سران ۱۵ کشور عضو جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا اِکُواس (ECOWAS) و هشت عضو اتحادیه اقتصادی و پولی غرب آفریقا روز یکشنبه ۳۰ ژوییه (۸ مرداد) در نشستی اضطراری در آبوجا، پایتخت نیجریه، گرد هم آمدند تا درباره فشارهای بیشتر بر ارتش نیجر برای بازگرداندن قانون اساسی و برقراری نظم تصمیم بگیرند و این در حالی است که رهبران نظامی نیجر نسبت به هرگونه مداخله مسلحانه در این کشور هشدار داده‌اند.

نیجر با چندین کودتا، کشوری «کودتاخیز» است که از زمان استقلال از فرانسه در سال

 ۱۹۶۰ سابقه بی‌ثباتی سیاسی بسیاری دارد. علاوه بر چالش‌های سیاسی، این کشور با شورش‌های مداوم «شبه‌نظامیان اسلام‌گرا» نیز مواجه است که بر پیچیدگی اوضاع می‌افزاید

به گزارش رویترز، رهبران غرب آفریقا می‌توانند عضویت نیجر در موسسات خود را تعلیق کرده، و این کشور را از بانک مرکزی و بازارهای مالی منطقه جدا کنند و مرزها را به روی آن ببندند.

رهبران غرب آفریقا همچنین می‌توانند برای نخستین بار، گزینه مداخله نظامی را با هدف بازگرداندن محمد بازوم، رئیس جمهوری سرنگون شده، در نظر بگیرند. اما سرهنگ آمادو آبدرامانه، سخنگوی حکومت نظامی در واکنش به این نشست اضطراری گفت: «هدف از این نشست [اِکُواس] تصویب طرح حمله به نیجر از طریق مداخله نظامی قریب‌الوقوع در نیامی با همکاری سایر کشورهای آفریقایی غیرعضو اِکُواس و برخی کشورهای غربی است.»

بر اساس گزارش بانک جهانی، نیجر یکی از فقیرترین کشورهای جهان است که سالانه نزدیک به ۲ میلیارد دلار کمک توسعه رسمی دریافت می‌کند. این کشور همچنین شریک امنیتی قدرت‌های استعماری سابق، فرانسه و ایالات متحده است که هر دو از آن به عنوان پایگاهی برای مبارزه با شورشیان اسلام‌گرا در ساحل غربی و منطقه مرکزی آفریقا استفاده می‌کنند.

کودتای نظامی در نیجر به‌طورگسترده توسط همسایگان و شرکای بین‌المللی آن محکوم شده است، آنها همچنین از به رسمیت شناختن رهبران جدید خودداری کرده و خواستار بازگشت بازوم، رئیس‌جمهوری نیجر به قدرت شده‌اند.

ایالات متحده، در همراهی با جامعه اقتصادی اتحادیه کشورهای غرب آفریقا و دیگر رهبران اروپایی، کودتا در نیجر را به شدت محکوم کرده و خواستار آزادی فوری محمد بازوم، شده است.

نیجر با چندین کودتا، کشوری «کودتاخیز» است که از زمان استقلال از فرانسه در سال ۱۹۶۰ سابقه بی‌ثباتی سیاسی بسیاری دارد. آخرین تلاش برای کودتا کمی قبل از مراسم تحلیف رئیس‌جمهور محمد بازوم در آوریل ۲۰۲۱ رخ داد. علاوه بر چالش‌های سیاسی، نیجر با شورش‌های مداوم «شبه‌نظامیان اسلام‌گرا» نیز مواجه است که بر پیچیدگی اوضاع افزوده است.

افسران ارتش نیجر، روز جمعه ۶ مرداد، ژنرال عبدالرحمان تیانی را به عنوان رئیس دولت جدید معرفی و اعلام کردند که با برکناری محمد بازوم، رئیس‌جمهوری و تعلیق قانون اساسی از سوی آنها، همه نهادهای سابق منحل شده است.

درحال‌حاضر رئیس‌جمهوری برکنار شده نیجر (محمد بازوم) تحت بازداشت کودتاچیان در کاخ ریاست جمهوری به سر می‌برد، اما همچنان به اینترنت و تلفن دسترسی دارد و با انتشار توئیت گفت که کودتا و کناره گیری از قدرت را قبول ندارد و مقاومت می‌کند. او توییت کرد که مردم کشورش «دستاوردهای دموکراسی را که به سختی کسب کرده‌اند؛ حفظ خواهند کرد. شهروندانی که به آزادی و دموکراسی ایمان دارند».

رهبران غرب آفریقا دیروز ۳۰ ژوییه (۸ مرداد) در نشستی اضطراری در  پایتخت نیجریه، گرد هم آمدند تا درباره فشارهای بیشتر بر ارتش نیجر برای بازگرداندن قانون اساسی و برقراری نظم تصمیم بگیرند؛ همزمان کودتاچیان نسبت به هرگونه مداخله در این کشور هشدار داده‌اند

کودتای نیجر، برآیند رقابت فرانسه و آمریکا بود

«حسن هانی‌زاده»، کارشناس مسائل منطقه، در تشریح دلایل وقوع کودتای نظامی در نیجر در گفت‌وگو با ایلنا اظهار کرد: کودتای اخیر در نیجر برآیند یک سلسله از رقابت‌ها میان آمریکا و فرانسه بود. واقعیت این است که «محمد بازوم» رئیس‌جمهوری مخلوع، در انتخابات با اکثریت آرا پیروز شد اما بعداً مشخص شد که وی تحت حمایت فرانسه بوده و در مقابل، ایالات متحده از این نتیجه چندان خوشحال نشد. واشنگتن از سال‌ها پیش به این جمع‌بندی رسیده که پاریس به دنبال احیای نفوذ سنتی خود در کشورهای آفریقایی است و به همین دلیل یک تقابل آشکار میان فرانسه و ایالات متحده را شاهد هستیم.

به گفته وی، فرانسوی‌ها معتقدند که در قاره سیاه می‌بایست یک نوع دموکراسی مشخص ایجاد کنند تا بتوانند علاوه بر تامین منافع خود آرامش را به قاره آفریقا بازگردانند اما در مقابل ایالات متحده اعتقاد دارد که برای تامین منافع واشنگتن می‌بایست نظامیان حاکم بر کشورهای آفریقایی را تحت حمایت خود قرار دهد تا در نهایت بتواند از طریق اجرای کودتاهای مختلف، سناریوهای مد نظر خود را پیاده سازی کند. هانی‌زاده ادامه داد: بر همین اساس شاهد هستیم که حالا در نیجر نظامیان دست به کودتا علیه رئیس‌جمهوری این کشور زدند و این در حالیست که ایالات متحده در پرونده سودان هم به نوعی از نظامیانی که علیه عمرالبشیر کودتا کرده بودند به صورت پنهان و حتی از طریق اسرائیل حمایت کرد. اگر به اظهارات اخیر امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه بازگردیم می‌بینیم که او صریحا گفته بود پاریس باید به دور از دخالت ایالات متحده منافع خود را پیگیری کند تا به استقلال سیاسی در حوزه بین‌الملل و برخی از پرونده‌های موجود در نظم نوین کنونی برسد. بر همین اساس تقابل میان ایالات متحده و فرانسه نه تنها در مورد ناتو بلکه حالا در مورد کشورهای آفریقایی هم کاملاً مشهود است. به موازات این امر باید توجه کنیم که در الجزایر هم شاهد آن هستیم که زبان فرانسوی از کتب درسی حذف شده و قرار است به جای آن انگلیسی تدریس شود.

 دخالت روسیه  در کودتاهای افریقا؟

درمورد نقش قدرت‌ها در شکل‌گیری کودتای نیجر، رضا غبیشاوی نیز در عصرایران نوشت: تا قبل از این گفته می شد کودتاها در افریقا از سوی قدرت‌های استعماری و اشغالگر قبلی با هدف حفظ منافع سابق این کشورها هدایت می‌شود. در راس آنها هم فرانسه قرار دارد و در رتبه های بعدی می توان به بلژیک و همکاری آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی اشاره کرد. حالا هم بازیگر جدیدی به نام روسیه وارد میدان شده است. در دو کودتای قبلی در افریقا (کشورهای مالی و بورکینافاسو) روسیه زیرپوستی از کودتاچیان حمایت کرد. در هر دو کشور، کودتاچیان بعد از به دست گرفتن قدرت، نظامیان فرانسوی را از خاک خود اخراج و با شرکت ارتش خصوصی روسی واگنر قرارداد امضا کردند.

 در کودتای فعلی در نیجر هم حامیان کودتا در تجمعی که برگزار کردند پرچم روسیه را در دست گرفتند و همزمان پرچم فرانسه را آتش زدند. در دو کشور کودتایی قبلی هم اتفاقات مشابه یعنی آتش زدن پرچم فرانسه در تجمع افراد حامی کودتا انجام شد. به تازگی هم فایل صوتی از رهبر شرکت ارتش خصوصی واگنر منتشر شد که او کودتا در نیجر را مبارزه علیه استعمارگران توصیف و از آن حمایت کرده است. گرچه مقامات روسیه تاکنون اظهارنظری به سود کودتاچیان نداشته‌اند، اما می‌توان حدس زد شخص پوتین و لاوروف از کودتا در نیجر و سقوط دولت نزدیک به فرانسه در این کشور چه احساسی دارند.

به هر حال از زمان کودتا در نیجر در روز چهارشنبه گذشته تاکنون هیچ کشوری حکومت کودتا را به رسمیت نشناخته است. اتحادیه افریقا هم تهدید کرده عضویت این کشور در اتحادیه را تعلیق می‌کند اما هیچ یک باعث نمی‌شود کودتاچیان از راه رفته برگردند چرا که وقتی می بینند دولت طالبان بدون هیچ مشروعیت بین‌المللی و بدون اینکه هیچ کشوری آنها را به رسمیت بشناسد در حال اداره افغانستان است با خود خواهند گفت ما هم می‌توانیم.

درواقع تهدید «خودداری از به رسمیت شناختن» دولت کودتا هم روز به روز در حال رنگ باختن است چرا که همسایگان، کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی دنبال تعامل و برقراری ارتباط هستند. احتمال سرنگونی دولت به دلیل به رسمیت نشناختن اندک است گرچه موضوع بسیار مهمی است. با این حال تاثیرگذاری ابراز خودداری از به رسمیت شناختن، کارایی خود را از دست داده است.