تکاپوی واشنگتن و تلآویو برای عادیسازی قطعی روابط عربستان و اسرائیل؛
تلاش برای کسب دست برتر منطقهای
فرشاد گلزاری
از انعقاد پیمان ابراهیم حدود سه سال میگذرد و هنوز هم تلآویو به دنبال وسعت دادن به این توافق در تمامی جهات است. اینکه مصر و اسرائیل در سال 1979 میلادی با یکدیگر کمپدیوید را امضا کردند و سپس اردن با اسرائیل توافق صلح را در سال 1994 با میانجیگری بیل کلینتون، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده به امضا رساند، نشان از این دارد که تلآویو از گذشته تاکنون به دنبال ایجاد روابط و در امتداد آن کسب امنیت محیطی برای خود بوده و حالا هم این روند ادامه دارد. در سال 2020 میلادی زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق آمریکا از توافق امارات و بحرین با اسرائیل خبر داد، تا هفتهها بعد این موضوع به عنوان تیتر یک اخبار در رسانههای جهان مورد تحلیل و بررسی قرار میگرفت؛ چراکه دنیا یکباره شاهد تکرار یک کمپ دیوید دیگر بود که 26 سال بعد از توافق اسرائیل و اردن رخ داد. آنچه در این میان مهم به نظر میرسد این است که عمان هم کشوری بود که در زمان حیات سلطان قابوس، میزبان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیرفعلی اسرائیل بود. اگرچه نتانیاهو به مسقط سفر کرده بود، اما محافظهکاران عمان به این نتیجه رسیده بودند که نباید خبری از توافق این کشور با تلآویو منتشر شود، اما همان مانور رسانهای نتانیاهو با محوریت اینکه بگوید با عمانیها در ارتباط بوده، برای او و همقطارانش در اراضی اشغالی کافی بود. در ادامه این روند مراکش، سودان و حتی پادشاهی بوتان هم به قطار عادیسازی روابط با اسرائیل پیوستند ولی همچنان سوال بزرگ این است که تکلیف عربستان سعودی در این پرونده چه میشود؟ بدون شک آرزوی نتانیاهو و تمام سیاستمداران و ژنرالهای اسرائیلی این است که یک روز رسانههای دنیا خبر عادیسازی روبط ریاض با تلآویو را با تیتر درشت در صفحه نخست خود درج کنند و آنگاه بتوانند از طریق خاندان سعودی این روابط را میان تمام کشورهای عربی- اسلامی توسعه دهند. در این میان باید توجه داشت که اساساً در درون عربستان کسی نمیخواهد مسئولیت عملیاتی شدن این سناریو را به عهده بگیرد، جز محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی که چند روز پیش با بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه دیدار کرد. بسیاری از تحلیلگران سیاسی در غرب و حتی در برخی از محافل شرقی معتقدند که ایالات متحده با حفظ ولیعهد سعودی در رأس قدرت، به دنبال کسب منافع حداکثری در ریاض است. ممانعت از شرقگرایی اعراب و جلوگیری از نفوذ بیش از حد چین و روسیه در منطقه و نیز بسترسازی داخلی و خارجی برای عادیسازی روابط با اسرائیل از جمله این منافع است. این اقدامات البته صرفاً قرار نیست منافع اسرائیل در عربستان را تامین کند بلکه در این میان ایالات متحده به رهبری جو بایدن هم به دنبال آن است تا از این رونده مهم برای خود اهرمهایی را جهت استفاده در سیاست داخلی ایالات متحده مهیا کند.
واشنگتن معتقد است یکی از مهمترین موانعی که بر سر راه توافق جامع میان واشنگتن، عربستان و اسرائیل وجود دارد مربوط به درخواست ریاض برای تقویت همکاری نظامی با آمریکا و دستیابی به سامانههای سلاح پیشرفته ایالات متحده است
تعجیل هدفمند در تلآویو و واشنگتن
الی کوهن، وزیر خارجه اسرائیل در مصاحبه با روزنامه اورشلیم پست گفت که موضوع درباره صلح با ریاض «اگر» نیست بلکه مساله «زمان» این اقدام است؛ چراکه ما و عربستان منافع مشترکی داریم!
چد روز پیش منابع خبری اسرائیل اعلام کردند که مسئولان ارشد آمریکایی میگویند، واشنگتن برای پیشبرد توافق عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان تا پایان سال جاری میلادی تلاش میکند؛ چراکه نگران احتمال تأثیر انتخابات آمریکا بر آینده جو بایدن، رئیسجمهور فعلی این کشور است. به گفته این مسئولان توافق عادیسازی روابط با اسرائیل تا زمانی که بایدن در کاخسفید است به نفع عربستان است؛ چراکه با این روش این اقدام از حمایت دو حزب جمهوریخواه و دموکرات و مشروعیت گستردهتری در آمریکا برخوردار خواهد شد. به ویژه اینکه چنین توافقی شامل اقداماتی از سوی آمریکا در قبال عربستان خواهد بود که احتمالاً مردم آمریکا آن را تأیید نکنند. مسئولان ارشد آمریکایی اعلام کردند، یکی از مهمترین موانعی که بر سر راه توافق جامع میان واشنگتن، عربستان و اسرائیل وجود دارد مربوط به درخواست عربستان برای تقویت همکاری نظامی با آمریکا و دستیابی به سامانههای سلاح پیشرفته آمریکایی است. مسئولان اسرائیلی و آمریکایی میگویند، مانع بزرگ دیگر درخواست محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان برای حمایت آمریکا از برنامه هستهای عربستان شامل غنیسازی اورانیوم در خاک این کشور است. همچنین عربستان اعلام کرده که بدون هیچگونه پیشرفتی در روند صلح میان اسرائیل و فلسطین عادیسازی روابط با اسرائیل را نمیپذیرد. این سه محور اگرچه نشان میدهد ریاض به این راحتی قرار نیست با اسرائیل وارد صلح شود، اما به نظر میرسد تلآویو در این میان به گونهای دیگر موضوع را تفسیر میکند. نکته قابلتوجه این است که اسرائیل در شرایط فعلی که نتانیاهو در حال راهبری سیاستهای داخلی و خارجی آن است، یک بحران داخلی با چاشنی فلسطین و همچنین اختلافات داخلی را تجربه میکند. از یک سو هر چند هفته یکبار درگیری میان جریانهای فلسطینی و ارتش اسرائیل بالا میگیرد و سپس فروکش میکند و از جهتی دیگر نخستوزیر اسرائیل در حال باج دادن به هم تیمی خود یعنی ایتمار بنگویر، وزیر امنیت داخلی کابینه وی است که حالا تمام جهان او را به خاطر لشگرکشی به قدس ملامت کردهاند. طبیعی است که نتانیاهو برای آرام کردن اوضاع در داخل و خارج از مرزهای خود در منطقه، به عادیسازی روابط با عربستان چشم دوخته است؛ اما در این میان سخنان اخیر وزیر خارجه اسرائیل هم مهم تلقی میشود. الی کوهن در مصاحبه با روزنامه اورشلیم پست گفت که یکی از زمینههایی که ما در آن تلاش زیادی میکنیم عادیسازی بیشتر با جهان عربی و اسلامی است. او در جای دیگری از سخنانش اعلام کرد که موضوع درباره صلح با ریاض «اگر» نیست بلکه مساله «زمان» این اقدام است؛ چراکه ما و عربستان منافع مشترکی داریم! اینکه منافع مشترک موردنظر کوهن چیست، مشخص نبوده اما افشا کرده که شخصیتهای مهم دولت جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا و لیندسی گراهام، سناتور آمریکایی با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان درباره صلح با اسرائیل صحبت کردند. او در این مصاحبه اضافه میکند که توافقهای زیادی در راه است، از جمله با کشورهایی مثل نیجر، موریتانی، سومالی، جیبوتی، مالزی و اندونزی و پیام ما به این کشورها این است که توافقهای ابراهیم مفید بودن صلح با اسرائیل را ثابت کرده است! با نگاهی به این اظهارات و دادههایی که از سوی مقامات ایالات متحده مطرح شده، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل صرفاً موضوعی نیست که فقط تلآویو به آن نیاز داشته باشد، بلکه واشنگتن و شخص بایدن هم از منظر داخلی و انتخابات به آن نیازمندند.
دیدگاه تان را بنویسید