همیشه با چالش‌های گوناگونی روبرو بوده است. به عنوان مثال پس از فروپاشی شوروی پس از جنگ سرد بسیاری از جمهوری‌هایی که روزی زیر پرچم اتحاد جماهیر شوروی بودند و می‌بایست به صورت یک طرفه قوانین و سیاست‌های مسکو را دنبال می‌کردند، یکی پس از دیگری از این کشور پهناور جدا شدند. کمی بعد یعنی از اوایل تا میانه دهه 90 میلادی این جمهوری‌‌ها اعلام استقلال کردند و به عنوان یک کشور مستقل از سوی سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شدند. در این میان یک نکته بسیار ظریف و البته مهم از حیث حقوقی و سیاسی وجود دارد که کمتر به آن توجه می‌شود. بسیاری از تحلیلگران غربی و به صورت کلی مخالفان اندیشه چپ بر این عقیده بوده و هستند که فروپاشی شوروی و تبدیل خاک ان به چندین و چند کشور مستقل دیگر در حقیقت یک شکست برای مسکو تلقی می‌شود؛ چراکه اولاً خاک ان کوچکتر شد و دوماً در اطراف آن کشورهایی پدید آمدند که در نهایت مسکو را به چالش می‌کشند. این طیف به این موضوع اشاره نمی کنند که پیدایش کشورهای جدید در پیرامون روسیه کنونی که روزی جزئی از خاک شوروی بودند به نوعی از حیث سیاسی تا حد زیادی به نفع مسکو است؛ چراکه این کشورها همین حالا زیر نفوذ کرملین قرار دارند و حیاط خلوت مسکو به حساب می‌آیند و در بالاترین سطح با روس‌ها در تماس و هماهنگی هستند. همین موضوع از منظر سیاسی می‌تواند یک اتحاد سیاسی را به نفع مسکو به راه بندازد؛ چراکه حالا یک رأی شوروی سابق به چندین رای در سازمان تبدیل شده و همین موضوع نه تنها بُرد سیاسی برای مسکو دارد، بلکه می‌تواند از حیث حقوقی سپر تدافعی در برابر رقبای روسیه ایجاد کند؛ به عبارتی دیگر تبدیل یک دولت به کشور که از سوی جامعه ملل مورد شناسایی قرار بگیرد خود یک امتیاز چند جانبه برای آن دولت و شرکا و متحدانش خواهد بود. اینکه یک کشور چگونه به رسمیت شناخته می‌شود شاید در افکار عمومی این موضوع طرح شود که با وجود قانون اساسی، پرچم و سرود ملی یک کشور می‌تواند به رسمیت شناخته شود اما واقعیت این است سه موردی که بدان اشاره شد اساساً شناسایی یک دولت- کشور از حیث شکلی را به رخ می‌کشد و برای شناسایی یک دولت و کشور از منظر ماهوی باید مسائل دیگری را مورد نظر قرار داد که ماهیت آن حقوقی بوده و رای صادر شده برای آن از سوی کشورهای دیگر مبنای سیاسی دارد. بر این اساس مطابق بند 1 ماده 4 منشور، سازمان ملل متحد در صورت احراز چهار شرط (دولت بودن، صلح‌جو بودن، پذیرش تعهدات منشور و قادر و مایل بودن به اجرای تعهدات منشور) دولت‌های جدید را به 

عضویت می‌پذیرد.

علی‌رغم صراحت شرایط مذکور و صدور نظر مشورتی دیوان بین‌المللی دادگستری در خصوص «شرایط پذیرش عضویت یک دولت در سازمان ملل متحد»، سازمان ملل رویه‌ای واحد که منطبق با مقررات بند 1 ماده 4 منشور باشد، دنبال نکرده است و اساساً ملاحظات سیاسی را مبنای تصمیم‌گیری خود در خصوص پذیرش اعضا قرار داده است. نکته مهم در این خصوص این است که عدم پایبندی شورای امنیت و مجمع عمومی به معیارهای پذیرش اعضا باعث شده تا در این میان قدرت‌ها در پشت پرده بتوانند به نفع متحدان خود لابی کنند و عملاً خط و خطوط را به نفع خود جهت‌دهی کنند.

نخست وزیر اسپانیا موضوع تشکیل کشور مستقل فلسطین را در دیدار هفته گذشته خود از کشورهای اردن، عربستان و قطر مطرح و اعلام کرد که اسپانیا فلسطین را تا پایان ماه ژوئن (خرداد) به عنوان کشور به رسمیت می‌شناسد که یک اقدام بسیار مهم به تلقی می‌شود

فلسطین در انتظار

با نگاهی به شروط مذکور باید این موضوع را مطرح کرد که فلسطین همین حالا به عنوان دولت مورد شناسایی قرار گرفته و در سازمان ملل هم یک صندلی به نام آن وجود دارد اما بحث این است که این وضعیت باعث شده تا فلسطین در سازمان ملل متحد حق رای نداشته باشد که این مساله ریشه در عدم عضویت کامل آن در سازمان ملل است. فلسطین اکنون ناظر دائمی در سازمان ملل است و در سال ۲۰۱۱ میلادی برای عضویت دائمی در سازمان ملل درخواست داده بود اما بعداً تصمیم گرفت برای مدتی به عنوان ناظر دائمی باقی بماند. بر همین اساس پنجشنبه و جمعه هفته گذشته جلسه‌ای در شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی و پذیرش عضویت کامل و رسمی فلسطین برگزار شد اما در نهایت خروجی آن مثبت نبود؛ به گونه‌ای که ونسا فریزر، رئیس دوره‌ای شورای امنیت جمعه گذشته اعلام کرد که اعضای کمیته ویژه بررسی اعضای جدید در سازمان ملل قادر به اجماع بر سر عضویت کامل فلسطین در این نهاد بین‌المللی نشدند. همچنین رویترز سه‌شنبه شب گذشته خبر داد در گزارش کمیته شورای امنیت درباره پذیرش اعضای جدید که به رویت این خبرگزاری رسیده، آمده است که این کمیته در رابطه با اینکه این درخواست همه معیارهای عضویت را داراست، نتوانست به پیشنهادی برای ارائه به شورای امنیت برسد. این در حالیست که فلسطین در ماه آوریل نامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل ارسال و درخواست کرد که پیوستن آن به سازمان ملل متحد به عنوان یک عضو دائمی را دوباره بررسی کند. توجه داشته باشید که به جز فلسطین، واتیکان نیز دارای وضعیت ناظر دائمی در سازمان ملل است اما شرایط واتیکان به دلیل مسائل مذهبی و ایدئولوژیک و همچنین حمایت‌های سیاسی گسترده پنهان و پیدا، به هیچ وجه با وضعیت فلسطین قابل مقایسه نیست و این در حالیست که کشورها بنا به توصیه شورای امنیت و با تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل در این نهاد بین‌المللی پذیرفته می‌شوند. 

امروز (پنجشنبه) قرار بر این است که در مورد عضویت دائمی و کامل فلسطین در سازمان ملل تبادل نظر شود. در این راستا شبکه خبری الجزیره اعلام کرد شورای امنیت در مورد پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی الجزایر در رابطه با عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل رای‌گیری خواهد کرد

حالا امروز (پنجشنبه) مجدداً قرار بر این است که در مورد عضویت دائمی و کامل فلسطین تبادل نظر شود. در این راستا شبکه خبری الجزیره اعلام کرد شورای امنیت در مورد پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی الجزایر در رابطه با عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل رای‌گیری خواهد کرد. همزمان هم پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا اعلام کرده که در اروپا نشانه‌های «واضحی» از آمادگی کشورهای منطقه برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین وجود دارند. نخست‌وزیر اسپانیا پیش از این در میانه کارزار دیپلماتیک خود برای جلب حمایت از به رسمیت شناختن کشور فلسطین با یوناس گار استور، همتای نروژی خود در اسلو دیدار کرده بود. او همچنین موضوع تشکیل کشور مستقل فلسطین را در دیدار هفته گذشته خود از کشورهای اردن، عربستان و قطر مطرح کرد و به خبرنگاران گفت که اسپانیا، فلسطین را تا پایان ماه ژوئن (خرداد) به عنوان کشور به رسمیت می‌شناسد. حال باید دید که آیا وی می‌تواند این مهم را به تصمیم شورای امنیت تسری دهد یا خیر!