اسلامآباد خواهان پیگیری کابل درباره حمله به سفارت پاکستان شد؛
طالبان و دور جدید سردرگمی امنیتی
فرشاد گلزاری
پنجم سپتامبر سال جاری میلادی (برابر با 14 شهریور 1401) بود که یکباره خبر آمد سفارت روسیه در کابل مورد حمله انتحاری قرار گرفته است. همان هنگام خالد زدران، سخنگوی پلیس طالبان اعلام کرد که حوالی ساعت 11 صبح فرد حملهکننده در مجاورت ورودی بخش کنسولی سفارت روسیه در کابل پیش از رسیدن به هدف خود، از سوی نیروهای طالبان شناسایی شد و نیروهای طالبان به این فرد شلیک کردند ولی او جلیقه انفجاری خود را در میان جمعیت منفجر کرد. این مقام طالبان در ابتدای امر سعی کرد از تشریح میزان خسارات جانی در این حمله خودداری کند اما در نهایت مشخص شد که حدود 20 نفر که عمدتاً دانشجو بودهاند و برای دریافت روادید به بخش کنسولی سفارت روسیه مراجعه کرده بودند در این حمله کشته شدند اما در گزارش تکمیلی آمده بود که دو نفر از کارمندان سفارت روسیه هم در بین کشته شدهها بودند.
شاید برای برخی از مخاطبان این سطور سوال پیش بیاید که چرا در ابتدای متن به این موضوع یعنی حمله انتحاری به سفارت روسیه اشاره کردیم که آنهم حدود سه ماه پیش رخ داده بود. دلیل این موضوع دقیقاً در ادعاها و بهانههایی نهفته است که طالبان از دو دهه پیش تا سال گذشته (2021) و قبل از فتح کابل توسط این جریان مطرح میکرد. بارها و بارها در بیانیهها و حتی سخنرانی مقامات این جریان طی 20 سال گذشته دیدهایم که آنها کشورشان را یک جغرافیای اشغال شده توسط آمریکا و اروپاییها به حساب میآوردند و مدعی بودند که در حال «جهاد» با کفار و دشمنان مردم افغانستان هستند.
طالبان در همانموقع حتی اگر حملهای صورت میگرفت و غیرنظامیان در آن کشته میشدند، ایالات متحده و ناتو را مقصر اصلی معرفی میکردند. اساساً این جریان تمام مولفههای ضدِ امنیت ملی در افغانستان را متوجه واشنگتن و دولتی میداند که غربیها آنرا در کابل بر سر کار آوردند؛ دولتی که در ابتدا توسط حامد کرزی آنرا راهبری کرد و بعدها هم توسط اشرف غنی و عبدالله عبدالله اداره شد. اینکه آمریکاییها و اروپاییها در افغانستان خسارتهای زیادی را بر مردم و ماهیت این کشور تحمیل کردند بدون شک یک موضوع غیرقابل کتمان است و عملاً حتی تسلط دوباره طالبان بر کابل را هم باید یک سناریوی چندوجهی از سوی واشنگتن و مابقی متحدانش در ناتو دانست، اما بحث اینجاست که حالا طالبان صرفاً بر کابل احاطه ندارد بلکه 33 ولایت دیگر (به غیر از کابل) را زیر دستان خود دارد و سوال اصلی این است که چرا در پایتخت این کشور و در روزِ روشن علیه یک مقرِ دیپلماتیک عملیات انتحاری انجام میشود؟
اینکه سناریوی حمله به سفارت روسیه چه بود و یا اینکه آیا اساساً داعش اجراکننده عملیات مذکو بود، مسائلی است که در شرایط کنونی چیزی جز حاشیه نخواهد بود ولی روز جمعه بازهم شاهد تکرار همین ماجرا به شکلی دیگر علیه سفارت کشوری بودیم که خودش اداره کننده و تربیت کننده طالبان و شبکه حقانی در ادبیان بینالملل و مفاهیم کلاسیکِ امنیتی به حساب میآید.
اینکه سفارت پاکستان به عنوان کشوری که خود پایهگذار و تربیتکننده جریانهایی مانند طالبان، شبکه حقانی، لشگر جهنگوی، سپاه صحابه، لشگر طیبه و غیره بهشمارمیآید؛ مورد حمله قرار میگیرد نشان از پیچیدگی اوضاع امنیتی کابل دارد
اقدام علیه پدرخوانده؟
جمعه گذشته دوم دسامبر 2022 رسانههای افغانستان خبر دادند که سفارت پاکستان در کابل مورد حمله مسلحانه قرار گرفته است. برخی از رسانههای محلی در کابل اعلام کردند که در حمله مسلحانه به سفارت پاکستان در پایتخت افغانستان، عبیدالرحمن نظامانی، کاردار سفارت پاکستان در کابل به صورت جزئی مجروح شده است. در اخبار تکمیلی هم این مضووع مشخص شد که تیراندازی از ساختمانی در نزدیکی سفارت انجام شده است اما هیچ گروهی مسئولیت این عملیات مسلحانه را به عهده نگرفته است. چند ساعت بعد از اعلام این اخبار شهباز شریف، نخست وزیر پاکستان طی توئیتی، این حمله را محکوم کرد و خواستار انجام تحقیقات فوری درباره این حادثه شد.
در همین راستا خبرگزاری صدای افغان اعلام کرد که به دنبال درخواست مقامات پاکستان برای شناسایی و بازداشت عاملان حمله به کاردار سفارت این کشور در کابل، طالبان اعلام کرده که یک مظنون را دستگیر کردند و سخنگوی پلیس طالبان در کابل مدعی شده که این مظنون را از یک ساختمان در نزدیکی سفارت پاکستان در کابل دستگیر کردهاند که همراه وی دو قبضه سلاح وجود داشته است.
طالبان با اینکه علاوهبر بر کابل بر 33 ولایت دیگر هم حکمرانی دارد و حتی از اعمال زور علیه شهروندان هم ابایی ندارد؛ اما در تامین امنیت عمومی همچنان عاجر مانده است
تا به اینجای کار به هیچ وجه نمیتوان میزان خسارت و حتی نوع عملیاتی که علیه سفارت پاکستان در کابل انجام شده را با عملیات علیه سفارت روسیه یکی دانست اما آنچه مهم خواهد بود ماهیت این دو ماجرا است.
اینکه عبدالقهار بلخی، سخنگوی وزارت امور خارجه دولت موقت طالبان در بیانیهای ضمن محکوم کردن این حمله تاکید میکند که اجازه نخواهند داد امنیت نمایندگیهای دیپلماتیک در کابل به خطر بیافتد، شاید یک رجزخوانی باشد و شاید هم یک واکنش و موضع سطحیِ سیاسی به حساب بیاید اما سوال اصلی باز هم پاسخ داده نشده است. هوانگونه که پیش تر گفته شد طالبان مدعی برقراری امنیت بوده که از حیث ماهیتی و حتی شکلی هم درست است؛ چراکه این جماعت خودشان طی 20 سال عنصر ضدِ امنیت در افغانستان به حساب میآمدند و حالا هم همان رفتاری از آنها سر میزند که 20 سال پیش با مردمانشان انجام میدادند. بارها و بارها دیدهایم زمانی که عملیاتهای متعدد در بلوکهای مختلف کابل علیه نظامیان، غیر نظامیان و حتی اماکن دیپلماتیک انجام میشود، یکباره داعش وارد میدان میشود و آنرا به عهده میگیرد.
بدون تردید داعش یک بازیگر موثر در تحولات امنیتی افغانستان به حساب میآید اما اینکه یکباره سفارت پاکستان به عنون دومین مقرِ دیپلماتیک و با گذشت حدود سه ماه از اجرای عملیات علیه سفارت روسیه مورد حمله قرار میگیرد، به اذهان عمومی این پیام مخابره میشود که در کابل علیرغم ادعای طالبان هیچ چیز امن نخواهد بود. شاید عدهای حمله به سفارت روسیه را اقدام آمریکا علیه مسکو با چاشنی داعش اعلام کنند تا مسکو را از طالبان دور کنند، اما اینکه سفارت پاکستان به عنوان کشوری که خودش پایهگذار و تربیت کننده جریانهایی مانند طالبان، حقانی، تحریک طالبان پاکستان، لشگر جهنگوی، سپاه صحابه، لشگر طیبه و غیره به حساب میآید و مورد حمله قرار میگیرد قدری ماجرا را پیچیده میکند.
نکته مهتر اینکه سه روز قبل از این عملیات حنا ربانیکهر، معاون وزیر خارجه پاکستان برای اولین بار در رأس یک هیئت دولتی وارد کابل شده بود و در پایتخت افغانستان امنیت کامل برقرار بود! بر همین اساس به نظر میرسد که تکرار دوباره این عملیاتها ضعف و سردرگمی طالبان در محور تامین امنیت را نشان میدهد؛ به گونهای که سفارت ایران در افغانستان هم خواهان اقدامات موثر برای جلوگیری از حوادث مشابه و تامین هرچه بیشتر امنیت اماکن دیپلماتیک شده است!
دیدگاه تان را بنویسید