گزارش «توسعه ایرانی» از دلایل شکل گیری فضای هیستریک میان غرب و روسیه؛
بازی با کارت اوکراین؛ از پروپاگاندا تا محاسبات نهایی
«به جهنم خوش آمدید!». این جمله اخیر ژنرال والری زالوژنی، فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین خطاب به روسها است که گویا قرار است طی روزهای آینده به اوکراین حمله کنند. جملهای که اگرچه خیلی کوتاه تلقی میشود، اما در حقیقت یک نوع تاکتیک قدیمی نظامی برای تقویت روحیه نظامیان این کشور محسوب میشود. او در جای دیگری از سخنان اخیرش اعلام کرد که 420 هزار سرباز اوکراینی و هر فرمانده، بدون استثنا از قبل به چشمان مرگ نگاه کردهاند، ولی ما حتی یک تکه از خاک اوکراین را نخواهیم داد. این اظهارات به آن جهت اهمیت دارد که باید درک کنیم اوکراینیها به نوعی آماده مقابله با هرگونه تهاجم روسها هستند و حتی بسیج مردمی در جای جای این کشور شکل گرفته تا در صورت لزوم با روسها وارد جنگ شوند. در این میان صرفاً اوکراینیها آماده به یراق نیستند، بلکه در اردوگاه غربیها هم هر لحظه یک ساز جدید نواخته میشود. به عنوان مثال روز گذشته (یکشنبه) بن والاس، وزیر دفاع انگلیس تلاشهای دیپلماتیک برای جلوگیری از حمله ادعایی روسیه به اوکراین را با مصالحه مقایسه کرد و گفت که به احتمال زیاد پوتین با وجود تلاشهای هماهنگ برای جلوگیری از جنگ، دستور حمله را خواهد داد. او در مصاحبه با ساندیتایمز اعلام کرد که مسکو هر لحظه ممکن است دست به حمله نظامی بزند و برای این منظور هم ۱۳۰ هزار سرباز روسی و تجهیزات در مرز اوکراین مستقر کرده است. به گفته والاس، شاید پوتین تانکهایش را خاموش کند و ما همگی به خانه برگردیم اما بوی خفیفی از توافق مونیخ به مشام میرسد که منشأ آن غرب است. در این میان، جیمز هیپی، وزیر نیروهای مسلح انگلیس هم هشدار داد که روسیه در موقعیتی قرار دارد که میتواند خیلی سریع با حدود ۱۳۰ هزار سرباز در مرز اوکراین حمله کند، اما برخلاف طالبان که کابل را تصرف کرد، نیروهای انگلیسی نمیتوانند در صورت بروز جنگ در اوکراین شهروندان انگلیسی را از این کشور خارج کنند! این اظهارنظرها در حالی مطرح میشود که شنبه شب روسای جمهور روسیه و آمریکا با یکدیگر به صورت تلفنی در مورد اوکراین گفتوگو کردند اما گویا این مذاکرات چندان دوستانه نبوده است. یوری اوشاکوف، دستیار ولادیمیر پوتین در امور بینالملل پس از اتمام این گفتوگوی تلفنی اعلام کرد این تماس کمی بیش از یک ساعت به طول انجامید و در «فضایی هیستریک و بیسابقه و در میان استرس شدید مقامات آمریکایی» درباره حمله احتمالی روسیه به اوکراین انجام شد. اما در آنسوی میدان یعنی در ایالات متحده اوضاع به گونهای دیگر در حال طی شدن است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا که در هاوایی به سر میبرد اعلام کرد که ایالات متحده پرسنل دیپلماتیک خود را از پایتخت اوکراین به شهر لویو در بحبوحه نگرانیهای امنیتی منتقل میکند. از سوی دیگر کانادا و هم استرالیا اعلام کردند که در بحبوحه تشدید بحران اوکراین، فعالیت در سفارت کییف را به حالت تعلیق درآوردهاند و دفاتر موقت خود را در لویو باز میکنند. فارغ از اینکه حدود ۱۵۰ سرباز آمریکایی از گارد ملی فلوریدا که در اوکراین به سربازان آموزش میدادند، در حال خروج از این کشور به دلیل تهدید تهاجم نظامی از سوی روسیه هستند، موضوع مهم غیبت سفیر آمریکا در اوکراین است!
در مورد اوکراین در سال 2014 به وضوح دیدیم که روسها به هیچ وجه مستقیماً نظامیان خود را با یونیفرم و پرچم روسیه وارد مناطق شرقی اوکراین یعنی لوهانسک و دونتسک نکردند، بلکه صرفاً از جداییطلبان شرق اوکراین حمایت کردند و حالا هم همین نفرات برای روسیه خواهند جنگید.
رسانه و آنچه با شدت مخابره میشود
واقعیت این است که در بحبوحه بحث حمله روسیه، سفارت آمریکا در اوکراین از سال ۲۰۱۹ که دونالد ترامپ (رئیس جمهوری پیشین آمریکا) سفیر واشنگتن در کییف را برکنار کرد خالی مانده است و حالا مشخص میشود که اساساً برخی از اخباری که به نقل از سفارت مخابره میشد، بیاساس است.
واقعیت این است که سفارت آمریکا در اوکراین از سال ۲۰۱۹ که دونالد ترامپ (رئیس جمهوری پیشین آمریکا) سفیر واشنگتن در کییف را برکنار کرد خالی مانده است. حالا این سوال مطرح شده که اوکراینیها چقدر مشتاق دریافت نماینده دیپلماتیک (سفیر) از سوی بایدن هستند و چرا گزینه پیشنهادی آمریکا برای سفارتش در اوکراین، چندین هفته است که منتظر تایید کییف مانده؟ این سوال دقیقاً به ما نشان میدهد که بخشی از اخبار اخیر در قبال حمله روسیه به اوکراین و کلاً این پرونده، کذب محض بوده یا به نوعی باید آن را یک جنگ روانی تمام عیار دانست. اینکه از یک طرف دائم رسانههای بریتانیایی و آمریکایی به عنوان دو کشور رقیب با روسیه اعلام میکنند که امروز یا فردا روسیه به اوکراین حمله میکند، در حقیقت سناریویی است که به تزریق یک شوک آنی و جهتدار برمیگردد و حالا این روند شدت گرفته است. به عنوان نمونه یائیر لاپید، وزیر خارجه اسرائیل دیروز (یکشنبه) اعلام کرد که 32 هواپیمای مسافربری قرار است تا شهروندان اسرائیلی در اوکراین را به تلآویو منتقل کنند که نشان میدهد ایالات متحده در مورد حمله احتمالی به اوکراین از ناحیه روسیه به اسرائیل هشدار داده است. در این میان حتی روزنامه هاآرتص فاش کرده که آمریکا، رژیم صهیونیستی را در جریان زمان احتمالی حمله روسیه به اوکراین قرار داده است و به همین دلیل این رژیم درصدد خارج کردن فوری شهروندان خود از اوکراین است. در جایی دیگر روسها هم همین تاکتیک را به کار بردهاند و حالا معتقدند که تمام این روند یک دروغ علنی و بزرگنمایی از سوی آمریکا است. اما نکته مهمتر این خواهد بود که برآورد طرفین نسبت به هم چیست؟ فارغ از مسائل تبلیغات و عملیات روانی، باید به این موضوع اشاره شود که اساساً روسها در حال کم کردن هزینههای خود در مورد حمله احتمالی به اوکراین است. ما در مورد پرونده لیبی، گرجستان (2008) و اوکراین (2014) دیدیم که روسها به سرعت نیروهای خود را آرایش دادند و وارد مناطق مذکور کردند اما در این میان تفاوتهایی وجود داشت. در سوریه و گرجستان اگرچه نیروهای نظامی روسیه عملکننده بودند، اما در نهایت آنها با رابطهای خود در هر دو کشور تماس داشتند و آنها به عنوان پیادهنظام روسها کار کردند و درنهایت روسیه نقش «تمامکننده» و نه «عملکننده» ابتدایی را داشت. در مورد اوکراین در سال 2014 هم به وضوح دیدیم که روسها به هیچ وجه مستقیماً نظامیان خود را با یونیفرم و پرچم روسیه وارد مناطق شرقی اوکراین یعنی لوهانسک و دونتسک نکردند، بلکه صرفاً از جداییطلبان شرق اوکراین حمایت کردند و حالا هم همین نفرات برای روسیه خواهند جنگید و ارتش کلاسیک روسیه در آخر ورود خواهد کرد. روسها با این سناریو بیش از آنکه بخواهند اوکراین را مورد هدف قرار دهند، به دنبال تنبیه آن هستند ولی در نهایت آنها به دنبال این هستند که اروپا و آمریکا به شدت از این روند احساس ترس کنند و در نهایت امتیازهای موردنظر پوتین را بدهند. حال باید دید که کرملین فرمان حمله را صادر میکند یا خیر؟!
دیدگاه تان را بنویسید