عملیات تلافیجویانة آمریکا در عراق و سوریه، نمایشی و از موضع انفعال ارزیابی شد؛
بایدن در محاصره ملاحظات چندلایه
فرشاد گلزاری
کشته شدن سه سرباز آمریکایی در پایگاه نظامی آمریکا در اردن، موسوم به «برج ۲۲» در نزدیکی پایگاه التنف در سوریه که 28 ژانویه رخ داد، دور جدید تنشها در منطقه خاورمیانه را رقم زده و در این میان جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده وعده داد که به این اقدام، پاسخ کوبندهای خواهد داد. بسیاری از تحلیلگران حوزه امنیت ملی و خاورمیانه در ایالات متحده بر این عقیده بودند که بایدن بلافاصله به این حملات پاسخ خواهد داد، اما برخی دیگر معتقدند بودند که کاخسفید کمی بیشتر از گذشته حساب شده کار خواهد کرد.
حملات ایالات متحده به عراق و سوریه نه تنها در خارج از خاک آمریکا بلکه در داخل این کشور هم منتقدانی داشته که گاه این اقدامات را حتی به سخره گرفته و معتقدند دولت بایدن یک هفته منتظر ماند و ماهیت پاسخ آمریکا را به جهان از جمله ایران ارسال کرد
در این میان عواملی مانند دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا که حالا مشغول آماده کردن خود برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا است هم به علاوه تعدادی از جمهوریخواهان دو آتشه مانند لیندسی گراهام، سناتور ایالت کارولینای جنوبی در بالاترین حد مواضع سلبی و تهاجمی اتخاذ کردند تا در نهایت بتوانند بایدن را وارد یک مجادله جدید در منطقه کنند.
ترامپ در شبکه ایکس نوشت «این حمله به ایالات متحده یکی دیگر از پیامدهای وحشتناک و غمانگیز ضعف جو بایدن است و اگر من هنوز در کاخ سفید بودم، هرگز چنین اتفاقی رخ نمیداد». با تمام این هجمهها، باز هم بایدن سعی کرد تا تصمیم عجولانهای نگیرد اما در نهایت او جمعه شب و سحرگاه شنبه (دیروز) فرمان حمله به مقرهای متعدد گروههای مقاومت در سوریه و عراق را صادر کرد و یکباره زبانههای آتش در زمستان سرد منطقه بالا کشید.
فرماندهی مرکزی آمریکا در منطقه موسوم به سنتکام جمعه شب به وقت محلی با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که ساعت ۱۶ به وقت شرق آمریکا (EST) دوم فوریه، نیروهای فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) حملات هوایی را در عراق و سوریه علیه گروههای حاضر در دو کشور انجام دادند.
در این راستا مقامهای آمریکایی گفتند که هواپیماهای نیروی هوایی این کشور از جمله بمبافکنهای بی1-بی سه هدف در عراق و چهار هدف در سوریه را با ۱۲۵ موشک هدایت شونده نقطهزن و به مدت بیش از ۳۰ دقیقه بمباران کردند. نیویورک تایمز نیز دیروز (شنبه) به نقل از داگلاس سیمس، مدیر ستاد مشترک آمریکا اعلام کرد که علاوه بر مشارکت بمبافکنهای مذکور در این حملات، جنگندههای اف16 هم در این عملیات شرکت کردهاند.
در همین حال، شبکه سی.ان.ان نیز گزارش داد که جنگندههای اف-۱۶ مربوط به ارتش اردن بوده است. جو بایدن، پس از حملات صورت گرفته در بیانیهای گفت که واکنش نظامی آمریکا در زمانها و مکانهایی که ما انتخاب میکنیم ادامه خواهد یافت.
رئیس جمهوری آمریکا همچنین افزود که ایالات متحده به دنبال درگیری در خاورمیانه یا هیچ جای دیگر در جهان نیست؛ اما اجازه دهید همه کسانی که ممکن است به دنبال آسیب رساندن به ما هستند این را بدانند اگر به یک آمریکایی آسیب بزنید، ما پاسخ خواهیم داد. لوید آستین هم مدعی شد که سایتهای هدف گرفته شده همانهایی بود که از آنها برای حمله به نیروهای آمریکایی استفاده میشد.
هر شخص دیگری غیر از بایدن هم که در کاخسفید و پشت میز ریاست جمهوری قرار داشت با احتیاط هرچه تمامتر دست به امضای فرمان حمله میزد، چراکه او در داخل و خارج درگیر چندین پرونده مفتوح است
چندین ملاحظه پنهان و آشکار
به موازات این مواضع کمی بعد جان کربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخسفید نیز با بیان اینکه در روزهای آینده حملات دیگری صورت خواهد گرفت اعلام کرد که «ما به دنبال جنگ با ایران نیستیم و درگیری گستردهتر در خاورمیانه را نمیخواهیم».
اگر سخنان جان کربی را در کنار اظهارنظرهای بایدن و آستین قرار دهیم یک موضوع مشخص میشود و آن هم احتمال دامنهدار بودن حملات ایالات متحده است. در مقابل جریانهای عراقی صبح دیروز (شنبه) اعلام کردند که با استفاده از پهپاد و موشک دو پایگاه التنف و روستای الخضرا (محل استقرار نیروهای آمریکایی در سوریه) را هدف قرار دادند که نشان از تقابلی دارد که میتواند ادامهدار باشد.
فارغ از تمام این موضوعات باید دانست که حملات جمعه شب ایالات متحده نه تنها در خارج از خاک آمریکا بلکه در داخل این کشور هم منتقدانی داشته که گاه این اقدامات را حتی به سخره گرفتهاند. به عنوان مثال مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا که پیشتر عضو ارشد تیم حقوقی ترامپ بوده، در بیانیهای اظهار کرد که متأسفانه دولت بایدن یک هفته منتظر ماند و ماهیت پاسخ ما را به جهان از جمله ایران ارسال کرد. این مواضع به خوبی نشان میدهد که اساساً برای جمهریخواهان هیچ چیز بیشتر از کنار زدن بایدن به وسیله بحرانسازی برای آن در منطقه اهمیت ندارد؛ چراکه آنها تمام توان خود را بر این گذاشتهاند تا دموکراتها را به هر ترتیب که شده وارد یک منجلاب جدید کنند تا بایدن در انتخابات آتی بازنده معرفی شود.
در این راستا حتی دموکراتها هم به بایدن اعتراض دارند. به عنوان مثال رابرت اف. کندی که رقیب بایدن در انتخابات ریاست جمهوری به حساب میآید و هم بایدن را خطاب قرار داده و خواهان خروج نیروهای آمریکا از منطقه شد.
در این میان باید توجه داشت که هر شخص دیگری (غیر از بایدن) هم که در کاخسفید و پشت میز ریاست جمهوری قرار داشت با احتیاط هرچه تمامتر دست به امضای فرمان حمله میزد. دلیل این امر هم مشخص است. بایدن و اصولاً سیاستمداران کهنهکار از واقعگرایی سیاسی یا همان Real Politics تبعیت میکنند. او به خوبی میداند که همین حالا در قضیه غزه هجمههای زیادی از حیث حقوق بشری علیه کاخسفید وجود دارد و نمیتواند بیپروا عمل کند. اگر مسائل داخلی مانند انتخابات ریست جمهوری را هم کنار بگذاریم، بایدن پرونده مفتوحی به نام اوکراین را روی میز خود دارد که موجب جسورتر شدن روسیه شده است.
در دریای سرخ هم واشنگتن در کنار لندن در حال ضربه زدن به یمن برای مهار کردن صنعا هستند. این در حالیست که آتشبس در غزه نهایی نشده و هر لحظه ممکن است که اسرائیل از مشغولیت آمریکا در عراق، سوریه و یمن به نفع خود استفاده و اقدام به حمله علیه مواضع حزبالله لبنان در مرزهای شمالی کند که این اقدام بدون شک علاوه بر آمریکا، اروپاییها را هم درگیر خواهد کرد. از سوی دیگر آمریکاییها اگرچه میگویند قصد حمله به ایران را ندارند، اما با اجرای تحریم و تحریک ایران در منطقه به دنبال آن هستند تا تهران را محصورتر از گذشته کنند؛ چراکه دموکراتها برخلاف جمهوریخواهان، ید طولایی در سر بُریدن با پنبه دارند!
دیدگاه تان را بنویسید