اوضاع وخیم زنان افغانستان، محور اصلی نشست دو روزه پارلمان اروپا
نگاه خیره به یک زخم کهنه
فرشاد گلزاری
یکی از خاصیتهای منفی تحلیل و واکاوی تحولات نظام بینالملل، برخورد با سوژههایی است که میتواند اثر مخرب خود بر ذهن و افکار را روزها و حتی هفتهها بر جای بگذارد. گاهی اوقات رویت یک تصویر (هر چند گذرا) به اندازهای برای مخاطبان و نویسندگان دردآور است که یکباره میلیونها سیگنال بلاتکلیف و بهتآور وارد پیکره وجودی آنها میشود و همه سعی میکنند تا از آن فرار کنند. همه به یاد دارند که در سال 2015 میلادی یکباره تصویری از جسم بیجان پسربچهای دوساله که روی شنهای سواحل دریای مدیترانه آرمیده بود، بر خروجی رسانهها قرار گرفت و یکباره جهان پر شد از سکوت و «چراهای» بیپایان. کودکی به نام «آلان کُردی» که پدر و مادرش اهل کوبانی بودند و برای فرار از چنگال داعش و خروج از سوریه و هزار بحران دیگر، تن به مهاجرت اجباری دادند ولی سهمش چیزی جز مرگ نبود. همان هنگام سازمان ملل و هزاران نهاد خصوصی و دولتی در اقصی نقاط دنیا، صدایشان بالا رفت و فریاد زدند؛ اما جنس این فریادها صرفاً سیاسی و تبلیغاتی بود ولی آنچه که امروز با گذشت حدود 7 سال از انتشار تصویر آلان کُردی تداعی میشود، بیرحم بودن عالم سیاست و نظام بینالملل است که حالا نمونه آن را در افغانستان به گونهای دیگر شاهد هستیم. چند روز پیش تصویری در فضای مجازی از سوی کاربران افغانستانی منتشر شد که این بار البته خبری از جنازه یا ریخته شدن خون یک انسان بیگناه نبود؛ بلکه به وضوح نشان از مرگ انسانیت داشت. مادری با برقع آبی که چهرهاش را از شرمساری زیر آن پنهان کرده، تابلویی در دست دارد با این مضمون: فروشی است! در کنارش دختری برزمین نشسته و خیره به کف خیابانی است که حالا طالبان بر آن حکمفرمایی میکند. اینکه باید در مورد این تصویر چه گفت و چه کرد، موضوعی است که اگر ساعتها بدان فکر کنیم باز هم کلمات برای تفسیر آن به تنگ میآیند ولی آنچه که همانند روز روشن است، بحران خانمانسوزی است که حالا پس از 20 سال مجدداً بمانند آوار و شاید هم صاعقه بر سر مردم هوار شده که باز هم ردپای طالبان در آن مشهود است. بدون شک 15 آگوست 2021 میلادی نه تنها در تاریخ افغانستان، بلکه در دفتر قطورِ نظام بینالملل به عنوان لکه ننگی ثبت و ضبط میشود که مردم از شدت گرسنگی و بیپولی جگرگوشهشان را در کنار خیابان حراج میکنند. این دقیقاً همان روی خشن و بیعدالت نظم نوین جهانی است که بسیاری معتقدند باید آن را سوغات آمریکاییها برای مردم افغانستان دانست. واضح بود که رها کردن این مردم آن هم زیر پرچم «امارت اسلامی» چیزی جز ننگ و نکبت به بار نمیآورد، اما مساله اینجاست که طالب همه این خبرها را در کسری از ثانیه تکذیب میکند یا به دنبال حذف ناشران آن برمیآید و حالا هم که بحث نظارت بر رسانهها از سوی این جریان به هوا برخاسته است. در این میان ذبیح الله مجاهد روز گذشته (چهارشنبه) در نشستی به میزبانی کمیته مصونیت خبرنگاران در کابل از تلاش برای فعالسازی کمیسیون رسیدگی به تخلفات رسانهها خبر داد. او اعلام کرد به دلیل اینکه رسانهها صدای مردم را به دولت میرسانند به فعالیت آنها نیاز است اما رسیدگی به تخطی و تخلف آنها با تشکیل کمیسیون ضروری است تا سوءتفاهم بین رسانهها و طالبان برطرف شود.
بدون تردید از سرگیری عملیات تخلیه افغانها از کابل که با هماهنگی قطر شروع خواهد شد هم دردی را دوا نمیکند، جز اینکه نخبگان و تحصیلکردهها را به پایتختهای غربی برساند و افغانستان را برای ادامه حیات طالبان آرامتر کند
روزهای تاریکِ زنان افغان!
در نخستین روز نشست«روزهای زنان افغان» در بروکسل، رئیس پارلمان اروپا با محکوم کردن «تبعیض سیستماتیک جنسیتی» علیه زنان افغان، هرگونه تعامل جهان با امارت اسلامی طالبان را مشروط به رعایت حقوق زنان دانست
اظهارات مجاهد در حالی مطرح شده است که بسیاری از خبرنگاران از کار بیکار شدهاند یا در بازداشت طالبان به سر میبرند و این در حالیست که زنان خبرنگار و مجریهای تلویزیونی که تا پیش از ورود طالبان به کابل مشغول کار بودند، خانهنشین شدهاند. فارغ از این موضوع باید توجه داشت که از زمان حضور طالبان، زنان اجازه حضور در دانشگاههای دولتی را ندارند و دختران دانشآموز بالاتر از کلاس ششم در بیشتر ولایتهای کشور از بازگشت به کلاسهای درس بازداشته شدند ولی طالبان مدعی شده که به زنان و دختران دانشجو و استادان زن اجازه بازگشت به دانشگاهها تحت دستورالعمل ویژهای، داده شده است؛ به گونهای که باید حجاب اسلامی رعایت شود، متون بر اساس اصول اسلامی تدریس شود و کلاس دخترها از پسرها جدا شود. دیروز همزمان با برپایی نشستی دو روزه با عنوان «روزهای زنان افغان» در پارلمان اروپا واقع در بروکسل، پایتخت بلژیک، خبر رسید که دانشگاههای دولتی در مناطق گرمسیر افغانستان برای اولین بار با حضور زنان بازگشایی شده است که این رویداد را میتوان نخستین بازخورد و نتیجه این نشست ارزیابی کرد. روبرتا متسولا، رئیس پارلمان اروپا در کنار سیما سمر، وزیر سابق زنان افغانستان در این نشست دو روزه سخنرانی کردند؛ نشستی که هدف از برپایی آن آگاه کردن جهانیان نسبت به شرایط زنان در جامعه افغانستان و تحت فشار قرار دادن رژیم طالبان برای تن دادن به رعایت حقوق زنان این کشور اعلام شد. در نخستین روز این نشست، رئیس پارلمان اروپا با محکوم کردن «تبعیض سیستماتیک جنسیتی» علیه زنان افغان، هرگونه تعامل جهان با امارت اسلامی طالبان را مشروط به رعایت حقوق زنان دانست. علاوه بر پیام ضبط شده آنجلینا جولی، فرستاده ویژه کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد، سخنان اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا و امینه جین محمد، معاون دبیرکل سازمان ملل در این نشست پخش شد. اینکه پارلمان اروپا در مورد زنان افغانستان چه اقدامی را میتواند انجام دهد و تا چه حد چنین نشستهایی میتواند راهگشا باشد، موضوعی است که پاسخ آن عملاً مبهم است؛ چراکه در داخل افغانستان به هیچ وجه اوضاع آنگونه که گفته میشود پیش نمیرود. اصل ماجرا از این قرار است که مشکلات مالی و نبود بودجه برای پرداخت به مردم باعث ایجاد یک آنومی شده است و تصویر مادری که دخترش را به فروش گذاشته (که البته در گذشته هم مسبوق به سابقه بوده است)، ریشه در همین آنومی دارد. کمکهای جهانی با محافظهکاری تمام به افغانستان ارسال میشود و بسیاری از فعالان مدنی در افغانستان معتقدند که طالبان تمام کمکهای غیرمالی را به صورت عادلانه بین مردم تقسیم نمیکنند؛ بلکه مثلاً در ولایت قندهار که محل تولد این جریان در اواسط دهه 90 به شمار میآید، بیشترین حجم کمکها مشاهده شده است که نشان از تبعیض این جریان در توزیع کمکها دارد. اینکه کشورهایی مانند هند و روسیه مجدداً اعلام کردهاند که به رسمیت شناختن طالبان همچنان ممکن نیست و دولت های غربی هم در مورد کمک به افغانستان عزم راسخ ندارند، موضوعی است که نشان میدهد بحران فراتر از این قضایا خواهد رفت. بدون تردید ازسرگیری عملیات تخلیه افغانها از کابل که با هماهنگی قطر شروع خواهد شد هم دردی را دوا نمیکند، جز اینکه نخبگان و تحصیلکردهها را به پایتختها غربی برساند و افغانستان را برای ادامه حیات طالبان آرامتر کند. حال سوال این است که چند دختر و زن دیگر باید فروخته شوند و چند پسر و مرد دیگر باید به کام مرگ بروند تا جامعه ملل فکری به حال افغانستان خسته کند؟ باید دید که زخم کهنه افغانها چگونه تیمار خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید