شایعات عجیب از کجا سرچشمه میگیرند؟
کره شمالی از دروغ تا واقعیت
«به گفته یک روزنامه دولتی در چین، عموی کیمجونگاون پس از آنکه لخت شد و دستهای از سگهای گرسنه او را خوردند، کشته شد»؛ شاید شما هم این داستان را شنیده و باور کرده باشید. این خبر را روزنامه ایندیپندنت در سال ۲۰۱۴ منتشر کرد. بعد مشخص شد، این خبر از شوخی یک طنزپرداز چینی آغاز شده بود و ایندیپندنت در گزارشی از انتشار این خبر نادرست، پوزش خواست؛ اما تا آن زمان، بسیاری از خبرگزاریها و روزنامههای مطرح دنیا این خبر را بازنشر کرده بودند؛ خبرگزاریهایی چون «انبیسی»، «دیلی میل»، «واشنگتن پست»، «سان» و «اکسپرس».
ازآنجاکه همواره تکذیب چنین خبرهایی به اندازه نشرشان صدا نمیکند، باور نادرست اولیه در ذهن بسیاری از مخاطبان برای همیشه جا خوش میکند. این تنها نمونهای است از آنچه که باعث میشود رسیدن به تصویری درست از درون کره شمالی کار دشواری باشد. این نمونهها فراوانند و مرور همه آنها زمان زیادی میبرد.
تنها ریشه این مسئله، سوگیری رسانههای غربی نسبت به کرهشمالی نیست بلکه محدودیتهایی که مقامات این کشور حتی بر روزنامهنگاران و گردشگردان خارجی وضع کردهاند، به خوبی نقش مکمل را بازی میکند. بیشتر گردشگرانی که به کره شمالی رفتهاند، میگویند طی سفر همواره کسی از راهنماهای گردشگری آنها را همراهی میکند و آنها اجازه سخن گفتن با مردم را ندارند؛ البته مردم هم همینطور؛ به همین خاطر، منبع بیشتر اخباری که رسانههای غربی درباره کره شمالی منتشر میکنند، کرهایهایی هستند که از این کشور به طور غیرقانونی گریختهاند و البته چنین کسانی به این علت روشن که تصمیم به گریختن از کره شمالی گرفتهاند، نمیتوانند تصویرگرهای خوبی از این کشور باشند. برای نمونه، «لیسوناوک» در سال ۲۰۰۴ پس از گریختن از کره شمالی توصیفهایی از آن کرد توصیفهایی از کمپهای زندانیان سیاسی. چندی بعد، رئیس «فراریان کرهای در سئول» ادعاهای او را رد کرد و گفت که «اوک»، هرگز زندانی سیاسی نبوده است.
پس چه باید کرد؟ واقعیت آن است که به دست آوردن تصویری درست از درون کره شمالی، تصویری که بتوان آن را با اطمینان ارائه کرد، کاری ناممکن است؛ حتی اگر به آنجا سفر کنیم؛ اما دستکم میتوان توصیفهای متفاوت از آن را کنار هم گذاشت و از گزارشها و آمار مؤسسههایی همچون سازمان بهداشت جهانی و سازمان جهانی غذا یاری جست تا اگر نمیتوانیم به تصویری درست و با جزئیات از آن دستیابیم، دستکم خطوط محوی از سیمای این کشور رازآلود پیدا کنیم.
«بیبیسی» خبرگزاریای که خبر جعلی قانون مدل مو را منتشر کرده است، مستندی درباره زندگی مردم کرهشمالی دارد. مستند با این جمله آغاز میشود: «کره شمالی سرکوبگرترین حکومت جهان است». در ادامه از زبان دو شهروند کرهای سخنانی نقل میشود و گزارههایی درباره کره شمالی گفته میشود؛ گزارههایی همچون اینکه ترس از کمپهای زندانیان است که جامعه را از فروپاشی نگاه داشته است.
یکی از این دو نفر که در بازار به خرید و فروش مشغول است، میگوید: «تنها در روزهایی که اوضاع کار خوب است میتوانیم سه وعده برنج بخوریم و در روزهای دیگر باید ذرت با آن قاطی کنیم.» این همان تصویر آشنای رسانهها از کره شمالی است.
گزارشهای مؤسسههای جهانی هر چند خالی از جانبداری نیستند اما میتوانند ابزاری برای سنجش به ما بدهند. سلامت، آموزش و تغذیه، بنیادیترین مؤلفهها برای شناخت وضعیت مردم کرهشمالی است. مردم کرهشمالی از آموزش و بهداشت رایگان بهرهمندند. بیسوادی در این کشور زیر یک درصد است. در زمینه بهداشت هم تعداد پزشک به ازای هر ۱۰ هزار بیمار میتواند معیار خوبی برای سنجش باشد.
کره شمالی در این معیار با ۳۳ پزشک به ازای ۱۰ هزار بیمار، بالاتر از بسیاری از کشورهای توسعهافته است؛ کشورهایی همچون کانادا، کرهجنوبی و ژاپن با ۲۱، ۲۱ و ۲۳ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار بیمار. جالبتر آنکه بدانید در کشور ما تنها ۹ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار بیمار وجود دارد؛ اما کره شمالی از نظر تغذیه که شاخصی مهم برای زندگی است، در آمارها وضع خوبی ندارد. بنا به گزارش مرکز جهانی غذا، ۳۱ درصد از مردم این کشور دچار سوءتغذیه هستند. کره شمالی از این نظر در کنار کشورهایی همچون کنیا و کنگو قرار دارد؛ هر چند کشوری مانند هند هم که امروز چهارمین اقتصاد قدرتمند دنیا شناخته میشود، با بیش از ۲۰ درصد سوءتغذیه چندان دور از کره شمالی نایستاده است.
میتوان این نکته را در نظر گرفت که دادههای این مراکز، هرگز معیاری بیطرفانه برای سنجش کره شمالی و تقریباً هیچ کشوری نیستند اما هنگامی که معیار دیگری در دست نیست، با رویکردی منتقدانه میتوانند سودمند باشند. همانطور که پیشتر گفته شد، این گزارش باهدف رسیدن به تصویری مشخص از کره شمالی با کنار هم قرار دادن این اطلاعات نوشتهنشده است بلکه هدف، به دست دادن چارچوب و مرزهایی است که تصویر واقعی کره شمالی درون آن، در تاریکی قرار گرفته است. از همین رو نمیتوان به بسیاری از پرسشها درباره این کشور قاطعانه پاسخ داد اما با نمونههایی که ذکر شد میتوان به این نتیجه رسید که تصویری که ما از راه رسانههای غربی از کره شمالی در ذهن داریم، میتواند دور از واقعیت باشد.
دیدگاه تان را بنویسید