داعش حمله تروریستی به اقامتگاه چینیها را در قلب افغانستان به عهده گرفت
گرای واشنگتن به پکن از مجرای کابل؟
فرشاد گلزاری
به طور متوسط هر هفته شاهد آن هستیم که یک رخداد امنیتی در کابل یا مناطق دیگر افغانستان به وقوع میپیوندد که البته چندان تعجبآور نیست. افغانستان این ایام نه تنها حال و روز خوبی از حیث معیشتی، اجتماعی و اقتصادی ندارد، بلکه اسیر سلسله حفرههای ضدامنیتی شده که خروجی آن صرفاً کشته و زخمیهایی است که آمار آن فقط ما را به یاد دوران وحشت در میانه سالهای 1994 تا 2001 میلادی میاتدازد. آنهایی که طالبان را به خوبی میشناسند یا تحولات افغانستان را از میانه دهه 90 میلادی تاکنون دنبال کردهاند میدانند که این جریان به مدت دو سال (از 1994 تا 1996) در فاز نظامی گام برداشت و به نوعی باید این دو سال را تاریخ پیدایش و طرحریزی کلیات ساختار طالبان دانست.
از سال 1996 تا 2001 که اصطلاحاً «حکومت اولِ طالبان» به وجود آمد ما شاهد ترکتازی این جریان در سراسر افغانستان بودیم. از اعدامهای انفرادی و تأدیب زنان گرفته تا سختگیریهای متعدد اجتماعی، همه و همه دستاوردهای دهشتافکنانه طالبان بود که مورد نقد جامعه ملل قرار داشت. بعد از سال 2001 که ایالات متحده به همراه متحدانش در ناتو به افغانستان لشگرکشی کردند در جستوجوی حذف اسامه بن لادن و ملا محمد عمر (رهبران سابق سازمان القاعده و طالبان) بودند، طالبان اساساً درصدد تقابل با آمریکا و اروپاییها برآمدند و هزاران نفر از سربازان ناتو و آمریکا را کشته و زخمی کردند تا اینکه در نهایت توافق دوحه در تاریخ 29 فوریه 2020 میلادی میان طالبان و ایالات متحده منعقد شد و 15 آگوست 2021 میلادی شاهد بازگشت طالبان به کابل بودیم. این بازگشت به زعم بسیاری از تحلیلگران مسائل افغانستان و جنوبآسیا یک پروژه هماهنگ شده با مرکزیت و محوریت آمریکا بود که به نظر میرسد تا حد زیادی تحلیلهای ارائه شده در این خصوص درست از آب درآمده است. طی ماهها و هفتههای اخیر اتفاقاتی که در کابل و سراسر افغانستان رخ داده، به طور کلی طالبان را زیر سوال برده است که در دو مورد اخیر باید به حمله داعش علیه سفارت روسیه و همچنین حمله افراد ناشناس به سفارت پاکستان اشاره کرد. همین دو مورد به خوبی نشان میدهد که نه تنها طالبان در تامین امنیت بلوکهای کابل ناتوان است بلکه در کل این جریان حتی نمیتواند امنیت مقرهای دیپلماتیک و نمایندگیهای سیاسی را برقرار کند.
تسویهحساب با پکن؟!
در خلال روند خلق ناامنیهای مکرر در کابل، منابع خبری افغانستان اعلام کردند که حوالی بعدازظهر دوشنبه، به وقت محلی صدای انفجار و سپس تیراندازی در منطقه «شهر نو» در پایتخت افغانستان شنیده شد که برای چند ساعت ادامه داشت و گزارشهایی منتشر شده که در این هتل اغلباً شهروندان و تاجران چینی اقامت داشتهاند. در این میان بیمارستان موسوم به «امرجنسی» در کابل اعلام کرده است که تاکنون از این رویداد ۲۱ نفر که سه نفر از آن جان باخته بودند و بقیه زخمی هستند، به این مرکز درمانی منتقل شدهاند. در اخبار تکمیلی مربوط به این حمله تروریستی آمده است که گروه تروریستی داعش با انتشار تصاویر عناصر انغماسی خود مسئولیت این عملیات را به عهده گرفتند. خبرگزاری رویترز هم در خصوص نحوه عملیات عناصر داعش گفت که گروه تروریستی داعش در بیانیهای تلگرامی، اعلام کرد دو تن از عناصر این گروه دو کیف بمبگذاری شده را منفجر کردند، به طوری که کیف اول محل اقامت چینیها و کیف دوم سالن انتظار در طبقه اول را مورد هدف قرار داد. در این بیانیه همچنین آمده است، یکی از مهاجمان بعد از آن در طبقه دوم کمین کرده و شروع به پرتاب بمبهای دستی به سوی اعضای طالبان کرد که قصد بالا رفتن از طبقه اول را داشتند و نفر دوم درهای واحدها را با بمبهای چسبی منفجر و به میهمانان چینی تیراندازی میکردند که در نتیجه سه نفر کشته و حدود 18 تا 20 نفر هم مجروح شدهاند. در همین راستا سفارت چین در کابل در ابتدای شروع درگیری نخواست که موضوع به سمع و نظر رسانههای دنیا برسد اما در نهایت و به دلیل طولانی شدن عملیات داعش و عدم موفقیت طالبان در خنثیسازی این عملیات، وزارت خارجه چین مجبور به اتخاذ موضع شد.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین دیروز (سهشنبه) ضمن محکوم کردن حمله تروریستی به هتل محل اقامت شهروندان چینی در کابل گفت که از این حادثه شوکه شدهاند! اینکه داعش در محیطِ تحت نفوذ طالبان و آنهم در پایتخت افغانستان برای چندمین بار دست به چنین اقدامی زده، بدون شک بسیار شوکهکننده است اما در این میان یک تئوری وجود دارد که تا حدی به رقابت آمریکا و چین ربط دارد.
سفر اخیر رئیسجمهوری چین به عربستان سعودی به زعم بسیاری از کارشناسان آمریکایی، نوعی دخالت آشکار پکن در حوزه نفوذ واشنگتن به حساب میآید و به نظر میرسد که ایالات متحده برای تلافی این موضوع، یک ضربه نصفه و نیمه به پکن (نه در خلیج فارس بلکه در افغانستان) وارد کرده است. تئوری دیگر هم شاید این باشد که داعش به دلیل ایدئولوژیاش و اینکه هیچ مذهب و مکتبی را جز خودش نمیپذیرد، نفوذ چین در ممالک عربی را برنتابیده و حالا به نوعی چینیها را مورد هدف قرار داده است. از سوی دیگر هم این احتمال وجود دارد که داعش به خونخواهی مسلمانان اویغور برخواسته و میخواهد با چراغ سبز ایالات متحده پیرامون چینیها را شلوغ کند و درگیری جدیدی برای پکن به وجود بیاورد.
دیدگاه تان را بنویسید