مکرون روسیه را به نفوذ غارتگرانه در آفریقا متهم کرد؛
جدال پاریس- مسکو بر سر قاره سیاه
فرشاد گلزاری
مداخله دولتها در حوزههای نفوذ سنتی کشور دیگر به نوعی میتواند یک روند و در نهایت یک عکسالعمل سیاسی در نظام بینالملل به شمار بیاید که قدمتی به طول تاریخ دارد. اینکه چنین اقداماتی را در وهله اول روند و در فاز نهایی عکسالعمل سیاسی مینامیم به این دلیل است که عموماً دولتها از نفوذ رقبای خود در حوزههای نفوذشان به انحای مختلف باخبر میشوند و حتی ممکن است در این میان هیچ اعتراضی بدان نکنند.
به عنوان مثال روسها در قضیه اوکراین به خوبی از سال 2014 به بعد به این جمعبندی رسیده بودند که ایالات متحده در حال مداخله پنهان و آشکار در این کشور است و به نوعی پای خود را بر تمام منافع مسکو نهاده است، اما واقعیت غیرقابل انکار این است که مداخله آمریکا در اوکراین به سالها قبل از 2014 برمیگردد. بدین جهت زمانی که روسها در نقطه آخر مشاهده کردند منافع در اوکراین به صورت گسترده دستخوش تهدید قرار گرفته، در 24 فوریه، حمله نظامی به اوکراین را طراحی و اجرا کردند. اینجا دقیقاً همان جایی است که روسها در ابتدا یک «روند» را مشاهده میکنند و در نهایت زمانی که دیگر نمیتوانند با حریفِ خود مماشات کنند، برخورد سلبی انجام میدهند که این تقابل دقیقاً همان «عکسالعمل» به حساب میآید.
اینکه اتحادیه اروپا سال گذشته با اشاره به اقدامات «گروه واگنر» در مالی و لیبی تحریمهایی را علیه این گروه و هشت تن از اعضای کلیدی آن اعمال کرد به نوعی نشان میدهد که علاوه بر منافع فرانسه، منافع سایر کشورهای اروپایی هم در آفریقا زیر تیغ مسکو قرار گرفته است
اینکه روسیه عکسالعمل را در قالب نظامی به سمع و نظر طرف مقابل یعنی ایالات متحده و اروپا میرساند موضوعی است که عموماً در دنیای امروز صرفاً در مورد مسکو صدق میکند و این مساله با سیاست خارجی تهاجمی روسها درآمیخته است. بر همین اساس اگر بخواهیم به شرایط فعلی نظم جهانی کنونی نگاه کنیم، متوجه میشویم که نمونههای بسیاری از مداخله در جغرافیای نفوذ کشورها از سوی دولتهای حریف در حال انجام است و با اوضاع وخیم سیاسی- اقنصادی حاکم بر نظام بینالملل این روند در حال تندتر شدن است. یکی از این مداخلهها که اتفاقاً پای اصلی آن روسیه است، نفوذ این کشور در قاره آفریقا است که حالا صدای پاریس را به آسمان بلند کرده است.
واقعیت غیرقابل انکار این است که فرانسویها همانند بریتانیاییها از زمان امضای توافق سایک- پیکو در سال 1916 میلادی تاکنون به این سمت و سو رفتهاند که همچنان باید بر نام ننگین استعمار سرپوش گذاشت اما در عمل این روند را ادامه داد!
واقعیت غیر قابل انکار این است که فرانسویها همانند بریتانیاییها از زمان امضای توافق سایکس- پیکو در سال 1916 میلادی تاکنون به این سمت و سو رفتهاند که همچنان باید بر نام ننگین استعمار سرپوش گذاشت اما در عمل این روند را ادامه داد! شاید برخی مخاطبان همانند عموم جامعه بر این عقیده باشند که استعمار به شکل قدیمی آن از بین رفته است اما این تحلیل کاملاً غلط است؛ چراکه فرانسویها هنوز در کشورهایی مانند مالی، چاد، نیجریه، نیجر و غیره همانند قرنها پیش نفوذ دارند.
به عنوان مثال بسیاری از شرکتهای مخابراتی و اپراتورهای تلفن همراه در کشورهای آفریقایی منتسب به فرانسه است. علاوه بر این موضوع باید توجه داشت که شرکتهای تهیه و توزیع مواد غذایی و دارویی در قاره سیاه عموماً یا ملیت فرانسوی دارند یا اگر هم نداشته باشند و چند ملیتی محسوب شوند، فرانسویها در آن سهامدار کلان و عمده هستند. دلیل این امر هم نفوذ این کشور از قرنها قبل در این قاره است.
هشدار الیزه به کرملین!
در این میان باید توجه داشت که فرانسویها صرفاً به دنبال نفوذ اقتصادی در کشورهای آفریقایی نیستند، بلکه آنها از منظر سیاسی هنوز هم اعمال نفوذ خود را در بالاترین حد دنبال میکنند و علاوه بر آن ارتش فرانسه پایگاههای متعددی در قاره سیاه دارد که در امتداد آن آموزش نظامیان کشورهای آفریقایی را هم طی دهههای گذشته به عهده داشتهاند.
با این تفاسیر، گویا امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه نه تنها از این روند ناراضی است، بلکه حالا روسیه را متهم به اعمال نفوذ بیش از حد در آفریقا کرده است. او دیروز (یکشنبه) روسیه را به تقویت تبلیغات ضد فرانسوی در این قاره به منظور دستیابی به اهداف «جاهطلبانه» و «غارتگرانه» این کشور در دولتهای آفریقایی، متهم کرد.
مکرون در مصاحبهای با «شبکه تلویزیونی موندا» در حاشیه کنفرانس کشورهای فرانسوی زبان در تونس اعلام کرد که یک پروژه غارتگری وجود دارد که اطلاعات غلط و نادرست را به طرف کشورهای آفریقایی سوق میدهد و باید بگویم این پروژه سیاسی توسط روسیه و گاهی اوقات توسط متحدان این کشور تامین مالی شده است. او در جایی دیگر از سخنانش اعلام کرد که تعدادی از قدرتهای جهان میخواهند نفوذ خود را در آفریقا گسترش دهند و پاریس فکر میکند که آنها این کار را با هدف ضربه زدن به فرانسه و زبان فرانسوی، کاشتن بذر شک و از همه مهمتر تعقیب یک سری منافع مشخص انجام میدهند.
این سخنان مکرون در حالی مطرح شده که او اوایل ماه جاری میلادی رسما خروج نیروهای فرانسوی از کشور مالی را اعلام کرد و به هشت سال ماموریت مبارزه با تروریسم در این کشور غرب آفریقا پایان داد. از سوی دیگر باید توجه داشت که فرانسه پس از به قدرت رسیدن ارتش مالی در کودتای ۲۰۲۰ در بحبوحه قطع روابط، نیروهای خود را از این کشور خارج کرد در مقابل رهبران نظامی مالی «گروه واگنر» مرتبط با کرملین را برای کمک به مبارزه با افراطگرایان دعوت کرد.
در این رابطه خبرگزاری فرانسه هم چندی پیش اعلام کرده بود که همزمان با مطرح شدن ادعاهایی دال بر اینکه نیروهای گروه واگنر، شبکهای از شرکتهای خصوصی که توسط یکی از متحدان نزدیک کرملین اداره میشود در قتلعام صدها غیرنظامی دست داشتند، مقامات غربی به شدت نسبت به حضور مزدوران روسی در مالی نگران هستند اما روسیه این ادعای آنها را رد کرده است.
اینکه اتحادیه اروپا سال گذشته با اشاره به اقدامات این گروه در مالی و لیبی تحریمهایی را علیه این گروه و هشت تن از اعضای کلیدی آن اعمال کرد به نوعی نشان میدهد که احتمالاً علاوه بر منافع فرانسه، منافع سایر کشورهای اروپایی هم در آفریقا زیر تیغ مسکو قرار گرفته است. در این میان کسانی هم هستند که نفوذ روسیه و رقابت غرب با این کشور در قاره آفریقا را برای خودشان تهدید میدانند.
به عنوان مثال حدود دو ماه پیش سیریل رامافوزا، رئیس جمهوری آفریقای جنوبی اعلام کرد که پیشنویس لایحه جدید در کنگره آمریکا که تحریمهای جدید ضد روسیه را در ارتباط با فعالیت مسکو در آفریقا اعمال میکند، برای قاره ما (آفریقا) خطرناک است. حال بار دیگر جدال مسکو و پاریس با یکدیگر با محوریت قاره سیاه به جایی رسیده که میتواند موجب تشدید رقابتهای نظامی و امنیتی شود.
دیدگاه تان را بنویسید