اردوغان همزمان با تحرکاتی در محور اوکراین، به حاشیه خلیجفارس سفر کرد؛
دیپلماسی همهجانبه برای فرار از بحران
فرشاد گلزاری
بیش از یک ماه پیش بود که نتایج دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ترکیه اعلام شد و در نهایت رجب طیب اردوغان با کسب ۵۲.۱۸ درصد آرا از دل مشارکت حدود 83 درصدی شهروندان ترکیه به عنوان پیروز این رقابت سیاسی بیرون آمد. همانهنگام موضوعات مختلفی از سوی تحلیلگران موافق و مخالف وی و حزب عدالت و توسعه (AKP) مطرح شد. یکی از احتمالاتی که مطرح شد، به کار گرفتن مجدد مشت آهنین علیه کردها بود که به نوعی عملیاتی شد و حالا در خارج از مرزهای ترکیه یعنی در سوریه و عراق شاهد اجرای عملیات گوناگون علیه جریانهای کُردی حاضر در این دو کشور هستیم. موضوع دیگر بحث تغییر و تحولات در ساختار کابینه ترکیه بود. اردوغان چندی پس از آنکه به پیروزی رسید، مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه را کنار زد و هاکان فیدان که سکان سرویس اطلاعاتی ترکیه (میت) را در دست داست، به جای وی برگزید و در نهایت ابراهیم کالین، سخنگوی اسبق دولت را راهی میت کرد. این تغییرات شاید بدیهی و معمول به نظر برسد؛ اما واقعیت این است که برگزیدن فیدان آن هم برای هدایت دستگاه دیپلماسی کشوری به نام ترکیه و در شرایط کنونی نظام بینالملل نشان میدهد که اردوغان به دنبال دستیابی به منافع بزرگتر و هدفگذاری کلانتر در این دوره از ریاست جمهوری خود است. بر همین اساس اگر به تحلیلگران و سیاهههای آنها برگردیم میبینیم که آنها به درستی گفته بودند که اگر اردوغان پیروز انتخابات شود، سیاست خارجی ترکیه را تا حد زیادی گسترش میدهد و یا حداقل بیش از هر چیز بدان میپردازد. واقعیت در دنیای سیاست این است که هر رئیس جمهوری که از انتخابات کشورش با درصد آرای مقبولی به قدرت دست پیدا میکند، یک پشتوانه ملی را در پس خود میبیند و از رهگذر آن در عرصة جهانی مجال فراختری برای تحرکات خود قائل است. اردوغان هم همسو با این قاعده کلی، قرار است طی روزهای آینده به عربستان سعودی، قطر و امارات سفر کند. پس از دیدار ماه گذشته مهمت شیمشک، وزیر دارایی ترکیه و جودت یلماز، معاون رئیس جمهور ترکیه از امارات، احتمالا اولین سفر اردوغان به این کشور خواهد بود و بدین ترتیب امارات اولین کشوری است که مقامات ترکیه پس از تشکیل کابینه جدید اردوغان به آن سفر کردند. آخرین سفر اردوغان به امارات در فوریه سال گذشته و پس از ایجاد روابط نزدیک بین دو کشور صورت گرفته بود و این در حالیست که اخیراً یک هیأت عالی رتبه اماراتی سفر متقابلی را انجام داد تا زمینه برای سفر آتی اردوغان فراهم شود که احتمالاً منجر به امضای چندین قرارداد به ویژه در زمینه سرمایهگذاری میان آنکارا و ابوظبی خواهد شد. اما سوال اصلی که در این میان مطرح میشود این است که آیا اردوغان صرفاً چشم به حاشیه خلیج فارس دوخته است؟
اردوغان به دنبال آن است تا اوضاع را به سمتی هدایت کند که ابتدا از اهرم عضویت در ناتو، نقشآفرینی در اوکراین و سایر مسائل مانند استرداد اعضای پ.ک.ک استفاده کند و از سوی دیگر با اهرم مذهب (تنها عضو مسلمان ناتو) در منطقه، اعراب را با خود هماهنگ کند
تشدید هدفگذاریِ تنها عضو مسلمان ناتو
برگزیدن هاکان فیدان برای هدایت دستگاه دیپلماسی کشوری با شرایط ترکیه در شرایط کنونی نظام بینالملل نشان میدهد که اردوغان به دنبال دستیابی به منافع بزرگتر و هدفگذاری کلانتر در این دوره از ریاست جمهوری خود است
واقعیت این است که هدف دولت ترکیه جذب ۲۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی از کشورهای حاشیه خلیج فارس با استفاده از روشهایی از جمله خصوصیسازی و تملک است. اخیراً وزیر حمل و نقل و زیرساخت ترکیه اعلام کرده که در حال مذاکره با کشورهای عربی خلیج فارس برای فروش حقوق بهرهبرداری بندر آلسانجاک در شهر ازمیر در دریای اژه است که اولین معامله بزرگ در مسیر جذب سرمایهگذاری خارجی برای ترکیه به حساب میآید. در این میان اردوغان سعی دارد از رقابت میان سه غول اقتصادی و نفتی حاشیه خلیج فارس یعنی قطر، امارات و عربستان سعودی به نفع خود استفاده کند و آنها را برای سرمایهگذاری در ترکیه مقابل هم قرار دهد اما نکته اینجاست که در داخل ترکیه عده زیادی مخالف واگذاری صنایع این کشور به شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس هستند. درست است که اردوغان در انتخابات پیروز میدان شده اما در هر حال با یک بحران اقتصادی دست و پنجه نرم میکند که شیرینی پیروزی در انتخابات را برای وی تلخ کرده است و بر همین اساس وی یک جبهه دیگر را در سیاست خارجی خود فعال کرده که نامش «پرونده اوکراین» است. دیدار اخیر اردوغان با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین به نوعی نشان میدهد که آنکارا صرفاً و همانند گذشته نمیخواهد در محیط منطقهای حضور داشته باشد، بلکه چشم اردوغان به سایر موارد هم دوخته شده است؛ به عنوان مثال پس از دیدار اخیر اردوغان و زلنسکی، یکباره الکساندر کامیشین، وزیر صنایع استراتژیک اوکراین اعلام کرد که کییف و آنکارا تفاهم نامهای برای توسعه تولید پهپاد در اوکراین امضا کردند که نشان از همکاری نظامی دو طرف و بهرهبرداری اقتصادی ترکیه از وضعیت اوکراین دارد. از سوی دیگر چندی پیش رهبران گردان آزوف که کرملین آنها را تروریست و جریانی منشعب از نئونازیها میداند، از ترکیه وارد کییف شدند که واکنش تند روسیه را به همراه داشت. به موازات این روند هم روز گذشته (یکشنبه) نمایندگان کنگره آمریکا در نامهای خطاب به آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده به او هشدار دادهاند که اگر ترکیه بیش از این در مسیر عضویت سوئد در ناتو سنگاندازی کند، ارسال تسلیحات به آنکارا را قطع میکنیم و حتی آن دسته از تسلیحات و تجهیزات نظامی که به این کشور ارسال شده را هم پس میگیریم. انباشت این مسائل به خوبی نشان میدهد که آنکارا و شخص اردوغان به دنبال آن است تا اوضاع را به سمتی هدایت کند که ابتدا از اهرم عضویت در ناتو، نقشآفرینی در اوکراین و سایر مسائل مانند استرداد اعضای پ.ک.ک استفاده کند و از سوی دیگر با اهرم مذهب (تنها عضو مسلمان ناتو) در منطقه، اعراب را با خود هماهنگ کند. باید دید که حاکم آکسارای چگونه میخواهد این میزان از درهمتنیدگی سیاسی- اقتصادی و حتی اشتراکات و اختلافات امنیتی و اجتماعی را با هم مدیریت کند.
دیدگاه تان را بنویسید