فرشاد گلزاری

شورای امنیت سازمان ملل متحد بدون تردید نخستین و پرنفوذترین مرجع بین‌المللی است که به نوعی تصمیمات آن حول محور سیاست و امنیت می‌گردد. این نهاد که زیرمجموعه ملل متحد به شمار می‌آید، به عقیده بسیاری از تحلیلگران چنان اهمیت دارد که برخی‌ فراموش می‌کنند این نهاد یک ساختار جداگانه از ملل متحد نیست، بلکه بخشی از آن است. در بیان اهمیت شورای امنیت همین بس که این مجموعه می‌تواند به صورت مستقل هر پرونده‌ای که ناقض حقوق بشریت باشد یا آثاری از اعمال زور گسترده در آن مشاهده شود را مستقیماً به دیوان کیفری بین‌الملل (ICC) بفرستد و دستور تعقیب و تحقیق صادر کند. بر همین اساس این نهاد را باید یک ابزار سیاسی- امنیتی و حتی حقوقی مهم و نافذ در نظام بین‌الملل دانست؛ اما واقعیت غیرقابل‌انکار سوءاستفاده‌های متعدد از شورای امنیت است. پنج عضو دائم این نهاد که شامل روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و ایالات متحده می‌شود و حق وتو دارند، در برهه‌های مختلفی از این حق وتو صرفاً به نفع منافع کشور خود استفاده کرده‌اند، نه منافع ملل متحد. در این خصوص می‌توان به نمونه‌های بسیاری اشاره کرد. به عنوان مثال زمانی که بحث بر سر این باشد که منافع چین و روسیه مورد تهدید واقع شود، ایالات متحده به هر ترتیب دو عضو دیگر یعنی فرانسه و بریتانیا را هم با خود و علیه مسکو و پکن همراه می‌کند. چین و روسیه هم دقیقاً همین رفتار را بروز می‌دهند. به هر ترتیب باید گفت که این سازمان به ابزاری برای اعمال نفوذ چند کشور بر کشورهای دیگر تبدیل شده است. با این وصف آنچه از گذشته تاکنون مطرح است، حول دو محور اصلی می‌گردد. نخست آنکه بسیاری از مخالفانِ رفتارهای ایالات متحده در قبال سازمان ملل به موقعیت مکانی این نهاد بین‌المللی که در نیویورک قرار دارد، معترض و معتقدند که این ساختمان به صورت تمام عیار از سوی سازمان‌های جاسوسی ایالات متحده شنود می‌شود. افزون بر این، از حیث حقوقی هم باید در جایی قرار بگیرد که نماد و مورد قبول تمام ملل باشد. محور دوم، ایجاد تغییر در ساختار آن است که دیگر بحث شکلی به شمار نمی‌آید، بلکه بحث ماهوی در این میان مطرح است. ایالات متحده از سال گذشته تاکنون چندین نوبت بحث اصلاح ساختار شورای امنیت سازمان ملل را مطرح کرده است که به نوعی نشان می‌دهد بزرگترین کشوری که بخش اعظمی از بودجه این سازمان را تامین می‌کند به این جمع‌بندی رسیده که باید درون ساختار مذکور یک اصلاحات بنیادین شکل بگیرد؛ اما کالبدشکافی نیت واشنگتن نشان می‌دهد که آنها به دنبال یک اصلاحات ساختاری صرفاً به نفع خود هستند.

آرایش جدید در شورای امنیت؟!

سپتامبر سال گذشته جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل مجدداً بر اصلاحات ساختار شورای امنیت تاکید کرد. او گسترش شورای امنیت با هدف جامع‌تر شدن و محدود کردن حق وتو به موقعیت‌های ویژه و بسیار حساس مانند جنگ یا تحریم یک کشور و غیره را مورد توجه قرار داد. بر همین اساس واشنگتن‌پشت در گزارش جدید خود به این موضوع اشاره کرده که لیندا توماس گرینفیلد، نماینده آمریکا در سازمان ملل هم‌اکنون در حال رایزنی با کشورهای عضو در رابطه با «تقاضای بازخورد در مورد گسترش احتمالی» شورای امنیت است و مقامات ایالات متحده امیدوارند که این امر با به رسمیت شناختن شرایط امروزی نقشه پراکنده قدرت جهانی، اعتماد به این نهاد حاکمیتی برجسته جهان را بازگرداند. این روزنامه آمریکایی نوشته که پیشنهاد ایالات متحده در حال تکامل است، اما انتظار می‌رود این موضوع شامل اضافه شدن شش عضو دائمی دیگر باشد که حق وتو نداشته باشند. مقاماتی که با واشنگتن‌پست صحبت کردند، از آلمان، ژاپن و هند به عنوان نامزدهای احتمالی نام بردند، در حالی که انگلیس و فرانسه خواهان ورود برزیل و حداقل یک کشور آفریقایی به شورای امنیت هستند. در این میان باید توجه داشت که آلمان، ژاپن و هند متحدان ایالات متحده هستند و بدون شک بحث انتخاب یک کشور آفریقایی را هم فرانسوی‌ها مطرح کرده‌اند؛ چراکه آنها هم در قاره سیاه نفوذ دارند. اینکه چرا ایالات متحده به دنبال عملیاتی کردن چنین موضوعی است، بدون شک به منفعت سیاسی این کشور بازمی‌گردد و اینکه می‌خواهد متحدانش را با ابزار جدید در شورای امنیت تقویت کند؛ اما باید دید که روسیه و چین ساکت می‌مانند یا خیر؟!