فرشاد گلزاری

استقرار طالبان در کابل و فرار اشرف غنی از افغانستان به مقصد امارات متحده عربی، یکی از مسائلی بود که بسیاری از کشورها از آن خشنود شدند. بدون شک تغییر رژیم و ساختار جاری یک کشور در هر منطقه‌ای که صورت بگیرد، برخی‌ها در همسایگی و یا کمی آنطرف‌تر از آن به دنیال تعمیق نفوذ خود و ایجاد یک جای پای مستحکم هستند تا بتوانند راهبردهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود را به ورطه اجرا درآوردند. در این میان افغانستان همچنان از گذشته تاکنون محل این کشمکش‌ها بوده و حالا هم همین روال به گونه‌ای دیگر جاری و ساری است. به عنوان مثال از سال 1979 تا 1989 اتحاد جماهیر شوروی ارتش خود را به سمت افغانستان هدایت کرد و در نهایت آنها پس از حدود 10 سال مجبور به ترک افغانستان شدند. ایالات متحده هم 20 سال در این کشور با همراهی ناتو حضور داشت اما پس از آن این کشور هم مجبور به ترک افغانستان شد. 

 در شرایط کنونی پاکستان از حیث امنیتی و مرزی به یاری کابل نیاز دارد و افغانستان هم بدون شک برای به رسمیت شناخته شدن و همچنین مسائل دوجانبه بالاخص در حوزه مرزی و تجاری نیازمند همراهی اسلام‌آباد است

در این میان بدون شک تفاوت‌هایی میان ترک افغانستان توسط شوروی سابق و ایالات متحده وجود داشته و دارد که یکی از آنها امضای توافق دوحه توسط ملابرادر به طرفیت از طالبان و زلمی خلیلزاد به طرفیت از دولت ایالات متحده بود. آمریکایی‌ها به هر ترتیب حالا به صورت هفتگی 40 میلیون دلار به حساب یک بانک خصوصی در افغانستان واریز می‌کنند تا روند امورات جاری در این کشور مسکوت نماند اما در این بین واشنگتن در برخی از موارد به خصوص قبل و حین انعقاد توافق دوحه با پاکستان همراه و هماهنگ بود. این هماهنگی بدان جهت ایجاد شده بود که اسلام‌آباد به نوعی مشغول هدایت طالبان در گذشته بوده و به نوعی هدایت این جریان را به زعم آمریکایی‌ها در دست داشته و بر همین اساس برای خود در این پرونده یک سهم قابل ملاحظه در نظر گرفته بود. این رابطه تا جایی ادامه داشت که پس از خروج تیم اشرف غنی از افغانستان و مسلط شدن طالبان بر تمام این کشور، اولین هواپیمایی که در فرودگاه کابل بر زمین نشست، هواپیمای خطوط هوایی پاکستان بود. اقدام دیگری که در همان هفته‌های ابتدایی مسلط شدن طالبان بر کابل از سوی پاکستان رخ داد و به نوعی مخابره پیام رسانه‌ای و سیاسی- امنیتی به سایر بازیگران پرونده افغانستان قلمداد میشد، سفر یکباره ژنرال «فیض حمید» رئیس کل سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (ISI) به کابل بود. بسیاری از رسانه‌های پاکستان و برخی دیگر از کشورها، در متن خبر خود نوشته بودند که این سفر به دعوت شورای مشورتی طالبان صورت گرفته اما اغلب تحلیلگران در خارج از خاک پاکستان و افغانستان بر این عقیده بودند که این سفر اساساً برای نشان دادن عمق نفوذ و قدرت اسلام‌آباد در کابل طراحی و اجرا شده بود. تجمیع این مولفه‌های سیاسی- امنیتی این موضوع را نمایان می‌کند که پاکستان به دنبال آن بوه تا بتواند به همگان بفهماند افغانستان حوزه نفوذ سنتی و عمق استراتژیک اسلام‌آباد بوده و برای خود سهمی از این کیک بزرگ قائل شده است. 

مهمترین درخواست پاکستان از کابل بحث کنترل مرزهای مشترک و همچنین مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی رادیکال است که بدون شک اشاره دولت پاکستان به تحریک طالبان پاکستان (TTP) بوده است

اسلام‌آباد  در  پی   بازتعریف روابط  با   کابل

آنچه از سال 2021 تاکنون در حوزه روابط پاکستان و افغانستان قابل لمس بوده، این است که کابل در حال فعالیت بر چند محور مختلف است و یکی از آنها درخواست‌هایی است که پاکستان از آنها دارد. مهمترین درخواست پاکستان از کابل بحث کنترل مرزهای مشترک و همچنین مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی رادیکال است که بدون شک اشاره دولت پاکستان به تحریک طالبان پاکستان (TTP) است. واقعیت این است که دو طرف در این مورد با یکدیگر دارای اختلافات جدی هستند و این مساله صرفاً به موضوع مرزها و یا سوءمدیریت در کنترل آن برنمی‌گردد، بلکه کابل صراحتاً اخراج هزاران پناهجوی افغانستان توسط اسلام‌آباد را یک اقدام منفی بزرگ خوانده و این روند را باعث ایجاد بن‌بست در روابط دو همسایه دانسته است. 

این دو موضوع را باید در کنار حملات و تهدیدات داعش در پاکستان مورد ارزیابی قرار داد؛ به گونه‌ای که داعش خراسان در آستانه انتخابات عمومی پاکستان که قرار است 8 فوریه 2023 برگزار شود، حزب جمعیت علمای اسلام (شاخه فضل) را تهدید کرده و این درحالی است ‌که دولت اسلام‌آباد به شدت نگران اقدامات تروریستی علیه کارزارهای انتخاباتی احزاب و تاثیر آن بر انتخاباتی آتی این کشور است. بر این اساس روز یکشنبه مولانا فضل‌الرحمان، به عنوان یکی از سیاستمدار پرنفوذ پاکستان و رهبر حزب جمعیت علمای اسلام  این کشور با هدف دیدار با مقامات طالبان افغانستان و تلاش برای کمک به تنش‌زدایی میان دو کشور، عازم کابل شد. در بیانیه روابط عمومی حزب جمعیت علمای اسلام در پاکستان آمده است که این سفر با هدف پادرمیانی میان دو کشور همسایه جهت رفع اختلافات و ازسرگیری گفت‌وگوهای رسمی انجام شده است. فضل الرحمان در دیدار با ملامحمد حسن آخند، رئیس کابینه حکومت سرپرست طالبان افغانستان اظهار داشت که امارات اسلامی افغانستان در مقابله با نیروهای خارجی به یک پیروزی بزرگ دست یافته است و مردم افغانستان مستحق تبریک هستند. او همچنین هدف بازدید از افغانستان را کمک به رفع سوءتفاهم در روابط دو همسایه و یافتن راهکارهای گسترش همکاری‌های همه جانبه به ویژه در بخش‌های اقتصادی، تجاری و سیاسی توصیف کرد. وی در این دیدار صراحتاً گفت که حزب جمعیت علمای اسلام مخالفت خود با تصمیم دولت پاکستان برای اخراج اتباع افغانستانی غیرمجاز را به صراحت اعلام کرده و این روش را به ضرر روابط دو کشور می‌داند. 

امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه افغانستان نیز در این دیدار مشکلات پیش روی پناهجویان افغانستان، تجار این کشور و قوانین سختگیرانه طرف پاکستانی در بحث واردات و صادرات در مرزهای مشترک را مورد اشاره قرار داد. آنچه در این میان باید موردنظر قرا بگیرد این است که اسلام‌آباد هفته گذشته میزبان هیات طالبان افغانستان به ریاست ملا شیرین آخند، معاون اطلاعات نظامی و راهبردی افغانستان و والی قندهار بوده است. اگر این دو سفر را در کنتل یکدیگر قرار دهیم به وضوح می‌فهمیم که اساساً دو طرف بعد از یک دوره انجماد روابط به دنبال آن هستند تا بتوانند روابط خود را بازتعریف و یا حداقل ترمیم کنند؛ چراکه پاکستان از حیث امنیتی و مرزی به یاری کابل نیاز دارد و افغانستان هم بدون شک برای به رسمیت شناخته شدن و همچنین مسائل دوجانبه بالاخص در حوزه مرزی و تجاری نیازمند همراهی اسلام‌آباد است. حال باید دید که این روند به کدا نقطه ختم خواهد شد.