سفر پلوسی به تایوان، با مخالفت بایدن و دمکراتها روبهرو شد؛
تکاپوی واشنگتن برای کاهش تنش با پکن
فرشاد گلزاری
بسیاری بر این باور بودند که اگر بساط کابینه ترامپ و محافظهکاران از کاخ سفید جمع شود، شاهد تعدیلهایی در سیاست خارجی آمریکا خواهیم بود. این گمانهزنی نه تنها درست از آب درنیامد، بلکه شاهد رخ عیان کردن ابعاد جدید دیگری از سیاست خارجی و راهبردهای بینالمللی ایالات متحده تحت فرمان دموکراتها بودیم که تحریک روسیه برای شروع جنگ علیه اوکراین را باید یکی از همین دستورالعملها دانست. در دوران ترامپ بسیاری منتقد او بودند؛ چراکه اعتقاد داشتند رئیس جمهوری ایالات متحده به هر نحوی که شده با روسها هماهنگ است و به نوعی کرملین را در حاشیه امن خود قرار داده است. حتی دموکراتهایی که حالا سکان کاخسفید را در دست دارند هم در آن هنگام سعی کردند از طریق رسانههای خود این خط خبری و تحلیلی را به جامعه ملل و شهروندان آمریکایی القا کنند که ترامپ در حال سرویس دادن به روسها در ابعاد مختلف است و حتی اسناد همکاریهای تجاری او با روسها که به قبل از ریاست جمهوری وی مربوط میشد را از طریق رسانههای غیرمنتسب به خود منتشر کردند و درنهایت راه را برای ابقای او در کاخسفید مسدود کردند. اگرچه پاندمی کرونا و تورم و هزاران مساله دیگر باعث عدم پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2020 میلادی شد، اما بحث روسیه هم در این میان مهم بود. بر همین اساس دموکراتها در بدو ورود به کاخسفید سعی کردند تا به هر ترتیبی که شده مسکو را مورد هدف قرار دهند و در این میان پوتین و الیگارشها را به تور خود انداختند و شد آنچه که در طول 152 روز جنگ اوکراین از نظرها میگذرد. در این میان اما نباید از چین غافل ماند. برای ایالات متحده پرونده چین و تقابل با این «اژدهای سرخ» بدون شک مهمتر از دست و پنجه نرم کردن با روسیه بوده و خواهد بود. واقعیت غیرقابلکتمان این است که از سالهای گذشته و حتی کمی قبلتر از آنکه باراک اوباما به کاخسفید بیاید، ساختار بالادستی ایالات متحده در فکر چین بود. در سال 1972 زمانی که ریچارد نیکسون، سی و هفتمین رئیس جمهوری آمریکا به عنوان اولین رئیسجمهوری ایالات متحده به چین سفر کرد، همه چیز در دنیا (اگر نگوییم دستخوش تغییر شگرف شد) برای چندین روز با خطای تحلیلی روبرو شد؛ چراکه یک لیبرال به تمام معنا وارد خاک کمونیستها شده بود! در آن زمان نیکسون حدود سه بار با «مائو» دیدار کرد. بعد از سفر وقتی خبرنگاران از نیکسون پرسیدند که چرا به چین رفتهای و اینکه چرا در این سه بار ملاقات چرا مائو به شما حتی نگاه نکرد، نیکسون صرفاً یک پاسخ داد: «ما برای نگاه مائو به چین نیامدیم، بلکه برای بازار حدود 90 میلیون نفری چین به این کشور آمدهایم». این اظهارات به خوبی نشان میدهد که ایالات متحده از همان دهه 70 میلادی و شاید کمی قبلتر از آن در فکر چین است؛ چراکه در ادبیات روابط بینالملل چین «قدرت مبتنی بر جمعیت» است.
جو بایدن در یک موضعگیری باورنکردنی اعلام کرد که پنتاگون از سفر برنامهریزی شده نانسی پلوسی به تایوان حمایت نمیکند و به همین دلیل باید این اظهارات او را نوعی عبور از همحزبی خود دانست که چندی دیگر از ریاست مجلس نمایندگان آمریکا کنار زده میشود
اخطار به آمریکا از جانب پکن
مواضع و اشاره رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در مورد افزایش تحرکات ارتش چین را باید به نوعی در قاموس راهبرد «چینزدایی» و بزرگنمایی تحرکات نظامی پکن دانست که ایالات متحده اخیراً آن را تشدید کرده است
با پیشفرض مذکور اگر حالا به استراتژی ایالات متحده در قبال چین نگاه کنیم به خوبی میبینیم که پکن برای واشنگتن یک خط قرمز مشخص به حساب میآید؛ خط قرمزی که حالا و در شرایط فعلی دموکراتها حاضرند به خاطر عدم عدول از آن یکی از مهرههای قدیمی و تاثیرگذار خود یعنی نانسی پلوسی را قربانی کنند. پلوسی که تا چندی دیگر قرار است از ریاست مجلس نمایندگان آمریکا کنار گذاشته شود، این روزها مدام به دنبال آن است تا دولت بایدن را در مورد چین با اهرم سفرش به تایوان تحریک کند. به اعتقاد بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل آمریکا این اقدامات پلوسی را باید در راستای اعمال فشار دستگاه قضایی آمریکا بر همسر وی دانست که حالا اعمال و رفتار اقتصادی و تجاریاش زیر ذرهبین دولتیها قرار گرفته است. بر اساس اسناد و مدارک موجود قرار بر این است که پلوسی در ماه اوت به تایوان سفر کند و این دقیقاً همان موضوعی است که بایدن و تیم سیاست خارجی و امنیتی او را به تکاپو انداخته است. در این میان حدود چهار روز پیش جو بایدن در یک موضعگیری باورنکردنی اعلام کرد که پنتاگون از سفر برنامهریزی شده نانسی پلوسی به تایوان حمایت نمیکند و همچنین افزود که قصد دارد تا پایان ماه جاری میلادی با رئیسجمهوری چین گفتوگو کند. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی دولت آمریکا هم در جریان اجلاس امنیتی اسپن تاکید کرد که سیاست کشورش در قبال تایوان بدون تغییر باقی مانده و واشنگتن از نزدیک تحولات مرتبط با این جزیره مورد مناقشه را رصد میکند. این سخنان سالیوان اگرچه باید به نوعی در راستای حمایت از تایوان تلقی شود اما او به نوعی خواسته این موضعگیری را علیه چین سر و شکل ندهد. در همین راستا سی.ان.ان گزارش داده مقامات دولت آمریکا نگران هستند که در آستانه سفر احتمالی رئیس مجلس نمایندگان این کشور به تایوان، چین به دنبال برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز تایوان باشد تا این سفر را مختل کند. این تحلیل هم به نوعی نشان میدهد که واشنگتن هنوز نگران واکنشهای نظامی و امنیتی چین به سفر مذکور است و اگر این اختلال عملیاتی شود بدون شک در آینده نزدیک باب این اقدامات برای چینیها باز خواهد شد و میتواند هزینههای گزافی برای منافع ایالات متحده داشته باشد. در این بین ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در جریان سفرش به هند - پاسیفیک از جمله اندونزی اعلام کرد که تعداد رهگیری جنگندهها و ناوهای چینی در منطقه اقیانوسیه توسط آمریکا و نیروهای نظامی کشورهای متحد در طول زمان، به طرز چشمگیری رشد داشته و تعداد تنش و برخورد نیز به همین میزان زیاد شده است.
این مواضع رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا را هم باید به نوعی در قاموس راهبرد «چینزدایی» و بزرگنمایی تحرکات نظامی پکن دانست که ایالات متحده اخیراً آن را تشدید کرده است. اما آنچه در این میان مهم به نظر میرسد این است که بایدن در این بین و در زمانهای که روسیه را در منجلاب اوکراین درگیر کرده، نمیخواهد بیش از حد ممکن وارد تقابل با چین شود و به همین دلیل او نوعی آرامسازی در روابط با پکن را دنبال میکند. شاید هنری کیسینجر که تنها بازمانده کابینه نیکسون است و در کنار او به عنوان معمار روابط آمریکا و چین شناخته میشود بهترین توصیه را به بایدن کرده باشد: «رئیسجمهوری آمریکا نباید بگذارد سیاستهای داخلی مانع اهمیت درک دوام چین شود»! حال باید دید که حاکم کاخسفید میتواند پلوسی را مدیریت کند یا خیر!
دیدگاه تان را بنویسید