جریانهای فلسطینی با مشارکت کشورهای عربی در طرح اسرائیل مخالفت کردند؛
تشکیل ائتلاف بینالمللی؛ محور جدید رویارویی در غزه
رامین پرتو
پرونده غزه به زعم بسیاری از تحلیلگران از یک مرحله سکون سیاسی، وارد فاز جدیدی شده است که مبنای آنرا باید رفتار اخیر شورای امنیت سازمان ملل دانست. حدود یک هفته پیش در اوج تنشها میان طرفین و با وجود آنکه چندین دور مذاکره برای اجرای آتشبس در غزه و تبادل اسرای دو طرف با شکست روبرو شده بود، قطعنامه 2728 در شورای امنیت سازمان ملل برای اجرای آتشبس فوری به تصویب رسید و جالب آنکه ایالات متحده برای اولین بار در این خصوص رأی ممتنع به این قطعنامه داد که موجبات اعتراض اسرائیل را فراهم کرد.
با وجود صدور قطعنامه شورای امنیت؛ بایدن و تیم او به دلیل در پیشرو بودن انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا اعلام کردند که اسرائیل حق دفاع از خود را در قبال حماس خواهد داشت و این به معنای دست بازِ اسرائیل در غزه است
این اقدام به زعم بسیاری از تحلیلگران حوزه سیاست و حقوق بینالملل و به خصوص حقوقدانانی که حقوق مخاصمات مسلحانه را زیر ذرهبین دارند، یک عکسالعمل بسیار مهم از سوی واشنگتن تلقی میشود که در این میان نشان میدهد تیم بایدن چندان از وضعیت فعلی در اراضی اشغالی خصوصاً عملکرد نتانیاهو راضی نیست. توجه داشته باشید که این اولین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در مورد آتشبس در غزه است که بعد از شروع جنگ در غزه به تصویب رسید. پیش از این آمریکا سه پیشنویس قطعنامه در همین رابطه را وتو کرده و در دو نوبت هم به پیشنویسهایی در مورد کمک انساندوستانه به غزه (۲۷۱۲ و ۲۷۲۰) رأی ممتنع داده بود. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که مشکل آمریکا با واژههای مانند آتشبس، فوری و دائمی در پیشنویسها بوده است. آمریکا همچنین همیشه بر محکوم کردن حماس در پیشنویسهای قبلی اصرار کرده بود. روسیه و چین نیز دو پیشنویس قطعنامه پیشنهادی از سوی آمریکا در اکتبر و هفته گذشته که حماس را محکوم و خواستار آتشبس نشده بودند، وتو کرده بودند و تمام این وضعیت حالا باعث شده تا به هر ترتیب اسرائیل خود را نه تنها در خطر سیاسی بلکه در یک موضع ضعف از حیث حقوقی ببیند. ذکر این مسائل بدان جهت اهمیت دارد که وضعیت میدانی در غزه و حواشی این پرونده با مشکلات زیادی روبرو است. آنگونه که منابع خبری اعلام کردهاند تلآویو احتمال دارد که نهایتاً در پایان ماه رمضان به رفح حمله کند و همین مساله حالا باعث شده تا یک احساس خطر جدی در خارج از اسرائیل و همچنین در غزه نمایان شود.
توجه داشته باشید که نتانیاهو پیش از عزیمت به بیمارستان جهت انجام عمل جراحی در یک نشست خبری حاضر و مدعی شد ارتش اسرائیل در بیمارستان الشفا بیش از ۲۰۰ نفر از فرماندهان مقاومت از جمله فرماندهان حماس را حذف کرده است. او در بخشی از سخنان خود اذعان کرد که ما به عملیات خود در لبنان و غزه ادامه خواهیم داد و برای نابودی حماس وارد رفح خواهیم شد و این در حالیست که ارتش اسرائیل اکنون در حال تخلیه ساکنان شهر رفح است. این اظهارات از آن جهت اهمیت دارد که بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند علیرغم صدور قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل، تلآویو به دنبال آن است تا به هر ترتیب که شده وارد رفح شود و در اینجاست که موضع ایالات متحده اهمیت پیدا می کند.
اعراب شریک ائتلاف بینالمللی
اینکه ایالات متحده چه مواضعی را در خصوص حمله اسرائیل به رفح اتخاذ خواهد کرد، موضوعی است که در گذشته هم بارها مورد تحلیل قرار گرفته است. با وجود آنکه قطعنامه سازمان ملل به ضرر اسرائیل صادر شده اما بایدن و تیم او به دلیل در پیشرو بودن انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا صراحتاً اعلام کردند که اسرائیل حق دفاع از خود را در قبال حماس خواهد داشت و این به معنای دست بازِ اسرائیل در غزه است.
آنچه در این بین باید مورد نظر قرار بگیرد این است که اسرائیل از یک سو حمله به رفح را دامن میزند و از سوی دیگر در پی مشارکت اعراب در پروندهای جدید است. اخیراً اکسیوس به نقل از دو مقام ارشد اسرائیلی گزارش داد که یوآو گالانت، وزیر جنگ اسرائیل، در سفر اخیر خود به ایالات متحده، پیشنهاد تشکیل یک گروه چند ملیتی با نیروهای عربی را برای تقویت نظم و قانون در غزه و اطمینان از ارسال ایمن کمکهای بشردوستانه داده است. نکته مهم این است که قرار است کشورهایی مانند مصر، مراکش و اردن در این طرح مشارکت کنند اما چالش اصلی تلآویو در حقیقت حماس و سایر گروههای مقاومت است. در این راستا حسام بدران، عضو دفتر سیاسی حماس در خصوص این طرح و مشارکت کشورهای عربی اعلام کرده که حماس و سایر جریانهای فلسطینی با درخواست برای تشکیل نیروی عربی یا بینالمللی برای اداره غزه مخالف است، چراکه مردم فلسطین هرگونه قیمومیت را رد میکند. حماس پیش از این گفته بود اولویتهای این جنبش توقف تجاوز به غزه و ورود کمکهای بشردوستانه، بازگشت آوارگان و بازسازی غزه است. در این راستا آنچه باید مورنظر قرار بگیرد این است که اساساً طرح مذکور بر این اساس استوار است که کشورهای عربی در کنار کشورهای غربی بتوانند در بندری که قرار است ایالات متحده در سواحل غزه افتتاح کند مستقر شوند و به ارسال کمکهای بشردوستانه کمک کنند. شاید این طرح چندان هم بد نباشد اما باید متوجه بود که اسرائیل اعلام کرد روند ارسال کمک به غزه بدون حضور حماس و نمایندگان آنروا انجام خواهد شد که در حقیقت نوعی بایکوت حماس و سایر جریانهای فلسطینی را نشان میدهد.
از یک سو حماس میخواهد تسلط بر غزه را حفظ کند و از جهتی دیگر اسرائیل به دنبال آن است که اوضاع را به نفع خود تغییر دهد که این دو یک تقابل مشخص را در منطقه رقم خواهد زد
به موازات این مساله باید متوجه باشیم که مذاکرات در قاهره هم بر سر آتشبس و تبادل اسرا جریان دارد اما در این راستا هیچ هیئتی از سوی حماس به مصر اعزام نشده و آنها معتقدند که در کل نمیتوان با اسرائیل بر سر مسائل جاری غزه مذاکره کرد. بر همین اساس باید گفت که از یک سو حماس میخواهد تسلط بر غزه را حفظ کند و از جهتی دیگر اسرائیل به دنبال آن است که بتواند اوضاع را به نفع خود تغییر دهد که مجذور این دو مشکل صراحتاً یک تقابل مشخص را در این منطقه رقم خواهد زد. کما اینکه حمله به رفح از سوی تلآویو هم در دستور کار قرار دارد و معلوم نیست که چند روز دیگر چه اتفاقی رخ خواهد داد: جنگ یا صلح گرم!
دیدگاه تان را بنویسید