پس از روسیه، چین هم مهیای گسترش همکاری با کوبا میشود؛
هاوانا، نقطه اتصال چپها علیه واشنگتن
فرشاد گلزاری
آنچه امروز در مقیاس و پلان کلی سیاست بینالملل مشاهده میشود، چه بپذیریم و چه آن را تکذیب کنیم، برآیند و سلسله تاثیراتی است که از جنگ اوکراین بر همگان تحمیل شده است.
به عنوان مثال روز گذشته (جمعه) جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا با بیان اینکه این کشور ماهانه پنج میلیون یورو به منظور کاهش بهای انرژی برای شهروندان و شرکتهایش هزینه میکند، خواستار اقدام فوری اتحادیه اروپا در این زمینه شد.
این سخنانِ نخستوزیر تازهکارِ ایتالیا به خوبی بیانگر این است که تاثیرات منفی جنگ اوکراین بر اقتصاد بینالملل تا حدی به آزار اروپاییها منجر شده که او هم به زبان آمده و تمام این مولفههای منفی به نوعی نشان میدهد که ما حالا نه تنها با آشفتگی در نظام بینالملل روبرو هستیم، بلکه در این میان بار دیگر پس از فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی به نظاره یک دو قطبی عجیب و غریب در مقیاس جهانی نشستهایم.
بدون شک رونمایی از مجسمه کاسترو در مسکو یک پیام مشخص سیاسی برای ایالات متحده به شمار میآید و روسها به آمریکا گوشزد کردهاند که یک اتحاد دوجانبه شکل گرفته است
در این مورد دو نظر وجود دارد؛ گروهی معتقدند که نظم کنونی دستخوش تغییر نشده و در این میان همچنان ما شاهد یک نظام تک- چندقطبی به رهبری ایالات متحده آمرکیا هستیم. منظورِ این طیف از نظام تک - چندقطبی حضور آمریکا و ابراز وجود چین به عنوان قطب نوظهور اقتصادی و نظامی در کنار روسیه، هند، استرالیا و سایر بازیگران جدید در نظم بینالملل است.
طیف دوم اما مخالف این نظریه است. آنها معتقدند که ما همین حالا و با تحمیل یک جنگ همهجانبه به اوکراین شاهد به وجود آمدن نظام دو قطبی هستیم که در یک سوی آن آمریکا قرار دارد و در طرف دیگر روسها همانند سالهای جنگ سرد و رقابتهای قبل از دهه 90 میلادی در حال مقابله با واشنگتن هستند. اینکه چین در نظریه طیف دوم کجا ایستاده بدون شک پاسخی جز «استقرار در سایه و ایفای نقش مکمل» ندارد.
با این تفسیر باید گفت که اخیراً تحرکاتی صورت میگیرد که موید خطکشیهای جدید در عالم سیاست است اما اینبار به نظر میرسد که بلوکبندیهای قدیمی با پوشش و رسمالخطهای استراتژیک جدید در حال بروز و ظهور هستند که «کوبا» در کانون این تغییرات قرار دارد. اینکه هاوانا در شرایط فعلی چرا باید در مرکز توجهات قرار بگیرد، بیشک رفتوآمدهای دیپلماتیک است که این پیام را به ما مخابره میکند.
روز پنجشنبه میگل دیاز کانل، رئیس جمهوری کوبا که به ترکیه سفر کرده، در کنفرانس مطبوعاتی با رجب طیب اردوغان همتای ترک خود بر گسترش و تنوع روابط دوجانبه اقتصادی و تجاری تاکید کرد و در امتداد این روند شش توافق همکاری میان دو طرف در زمینه فناوریهای حساس، انرژی تجدیدپذیر، گردشگری، کشاورزی، دامپروری، بهداشت، آموزش و فرهنگ منعقد شد.
تحکیم روابط کوبا با پکن و مسکو
اینکه چرا کوبا در این شرایط به سمت ترکیه رفته دلیلی ندارد جز بحث اقتصاد و منافع دوجانبه اما انعقاد این قراردادها یک پیشزمینه دیگر هم دارد که البته ریشه آن در مسکو است.
دقیقاً یک روز قبل از آنکه رئیس جمهوری کوبا به ترکیه برود، یکباره خبر آمد که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه روز سهشنبه گذشته با همتای کوبایی خود در مسکو دیدار کرد؛ جایی که این دو از بنای یادبود فیدل کاسترو، رهبر پیشین کوبا رونمایی کردند و «دوستی سنتی» بین کشورهای تحریمشده خود را ستودند.
اینکه در این میان روسها به صورت علنی کوبا را دوست سنتی خود تلقی میکنند به نوعی نشان میدهد که مسکو در کشاکش جنگ با کییف به دنبال ائتلافسازی است و این کار را از کفِ خیابانهای مسکو شروع کرده است؛ به گونهای که پوتین پس از رونمایی از مجسمه فیدل کاسترو که او را «رفیق» خطاب کرد، صراحتاً اعلام کرد که اتحاد جماهیر شوروی و روسیه همیشه از مردم کوبا در مبارزاتشان برای استقلال و خودمختاری حمایت کردهاند و همچنان از آنها حمایت میکنند.
روسیه و چین با نزدیک شدن به هاوانا، و همچنین هماهنگ کردن ونزوئلا در کنار این کشور، به دنبال آن هستند تا بتوانند یک ائتلاف جدید را در شرایط کنونی به وجود بیاورند و بدون شک اقتصاد در کانون این ائتلاف قرار دارد
بدون شک رونمایی از مجسمه کاسترو در مسکو یک پیام مشخص سیاسی هم برای ایالات متحده به حساب میآید و روسها در این بازه زمانی به دنبال خطاب قرار دادن ایالات متحده هستند تا به آنها اعلام کنند که یک اتحاد دوجانبه شکل گرفته است و حتی میتوان نزدیک شدن کوبا به ترکیه را هم بخشی از سناریوی روسیه دانست تا بتواند این عضو ناتو و هماهنگ با واشنگتن را در کانال خود حفظ کند.
اما در این میان چین هم به گونهای وارد میدان شده و به نوعی در حال همنوایی با مسکو و هاوانا است. روز گذشته (جمعه) برابر با آنچه که قبلاً از سوی هاوانا اعلام شده بود، رئیس جمهوری کوبا به چین سفر کرد.
جالب اینجاست که شی جینپینگ، رئیس جمهور چین در جریان دیدار با همتای کوبایی خود در پکن اعلام کرد که چین مایل است اعتماد متقابل سیاسی را تعمیق کند و همکاری با هاوانا را گسترش دهد.
این سخنان رئیس جمهوری چین به نوعی نشان میدهد که پکن هم در حال اضافه شدن به جمع کوبا و روسیه است و حالا ما شاهد تشکیل یک مثلث کمونیستی یا شاید هم سوسیالیستی هستیم که برای ایالات متحده در شرایط فعلی میتواند یک تهدید به حساب میآید.
نفوذ کوباییها در فلوریدای آمریکا و فعالیت آنها علیه واشنگتن اگرچه یک موضوع مهم است اما واقعیت این است که روسیه و چین با نزدیک شدن به هاوانا، و همچنین هماهنگ کردن ونزوئلا در کنار این کشور، به دنبال آن هستند تا بتوانند یک ائتلاف جدید را در شرایط کنونی به وجود بیاورند.
این ائتلاف بدون تردید هم در حوزه سیاسی- امنیتی و هم در حوزه اقتصادی (بالاخص انرژی) میتواند اوضاع را به سمت و سویی ببرد که علاوه بر ایالات متحده، حالا اروپاییها را هم مورد نهیبهای سیاسی خود قرار دهد.
آنچه در آخر به عنوان جمعبندی باید موردنظر قرار بگیرد این است که نزدیک شدن روسیه و سپس چین به کوبا و تقویت این کشور به صراحت نمایی از همان دوقطبی دهههای قبل از فروپاشی شوروی را به تصویر میکشد و باید دید که این سه ضلعی آیا میتواند علیه واشنگتن کارکرد داشته باشد یا خیر؟
دیدگاه تان را بنویسید