عربستان در چرخشی یکباره، روابط خود را با کانادا ازسرگرفت؛
بازتعریف سیاستخارجی به سبک سعودی!
فرشاد گلزاری
هر زمان که در خاورمیانه اتفاقی شگرف از حیث سیاسی و امنیتی و حتی اقتصادی رخ میدهد، رسانههای سراسر جهان به خصوص آنها که در مغرب زمین قرار دارند، سعی میکنند پیچیدگیهایی را از حیث روندها و همچنین چشمانداز تحولات ارائه کنند و سپس در همین راستا اقدام به بازی با افکار عمومی جهان و کشورهای ذینفع در چارچوب راهبردهای سیاسی- اقتصادی خود میکنند.
به عنوان مثال زمانی که پرونده قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد سعودی که البته بر خلاف تبلیغات داخلی در ایران، انتقادهایی هم علیه تهران مطرح کرده بود، مطرح شد, یکباره روزنامهها و رسانههای غربی چند خبر رادیکال علیه آلسعود منتشر کردند و سپس الجزیره قطر و آناتولی ترکیه سکاندار انتشار قطرهچکانی اطلاعات علیه عربستان سعودی شدند و به نوعی این دو کشور در حال هدایت افکار عمومی علیه ریاض بودند.
در غرب هم این مدل از ضدیت در قبال خاندان سعودی دیده میشود اما چندی است که اخبار منتشر شده در سطح رسانههای غربی عموما خنثی است. به یاد داریم زمانی که ایران و عربستان سعودی روابط خود را با یکدیگر بهبود بخشیدند، تمام روزنامههای عربی و رسانههای منطقهای این اقدام را یک گام موثر و رو به جلو در جهت آرامسازی منطقه نامیدند و برخی دیگر هم آن را تغییر فوری روندها در منطقه ارزیابی کردند. کمی بعد از این موضوع یکباره خبر آمد که عربستان سعودی به دنبال عادیسازی روابط خود با سوریه است و کمی بعد شاهد سفر مقامات دو طرف به ریاض و دمشق بودیم و در نهایت روابط دو طرف بعد از حدود 13 سال با یکدیگر وارد دوران صلح و ثبات شد.
به موازات آن چراغ سبز عربستان به اتحادیه عرب باعث شد تا این کشور بعد از گذشت 12 سال دوباره وارد اتحادیه عرب شود و در اینجا بود که ایالات متحده چندان به این روند ابراز خوشبینی نکرد و آن را به صورت علنی علیه منافع واشنگتن در منطقه دانست. به عنوان نمونه روز گذشته (جمعه) سخنگوی منطقهای وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، کشورش از نقش اتحادیه عرب درباره بازگشت سوریه به محیط عربی خود استقبال میکند، اما با تصمیم عربستان سعودی برای عادیسازی روابط با سوریه موافق نیست؛ چراکه دیدگاه واشنگتن با دیدگاه عربستان متفاوت است، اما اهداف یکی خواهد بود. این بدان معنی است که هدف آمریکا و عربستان اگرچه ایجاد صلح و ثبات در منطقه است، اما مدل اجرایی شدن این موضوع و تاکتیک دیپلماسی این دو آن هم با محوریت دمشق یکی نیست.
در این میان اقدام اخیر سعودیها دقیقاً نشان میدهد که تاکتیک ریاض و واشنگتن در منطقه با هم تفاوت دارد؛ به صورتی که روزنامه رأیالیوم در گزارش خود نوشته است که عربستان پرونده حج شهروندان سوری را از دست اپوزیسیون سوریه خارج کرده و آن را به دولت دمشق بازگردانده است. همین یک اقدام کوچک نشان میدهد که سعودیها به سرعت در حال ایجاد تغییرات در فضای فعلی منطقه به نفع خود هستند که البته به صورت صرف نمیتوان آن را یک پروژه مشخص برای هدایت منطقهای دانست، بلکه باید این موضوع کمی کلانتر تحلیل شود.
وزارت خارجه عربستان سعودی در حساب کاربری خود در شبکه توئیتر اعلام کرد که به دنبال گفتوگوهای محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، تصمیم گرفته شد که سطح روابط با اوتاوا به وضعیت سابق بازگردد
تلاش ریاض برای ایجاد توازن!
نکته مهم این است که روند عادیسازی روابط عربستان با کشورها، عملاً به منطقه ختم نمیشود، بلکه این کشور حالا به دنبال آن است تا برای اینکه از گزند انتقاد غرب در امان بماند، با دولتهای «غیرشرقی» هم روابط خود را علنی کند. در همین راستا شامگاه چهارشنبه و پس از 5 سال قطع ارتباط به علت «مداخله کانادا در امور داخلی عربستان»، ریاض اعلام کرد که روابط خود را با اوتاوا ازسرگرفته است. وزارت خارجه عربستان سعودی در حساب کاربری خود در شبکه توئیتر اعلام کرد که به دنبال گفتوگوهای محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، تصمیم گرفته شد که سطح روابط با اوتاوا به وضعیت سابق بازگردد. سابقه روابط خصمانه دو کشور به حدود 5 سال پیش بازمیگردد. عربستان سعودی در ششم آگوست سال ۲۰۱۸ از سفیر کانادا خواست که این کشور را ترک کند و در ادامه سفیر خود را از کانادا فراخواند و روابط تجاری خود را با اوتاوا به علت «مداخله کانادا در امور داخلی عربستان» به حالت تعلیق درآورد. چندی بعد هم خطوط هوایی عربستان سعودی تمام پروازهای خود را به تورنتو در کانادا و بالعکس متوقف کرد. اما سوال اصلی این است که چرا ریاض با اوتاوا دوباره روابط خود را بهبود بخشید و اساساً هدف سعودیها از چرخش فاحش در حوزه سیاست خارجی چیست؟ در مورد کانادا متوجه باشیم که دلیل قطع روابط توتاوا با ریاض بر سر این بود که آنها در بیانیهای شدیداللحن از عربستان سعودی خواستند که فعالان مدنی را آزاد کند و همین موضوع باعث شد تا ریاض در ادامه واکنشهای عصبی و تهاجمی به پرونده جمال خاشقجی و همچنین اعدامها و حبسهای طویلالمدت فعالان مدنی این پیام را مخابره کند که اساساً دخالت غرب را نمیپذیرد و اگر لازم بداند به سمت شرق، بالاخص چین و روسیه میرود که البته این اقدام هم از ناحیه ریاض انجام شد.
برخی معتقدند که عربستان سعودی به دلیل افول هژمونی آمریکا قصد دارند هم با کشورهای منطقه در ارتباط تنگاتنگ قرار بگیرند و هم بتوانند علاوه بر ایالات متحده در کنار قدرتهایی مانند روسیه، چین و حتی هند و استرالیا و اخیرا کانادا منافع خود را تامین کنند
اما در این میان برخی تحلیلگران و ناظران بینالمللی در مورد رفتار ریاض در محور سیاست خارجی نظر دیگری دارند که البته از دیدگاه ضدغربی آنها نشأت میگیرد. آنها بر این اعتقادند که عربستان سعودی به این نتیجه رسیده که هژمونی آمریکا در حال افول است و به همین دلیل سعودیها میخواهند به نوعی حرکت کنند که هم با کشورهای منطقه در ارتباط تنگاتنگ قرار بگیرند و هم بتوانند علاوه بر ایالات متحده در کنار قدرتهایی مانند روسیه، چین و حتی هند و استرالیا و اخیرا کانادا منافع خود را تامین کنند. این تحلیل تاحدودی درست است، اما باید توجه داشت که بخشی از این عادیسازی روابط که ریاض آنها را عملیاتی کرده در هماهنگی کامل با ایالات متحده بوده است. به یاد داشته باشیم که غایت اهداف واشنگتن به نوعی تضعیف روسیه و کنترل چین در میان مدت و بلند مدت است و به همین دلیل تمامی دولتهای مستقر در واشنگتن فارغ از جمهوریخواه یا دموکرات به دنبال آن هستند که در نهایت راهبرد مذکور را اجرایی کند. به همین دلیل پیشنیاز این موضوع، ایجاد آرامش نسبی در خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس است که این موضوع برای ریاض هم نیاز است و هم الزام!
دیدگاه تان را بنویسید