رئیسجمهور پاکستان دستور انحلال پارلمان و کابینه را صادر کرد؛
۹۰ روز تا پایان حیات سیاسی عمرانخان!
فرشاد گلزاری
هر زمان که از پاکستان سخن به میان میآید، ناخودآگاه اذهان عمومی به سمت نقش ارتش در این کشور هدایت میشوند. واقعیت این است که پاکستان از سال 1947 که از هند جدا شد و خود را به عنوان یک کشور مستقل به دنیا معرفی کرد، زیر یوغ نظامیانش بوده و تا به امروز همین روند ادامه دارد. اسلامآباد اساساً مکانی است که اگر هر شخص وارد آن شود، با دیدنِ پلیس راهنمایی و رانندگی و سپس با رویت گشتهای ضد تروریست که در پایتخت به چشم میخورند، به این نکته پی میبرد که پاکستان زیر سلطه «امنیتیها» قرار دارد که این جماعت همه از ارتش کشور خط میگیرند. به عنوان مثال سرویس اطلاعاتی این کشور که با نام ISI در جهان شناخته میشود، یکی از قدرتمندترین ساختارهای امنیتی منطقه و سپس جهان به شمار میرود. قدرتمند از این جهت که سرویس اطلاعاتی پاکستان ازسویی حدود 3 دهه طالبان در افغانستان را راهبری کرد و حالا به آرزوی دیرینه خود یعنی دستیابی به افغانستان به عنوان عمق استراتژیک خود رسیده است و از سوی دیگر دهها جریان تروریستی در داخل و پیرامون مرزهای خود را تحت کنترل و مدیریت دارد و گهگاه با آنها وارد منازعه سخت میشود. ساختار امنیتی پاکستان که تماماً زیر سلطه ارتش این کشور است، نیز از همان روزهای اولیه استقلال در سالهای 1948 و 1949 مبارزه با هند به عنوان یک کشور همسایه اما متخاصم را به صورت جدی در دستور کار خود قرار داده است و نبرد اطلاعاتی میان اسلامآباد و دهلی همچنان در بالاترین سطح تا کشمیر و حتی کابل و پکن ادامه دارد. این شرح وظایف بدان جهت اهمیت دارد که بدانیم تا چه حد ارتش در امنیت این کشور دخل و تصرف دارد ولی نکته مهم این است که ارتش پاکستان در سیاست هم دخالت مستقیم دارد. بارها و بارها طی سالهای گذشته شاهد بودهایم یکباره یک نخستوزیر در اسلامآباد کنار گذاشته شده و چند روز بعد هم دولت منحل و انتخابات جدید برگزار شده است. طبیعتاً این مدار باز هم به انتخاب نخستوزیر و دولت جدید در پاکستان میانجامد که تمام نفرات باز هم با تایید پنهان و مهرهچینی ارتش روی صحنه سیاست در اسلامآباد میآیند و کمی بعد هم تکرار این ماجرا به نحوی دیگر مشاهده میشود. حالا هم به نظر میرسد که این اتفاق رخ داده است! ماجرا از این قرار است که از چندین ماه پیش و به خصوص پس از آنکه موج سهمگین کرونا از هند وارد پاکستان شد، اعتراضهایی از سوی مردم این کشور به جهت مدیریت ناکارآمد عمرانخان در زمینه مدیریت بیماری و وضعیت نامطلوب بهداشتی و اقتصادی رخ داد که دولت این کشور معتقد بود این حجم از اعتراضهای به وقوع پیوسته با تحریک اپوزیسیون این کشور انجام شده است. رفته رفته این اعتراضها زاویههای جدید به خود گرفت و شاهد آن بودیم که اعتراضها به وضعیت معیشت و اقتصاد از سوی جناحهایی که تاکنون خاموش نشسته بودند هم کلید خورد و این دقیقاً زنگ خطر برای عمرانخان را به صدا درآورد.
بسیاری معتقدند که این بار هم ارتش پشت پرده انحلال دولت و پارلمان پاکستان بوده است، اما مدیر کل روابط عمومی ارتش پاکستان هرگونه ایفای نقش در تحولات روز گذشته این کشور که منتهی به انحلال مجلس ملی پاکستان شد را رد کرد
انحلال، خروجی یک نزاع تمامعیار
در روزهای اخیر، اشخاصی مانند آصف علی زرداری، رئیس جمهوری پیشین پاکستان و رهبر حزب مردم و نواز شریف، نخستوزیر پیشین و رهبر حزب مسلم لیگ که از دو سال گذشته در لندن بسر میبرد، همگی بر مقابله با دولت عمرانخان تاکید و اپوزیسیون را حمایت کردند
در طول یک ماه گذشته جدال سیاسی در پاکستان میان دولت و مخالفان وارد مرحلهای جدید شد و حزب حاکم از دست برتر خود برای غلبه بر «بحران ساختگی» توسط مخالفان خبر داد. درحالی که رهبران مخالفان دولت مدعی شکستن اکثریت حزب حاکم در مجلس و حتی به نتیجه رساندن طرح عدم اعتماد به نخست وزیر بودند. جدال بین دولت عمرانخان، نخست وزیر پاکستان و جبهه مشترک اپوزیسیون موسوم به «جنبش دموکراتیک پاکستان» درحالی به اوج خود رسید که هرکدام از طرفین دیگر به دنبال حل و فصل مشکلات در سطح ملی نبودند و صرفاً به وزنکشی سیاسی و به رخ کشیدن برتری حزبی خود تکیه کردند. نکته جالب این است که مخالفان عمرانخان فقط در داخل پاکستان فعال فعالیت نمیکردند، بلکه در خارج از کشور هم به دنبال هدف قرار دادن وی و کابینهاش بودند. به عنوان مثال آصف علی زرداری، رئیس جمهوری پیشین و رهبر حزب مردم و نواز شریف، نخستوزیر پیشین و رهبر حزب مسلم لیگ نواز که طی دو سال گذشته در لندن به سر میبرد، پشتیبان قوی جبهه مشترک اپوزیسیون به شمار میروند و بر وجه مشترک خود یعنی مقابله با دولت عمرانخان تاکید میکنند. این روند تقابلی طی روزهای اخیر به جایی رسید که عمرانخان از طرفداران خود خواست تا برای حمایت از وی و آرمانها سیاسیشان مقابل پارلمان تجمع کنند. دلیل این فراخوان عمرانخان هم مشخص بود؛ او قرار بود روز گذشته (یکشنبه) در پارلمان کشورش حاضر شود و شاهد رأی عدم اعتماد خود باشد ولی لحظاتی قبل از برگزاری این جلسه، طرح رایگیری بر سر عدم اعتماد به نخست وزیر پاکستان با موضع گیری معاون رئیس این پارلمان غیرقابل اجرا اعلام شد. اگرچه عمرانخان میتوانست با یک رویکرد جدید اختلافها را حل و فصل کند ظهر دیروز (یکشنبه) یکباره اعلام شد که عارف علوی، رئیس جمهوری پاکستان با موافقت با پیشنهاد عمرانخان، درخواست انحلال پارلمان را داد و بعد از صدور دستور انحلال پارلمان و کابینه از سوی رئیسجمهور، خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شد. پس از آن هم عمرانخان در یک سخنرانی تلویزیونی از مردم پاکستان خواست تا برای انتخابات آماده شوند. کمی بعد هم فرخ حبیب، وزیر اطلاعات و صدا و سیمای پاکستان گفت که انتخابات ظرف ۹۰ روز برگزار خواهد شد. بر همین اساس عمرانخان تا 90 روز دیگر به عنوان نخستوزیر ایفای نقش میکند ولی نکته اینجاست که اپوزیسیون دست از سر او برنمیدارد، به گونهای که چندین تن از رهبران اپوزیسیون از تحولات اخیر به شدت انتقاد کرده و شهباز شریف، رهبر اپوزیسیون در مجلس ملی تا آنجا پیش رفت که اظهار داشت اقدامات عمرانخان چیزی کمتر از خیانت بزرگ نبود. راجا خالد محمود، معاون دادستان کل پاکستان هم که در اعتراض به این اقدام، استعفا داده و گفته است که نخست وزیر پاکستان قانون اساسی را نقض کرده و ممکن است با اتهام خیانت مواجه شود. این مسائل البته به ظاهر یک غایب مهم هم دارد که آن هم ارتش است. همه معتقدند که اینبار هم ارتش پشت پرده این مجادله و انحلال دولت و پارلمان پاکستان بوده است؛ اما ژنرال بابار افتخار، مدیر کل روابط عمومی ارتش پاکستان هرگونه ایفای نقش در تحولات روز گذشته این کشور که منتهی به انحلال مجلس ملی پاکستان و عدم اجرای رایگیری بر سر اعتماد به عمرانخان در این مجلس شد را رد کرد. به هر ترتیب چه ارتش در این سناریوی چند ضلعی نقش داشته باشد و چه نداشته باشد، عمرانخان نهایتاً 90 روز دیگر میتواند در اسلامآباد عهدهدار پست نخستوزیری باشد و باید دید که آیا مجدداً در انتخابات رای میآورد یا خیر؟
دیدگاه تان را بنویسید