وزرای تندرو کابینه اسرائیل تهدید به خروج از ائتلاف درصورت تمدید آتشبس کردند؛
ادامه جنگ، تنها راه بقای نتانیاهو
فرشاد گلزاری
تبادل اسرای اسرائیلی و فلسطینی از سوی حماس و تلآویو موجب شده تا صدای فرود آمدن موشکها در غزه و کشته شدن ساکنان این منطقه به صورت موقت قطع شود اما به نظر میرسد که سر و صدای سیاستمداران در تلآویو قرار نیست خاموش شود. واقعیت این است که تبادل اسرای دو طرف و اصرار جامعه ملل بر این موضوع آنهم بعد از حدود 50 روز مخاصمه مسلحانه بیوقفه میان حماس و ارتش اسرائیل، میتوانست خیلی زودتر و یا نهایت در هفته دوم یا سوم صورت بگیرد اما حجم شوک میدانی و سیاسی که متوجه اسرائیل شد، به حدی بوده که تا به امروز هیچ خبرنگاری در داخل اراضی اشغالی جرأت افشای آن را نداشته است.
نخستوزیر اسرائیل بر سر خطرناکترین دوراهی ایستاده است، چراکه اگر جنگ را پایان دهد باید با دنیای سیاست خداحافظی کند و سپس پاسخگوی سوالات مخالفان باشد؛ اگر هم جنگ را برگزیند بدون شک هزینههای زیادی در داخل و خارج از اراضی اشغالی خواهد داد
بحث بر سر جنگی که حالا به صورت مقطعی فروکش کرده، این است که پس از تبادل آخرین نفر میان دو طرف آیا قرار است مجدداً ارتش اسرائیل علیه غزه و ساکنان آن دست به سلاح شود و یا اینکه شاهد اعلام پایان جنگ خواهیم بود؟ در وهله اول باید به موضع فعلی حماس توجه کنیم. روز گذشته (چهارشنبه) خبرگزاری فرانسه به نقل از منابع آگاه گزارش داد حماس به میانجیها اطلاع داد که آماده است آتشبس را به مدت چهار روز تمدید کند و این جنبش میتواند اسرای اسرائیلی را که خود و سایر جنبشهای مقاومت و سایر احزاب در این مدت نگه داشتهاند، مطابق با شرایط فعلی آتشبس آزاد کند. همچنین اسامه حمدان، رهبر حماس هم دیروز گفت که تمدید آتشبس بشردوستانه در نوار غزه برای چند روز دیگر امکانپذیر است.
غازی حمد، عضو دیگر حماس نیز اعلام کرد حماس با همه طرفها بهویژه قطر و مصر برای طولانیتر کردن آتشبس بشردوستانه در نوار غزه همکاری میکند. نکته مهم در سخنان غازی حمد اشاره به نام «قطر و مصر» به صورت مستقیم است. باید توجه داشت که دوحه خود به نوعی حامی اخوانالمسلمین به حساب میآید اما در مقابل مصر به خصوص دولت فعلی و نظامیان آن که حالا قاهره را مدیریت میکنند دشمن شماره یک اخوانالمسلمین به حساب میآیند که این خود نشان از یک تضاد دیدگاه از حیث سیاسی و ایدئولوژیک دارد و میتواند بر آینده پرونده غزه و حتی آینده مساله فلسطین تاثیرگذار باشد. اما نکته مهم دیگر را باید در لابلای سخنان اسامه حمدان جستوجو کرد. حمدان با اشاره به اینکه شرایط برای آزادی «اسرای نظامی» کاملا متفاوت خواهد بود، خاطرنشان کرده که مذاکره بر سر پرسنل نظامی در گرو «توقف جنگ» است.
حماس به خوبی میداند اسرائیل امکان دارد مجدداً جنگ را پس از تبادل اسرا شروع کند و سعی دارد یک تضمین قوی برای پایان جنگ از تلآویو اخذ کند همانگونه که مصر، قطر و آمریکا هم بر آن تاکید دارند
این سخنان بدان جهت اهمیت دارد که حماس به خوبی میداند اسرائیل امکان دارد مجدداً جنگ را پس از تبادل اسرا شروع کند و سعی میکند یک تضمین قوی از تلآویو اخذ کند که این تضمین همان پایان جنگ است. از سوی دیگر باید متوجه باشیم که تلآویو قبل از هر معاملهای که شامل مردان و سربازان باشد، در مقابل میانجیگران بر آزادی همه زنان و کودکان از نوار غزه اصرار دارند و این همان چیزی است که «کابینه جنگ» سهشنبه شب در سایه نبود هیچ توافقی برای روزهای آینده تصویب کرده است. برآوردهای تلآویو اشاره دارد به اینکه ۳۰ اسیر از جمله زن و کودک در غزه پس از اتمام دوره ششم قرارداد تبادل اسرا باقی میمانند که باید هر چه زودتر آزاد شوند.
پایان جنگ به معنای سقوط نتانیاهو
اینکه عاقبتِ تبادل اسرا چگونه خواهد شد، موضوعی است که به عوامل زیادی بستگی دارد. به عنوان مثال پایگاه خبری آکسیوس به نقل از یک مقام اسرائیلی روز سهشنبه گزارش داد که اگر حماس روزانه ۱۰ اسیر را آزاد کند، اسرائیل آماده است آتشبس در غزه را به مدت ۹ روز دیگر تمدید نماید. از سوی دیگر سی.ان.ان هم گزارش داده که دوحه میزبان جلساتی با حضور رئیس موساد و رئیس سیا درباره توافق آتشبس در غزه است. این موضوع به خوبی نشان میدهد که هم برای تلآویو و هم برای واشنگتن به نتیجه رسیدن تبادل اسرا و حتی تمدید این روند ارزش زیادی دارد. حال سوال اصلی این است که چرا این موضوع برای آمریکا و اسرائیل اهمیت دارد؟ سوال دوم این است که پیامد پایان جنگ برای واشنگتن و تلآویو یا به عبارتی برای جو بایدن و بنیامین نتانیاهو چیست؟ در پاسخ به سوال اول باید توجه داشت که هم بایدن و هم نتانیاهو از سوی افکار عمومی خود تحت شدیدترین فشارهای اجتماعی و رسانهای قرار دارند. بایدن به دلیل حمایت تمام قد از اسرائیل برای بمباران غزه از سوی جامعه سیاهپوستان و مهاجران عرب و حتی طیف خاصی از رأیدهندگان آمریکایی تحت فشار است؛ چراکه در میان برخی از اسرا، چندین دورگه و حتی اتباع آمریکایی وجود دارد که این برای بایدن هزینهزا بوده است. اما برای نتانیاهو اوضاع و احوال به گونهای دیگر است. اینکه خانواده اسرای اسرائیلی مقابل خانه وی تحصن میکنند و خواهان آزادی خانواده خود هستند یک فشار مضاعف را از حاشیه چالشهای بایدن به متن آن منتقل میکند که همین موضوع موجب تضعیف پایگاه اجتماعی وی شده است. اما در مورد پایان جنگ باید گفت که پاسخ به سوال و پیامدهای آن برای دو طرف باید به سخنان همقطاران نتانیاهو توجه کرد. روز گذشته (چهارشنبه) ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی اسرائیل تهدید کرد که در صورت امضای توافق آتشبس بلند مدت میان تلآویو و جنبش حماس، کابینه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را منحل خواهد کرد.
در همین راستا، بتسلئیل اسموتریچ، وزیر تندرو دارایی اسرائیل نیز در پیامی در واکنش به پیام «جاکی حوجی»، مفسر امور عربی رادیو ارتش اسرائیل در پلتفرم ایکس نوشت: «توقف جنگ در ازای آزادی تمامی گروگانها (اسرای اسرائیل) در غزه طرحی برای نابودی اسرائیل است». در کنار این سخنان هم باید دانست که اخیراً جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده در سخنان خودش به صورت تلویحی به این موضوع اشاره کرده که با پایان جنگ در غزه، مقامات اسرائیل باید به سوالهایی که در داخل از آنها پرسیده میشود، جواب بدهند. منظور سالیوان از این سخنان دقیقاً نتانیاهو است و او هم در حال ارسال این سیگنال است که اگر جنگ پایان یابد به هر ترتیب بهارِ سیاسی نتانیاهو خزان خواهد شد. بر همین اساس باید گفت که نخستوزیر اسرائیل هماکنون بر سر بدترین و خطرناکترین دوراهی ایستاده است. اگر او جنگ را پایان دهد باید با دنیای سیاست خداحافظی کند و سپس پاسخگوی سوالات مخالفان باشد و اگر هم جنگ را برگزیند بدون شک هزینههای زیادی در داخل و خارج از اراضی اشغالی خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید