تعمیق روابط نظامی مراکش با اسرائیل به خریداری و تولید پهپادهای انتحاری رسید؛
رباط، بارانداز امنیتی تلآویو در آفریقا
فرشاد گلزاری
اگر با کمی ریزبینی به توافق موسوم به «توافق ابراهیم» نگاه کنیم، به وضوح درمییابیم که پرونده عادیسازی روابط مراکش و رژیم صیهونیستی تا حد زیادی با سایر مدلهای مشابه فرق میکند. بخشی از این تفاوت به مسائل داخلی برمیگردد؛ چراکه شهروندان مراکش در این میان به دو دسته تقسیم میشوند. بخش اول یعنی طیف اسلامگرای این کشور به هر ترتیب مخالف عادیسازی روابط کشورشان با اسرائیل هستند و هنور هم به این مخالفت اصرار دارند. به عنوان مثال روز گذشته (سهشنبه) روزنامه عربی۲۱ در گزارش خود با اشاره به فراخوان جبهه حمایت از فلسطین و مخالفت با عادیسازی مراکش برای تظاهرات و تجمع در روز جهانی همبستگی با ملت فلسطین، اعلام کرد که صدها مراکشی در تجمعهای اعتراضی علیه عادیسازی روابط با اشغالگران شرکت کردند. این اعتراضات در شهرهایی چون وجدة و برکان (در شمال شرق)، بن سلیمان، بنی ملال و اولاد تایمة (در شمال) و همچنین در سایر شهرهای مراکش به وقوع پیوست که نشان میدهد همچنان این طیف مخاف سرسخت توافق ابراهیم است. در مقابل طیف دوم که بیشتر به حاکمیت و نهادهای لیبرالی نزدیک هستند، نگاهشان 180 درجه با اسلامگرایان تفاوت دارد. آنها از گذشته همانند عربستان سعودی معتقد بودند که باید تعامل با غرب و به خصوص آمریکا را در سرلوحه سیاستهای خود قرار دهند تا درنهایت بتوانند کشور را از وضعیتی که دارد به سمت یک به اصطلاح ثبات نسبی سوق دهند. در این میان باید توجه داشت که این طیف عموماً با کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه و اسپانیا ارتباط خوبی دارد. شاید برای خوانندگان این سطور هم جالب باشد اما باید دانست که مراکش اساساً عضو غیررسمی اتحادیه اروپا به حساب میآید و به همین دلیل ارتباطهای خوبی با بروکسل دارد. از جهتی دیگر ارتباطهای این کشور به دو دسته تقسیم میشود. بخشی از این ارتباط با کشورهای عربی و بخشی دیگر، ارتباط با کشورهای غربی و اروپایی است. مراکش و پادشاهی آن روابط خوبی با اعراب منطقه و به خصوص با عربستان دارد و به همین دلیل هر زمان که اروپاییها بخواهند پیام مهمی را به صورت غیرمستقیم به ریاض برسانند، از کانال مراکش برای پیامرسانی استفاده میکنند. البته عکس این قضیه هم صادق است و اعراب از مراکش برای رساندن پیام خود به غربیها طی سالهای گذشته بهره بردهاند. به همین دلیل، اسرائیل به خوبی تمام این ریزهکاریهای سیاسی و دیپلماتیک را طی دهههای گذشته زیرنظر داشت و حالا شاهد آن هستیم که رباط به یکی از ارزشمندترین داشتههای اسرائیل در شمال آفریقا و به خصوص در ناحیه استراتژیک شمال غربآفریقا تبدیل شده است. بر همین اساس سرعت انعقاد قراردادها و تفاهمنامهها میان اسرائیل و مراکش، روز به روز در حال افزایش است و حالا این روند از حوزه سیاسی در حال انتقال به حوزه امنیتی و خصوصاً نظامی است. سوالی که حالا برای بسیاری از تحلیلگران حوزه آفریقا مطرح شده این است که چرا اسرائیل در حال تقویت بنیه نظامی و امنیتی مراکش آن هم در زمان کنونی است؟
سرعت انعقاد قراردادها و تفاهمنامهها میان اسرائیل و مراکش، روز به روز در حال افزایش است و حالا این روند از حوزه سیاسی در حال انتقال به حوزه امنیتی و خصوصاً نظامی است که میتواند در بطن خود اهداف بلندمدت داشته باشد
اشراف بر اقیانوس اطلس و چند نکته!
براساس دادههای موجود موریتانی، مالی و سنگال از حوزههای مورد علاقه اسرائیل به شمار میآیند و به همین دلیل تلآویو آرام آرام سعی میکند مراکش را به بارانداز خود برای تعمیق نفوذش در این کشورها تبدیل کند
موقعیت جغرافیایی مراکش نشان میدهد که این کشور یکی از پهنههای مهم آبی را در اختیار خود دارد. مراکش ساحلی طولانی با اقیانوس اطلس دارد که از شمال به جبلالطارق و دریای مدیترانه میرسد. همچنین این کشور با الجزایر همسایه است و از غرب با اقیانوس اطلس، از جنوب با کشور موریتانی و از شمال با دریای مدیترانه همکرانه است. همین مختصات باعث شده تا اسرائیل بتواند از طریق تقویت مراکش در وهله اول اشراف خود بر اقیانوس اطلس و آبراه استراتژیک میان این کشور با اسپانیا را دو چندان کند. از سوی دیگر باید توجه داشت که مراکش به دلیل همسایگی با کشوری به نام الجزایر که الگوی استعمارستیزی در جهان است و فرانسویها را از خاک خود بیرون راند، برای رژیم صهیونیستی اهمیت زیادی دارد. اگر به اظهارات اخیر مقامات الجزایر نیمنگاهی گذرا بیندازیم به خوبی درمییابیم که این کشور نه تنها اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد، بلکه حالا معتقد است که توافقهای اخیر مراکش و اسرائیل به امنیتش ضربه میزند. به عنوان مثال روزنامه لکسپرسیون چاپ فرانسه اخیراً به نقل از چندین مقام الجزایری اعلام کرد که موساد به مرزهای الجزایر نزدیک شده و این امر تبعات ژئوپلتیک خطرناکی برای امنیت الجزایر دارد. اما داستان صرفاً به اینجا ختم نمیشود بلکه پس از سفر اخیر بنیگانتس، وزیر جنگ اسرائیل به مراکش چندین قرارداد نظامی به امضا رسیده که نشان میدهد تلآویو قصد دارد از مراکش به عنوان دژ مستحکم در شمال آفریقا بر اساس منافع خود استفاده کند. طبق گزارش روزنامه هاآرتص، مراکش اخیراً سیستم ضد پهپاد SKYLOCK را از رژیم صهیونیستی تحویل گرفته و جالب اینجاست که این سامانه به منظور حفاظت از حریم هوایی مراکش توسط اسرائیل ساخته شده است. این موضوع نشان میدهد که حریم هوایی مراکش برای اسرائیلیها بسیار مهم است و بدون تردید تعویق پروازهای مستقیم دو طرف احتمالا به همین دلیل است. از سوی دیگر اما منابع به روزنامه هاآرتص اعلام کردند که رژیم صهیونیستی چند فروند پهپاد انتحاری را به ارزش ۲۲ میلیارد دلار به مراکش فروخته است. این پهپادها که با نام «هاروپ» شناخته میشوند، همان پهپادهایی است که سال گذشته در جریان درگیری آذربایجان و ارمنستان به باکو فروخته شده بود. از سوی دیگر سایت عبری زبان آی-24 اعلام کرد که مراکش درحال آماده شدن برای ایجاد دو واحد تولید پهپاد در این کشور با فناوریهای نظامی رژیم صهیونیستی است. حال پرسش این است که چرا باید چنین اتفاقی، آن هم به این سرعت در مراکش بیافتد. نزدیکترین گمانهزنی که در این میان میتواند مطرح شود، بزرگنمایی تهدید الجزایر توسط اسرائیل و علیه مراکش است. تلآویو با این اقدام در حال تزریق ترس به مراکش و به نوعی در ابتدای کار در حال فروش تسلیحاتی به رُباط است که بیشتر برای درگیریهای نزدیک مورد استفاده قرار میگیرد. با این وجود باید توجه کرد که مراکشیها به دلیل محافظهکار بودنشان در حال تقویت بنیه نظامی خود توسط تلآویو هستند؛ اما واقعیت این است که سابقه مبارزاتی و نظامی الجزایریها بیش از مراکشیها است. در این میان موریتانی، مالی و سنگال از حوزههای مورد علاقه اسرائیل به شمار میآیند و به همین دلیل تلآویو آرام آرام سعی میکند مراکش را به بارانداز خود برای تعمیق نفوذش در این کشورها تبدیل کند.
دیدگاه تان را بنویسید