کییف و چند شهر دیگر اوکراین، آماج حملات موشکی روسیه قرار گرفت؛
خشم و استیصال مسکو از انفجار پل کرچ
فرشاد گلزاری
این روزها عموماً بسیاری از تحلیلگران و صاحبنظران در مورد اوکراین مینویسند و یا در مجامع آکادمیک لب به سخن میگشایند. پروندهای که به قول «هنری کسینجر» نظم نوین جهانی را دستخوش تغییرات ملموس و غیرملموسی خواهد کرد ولی این تغییرات میتواند تا حد زیادی پنهان و دنبالهدار باشد.
آنچه در شرایط کنونی به عنوان یک موضوع کاملاً آشکار از حیث شکلی به چشم میآید این است که در داخل کشورمان تحلیلها در مورد اوکراین به سمت سیاه و سفید دیدن پیش میرود. یک طیف در ایران که متاسفانه برخی از اساتید دانشگاه را هم در برمیگیرد معتقدند که روسیه در این پرونده و برای ورود نظامی به اوکراین به صورت صد درصدی حق داشته و دارد.
در مقابل هم طیف دیگری هستند که اعتقاد دارند روسها بدترین مدل را در برخورد با اوکراین پیادهسازی کردهاند و به صورت کاملاً مشخص حمایت غرب از اوکراین را مورد تایید قرار میدهند. این همان مشکلی است که حالا به ماهیت تحلیلها هم رسیده است.
بسیاری از مفسران بر این عقیده هستند که پرونده اوکراین عملاً یک بحران لایه به لایه است. لایه اول این بحران را باید سال 2014 و اتفاقهای آن روزها دانست که البته برخی از مورخان باز هم اعتقاد دارند که باید کمی به قبلتر بازگشت و حتی روابط کییف و مسکو در زمان تزارها را مورد بررسی
قرار داد.
اینکه سوابق تاریخی چرا برای ارائه تحلیل مهم به حساب میآیند موضوعی است که در زمانه کنونی و دقیقاً در دورانی که تمام منابع خبری افکار عمومی چند کانال تلگرامی یا چند صفحه اینستاگرامی به حساب میآید، دلیلی خواهد بود برای ارائه یک تحلیل نسبتاً دقیق و سالم. به همین جهت است که در شرایط کنونی لازم است به وقایع 2014 نگاه کنیم.
اینکه هم پوتین و هم زلنسکی علیه یکدیگر از لفظ تروریست استفاده میکنند، موضوعی است که نشان میدهد تفسیر سیاسیون در کییف و مسکو از تروریسم یک تفسیر به رأی مشهود است و اتهامزنیها روز به روز رادیکالتر میشود
در آن زمان که جزیره کریمه با طراحی همهپرسی از سوی مسکو به خاک روسیه الحاق شد، همه فکر میکردند که این آخرین پرده از نمایش خواهد بود اما چندی بعد روسیه اجرای عملیات عمرانی را در دستور کار خود
قرار داد.
اصل و ماهیت این عملیات احداث یک پُل نشسته بر ستونهای بتنی با کاربری دوگانه بود. مقصود از کاربری دوگانه این است که بخشی از این پل قرار بود مربوط به خطآهن باشد و قطارهای باری و مسافرتی از روی آن عبور کنند و بخشی دیگر هم مربوط به عبور و مرور اتومبیلها بود که در کل یک معبر شش بانده را به رخ دنیا میکشید.
این سلسله سازه که به «پلِ کِرِچ» هم معروف است از شبه جزیره تامان شروع میشود، از توزلین و سپس جزیره توزلا میگذرد و به ناحیه کرچ ختم میشود. این مجموعه پلها به نوعی شاهرگ و عصارهای است از آنچه که روسها از 2014 به بعد کوشیدند در اوکراین عملیاتی کنند.
توجه داشته باشید که در 2014 صرفاً بحث اشغال کریمه مطرح نبود بلکه اتصال این جزیره استراتژیک به خاک روسیه مدنظر کرملین بود که با هزینه کرد 220 میلیارد روبل به سرانجام رسید و حالا تمام آنچه به عنوان لجستیک و جابجایی انسانی انجام بین کریمه و روسیه انجام میپذیرد از طریق همین تنگه و پُل صورت میپذیرد.
ضربه به کریمه، پاسخ در کییف!
با این تفاسیر اگر به اقدام اخیر علیه پل کرچ و یا همان پل جزیره کریمه نگاه کنیم میبینیم که اوکراینیها با حمایت ایالات متحده و بریتانیا بعلاوه سایر دولتهای اروپایی توانستند روز شنبه بخشیاز این پل را تخریب کنند و نوعی ارتباط دو طرف را به ضرر روسها قطع کنند.
در روز شنبه ولادیمیر کنستانتینوف، رئیس پارلمان منطقهای کریمه اعلام کرد که این پل در نتیجه اقدام خرابکاران اوکراینی منفجر شده است. چندی بعد میخائیل پودولیاک، مشاور ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین درباره انفجاری که پل کریمه را تخریب کرد در کانال تلگرامیاش نوشت که «این تازه اول کار است».
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه هم با اشاره به حادثه انفجار کامیون در پل کریمه و ایجاد اختلال در تردد در آن، گفت که واکنش رژیم کییف به تخریب زیرساختهای غیرنظامی، دلیلی بر ماهیت تروریستی آن است.
در 2014 صرفاً بحث اشغال کریمه مطرح نبود بلکه اتصال این جزیره استراتژیک به خاک روسیه مدنظر کرملین بود که با هزینهکرد 220 میلیارد روبل به سرانجام رسید و حالا تمام لجستیک و جابهجایی انسانی بین کریمه و روسیه از طریق همین تنگه و پل کرچ صورت میپذیرد
نکته مهم در مورد این انفجارها موضع پوتین بود. رئیس جمهور روسیه روز یکشنبه در سخنانی با اشاره به اینکه دولت اوکراین در انفجار پل کریمه دست داشته است، اظهار داشت که این انفجار با هدف از بین بردن زیرساختهای حیاتی روسیه به وقوع پیوسته و ما آنرا یک اقدام تروریستی میدانیم.
او در ادامه سخنانش گفت که طراح، مجری و عامل انفجار پل کریمه، سرویسهای ویژه اوکراین هستند نه هیچکس دیگر. بعد از این سخنرانی پوتین حکمی را با هدف تشدید تدابیر امنیتی برای پل کریمه امضا کرد و بسیاری در غرب و حتی در کییف فکر کردند که داستان به اینجا ختم میشود اما روز گذشته (دوشنبه) اتفاقی رخ داد که بسیاری از تحلیلها را برهم زد.
اولین ساعات روز دوشنبه رسانههای اوکراینی مدعی شدند که صدای چندین انفجار در کییف شنیده شده است که ناشی از پرتاب موشک بوده و اطلاعات مربوط به انفجارها توسط شهردار شهر کییف، نیز تایید شد.
او در پیامی اعلام کرد که زیرساختهای حیاتی شهر هدف گرفته شده و افراد مجروح هستند و به همین دلیل از تمام شهروندان خواست تا به پناهگاه بروند. چند ساعت بعد هم ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین در پستی در کانال تلگرامی خود تایید کرد که حملات موشکی در سراسر اوکراین صورت گرفته است و به این نکته اشاره کرد که یکی از موشکها به نزدیکی دفتر کار وی اصابت کرده است.
نکته جالب این است که زلنسکی در پیام دیگری اعلام کرد ما با تروریست ها سر و کار داریم و هدف آنها از حمله به پایتخت و برخی دیگر از شهرهای اوکراین، منهدم کردن زیرساختهای انرژی است. اینکه هم پوتین و هم زلنسکی علیه یکدیگر از لفظ تروریست استفاده میکنند، موضوعی است که نشان میدهد تفسیر سیاسیون در کییف و مسکو از تروریسم یک تفسیر به رأی است.
استفاده از این لفظ در شرایط کنونی که منجر به کشته شدن هزاران نفر از دو طرف شده است نشان میدهد که اولاً روسها پل کرچ را ستون فقرات لجستیک و عملیات نظامی و حتی محل تخلیه و ورود غیرنظامیان در شرق اوکراین میدانند و درثانی اوکراینیها به دنبال آن هستند تا هزینه روسیه را از تهاجم به اوکراین افزایش دهند. حال باید دید تسویهحساب مسکو بر سر پل کرچ به اینجا ختم میشود یا ادامه خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید