آمریکا پس از انتخابات میاندوره چه میشود؟
معلق بازیِ قاضی
بسیاری از جمهوریخواهان از دید ترامپ، تلاش کافی برای نمایش وفاداری خود به ترامپ به خرج ندادهاند و در انتخابات به صراحت از او کمک نخواستند و به آغوش او نرفتند در مورد پیروزی در انتخابات از یک منظر حق با ترامپ است. انتخابات میاندوره یک تمرین حزبساز بود، در واقع ساختن حزب ترامپ. جمهوریخواهان کمکم خود را متعهد به پذیرش تقلیدات غیرقانونی و تصمیمات نامتعارف میداند
سیدمحمد میرزامحمدزاده
امی دیویدسون سورکین، نویسنده نیویورک تایمز در مطلبی به دوران پس از انتخابات میاندوره در امریکا اشاره میکند و از نهادینه شدن ترامپیزم در آمریکا میگوید. به عقیده او جمهوریخواهان حالا به این باور رسیدهاند که باید بدون چون و چرا با چشم و گوش بسته دنباله رو ترامپ باشند. به عقیده او چنین رویکردی میتوان دوران خطرناکی را برای آمریکا رقم زند. دوران بیقانونی.
چند دقیقه پیش از آنکه ترامپ در جریان کنفرانس خبری روز چهارشنبه (شانزدهم آبان ماه) گزارشگر CNN را «شخصیت افتضاح» خطاب کند، عنوان کرده بود که نمیتواند احساسات خود را بیان کند. رئیسجمهور آمریکا نمیدانست با وجود این همه میانهرو و جمهوریخواه حومه شهری، چه حسی باید به شکست در انتخابات داشته باشد. او در ادامه گفت: من نمیدانم خوشحال باشم یا ناراحت. بله شکست آنها به این هزینه تمام شده بود که کنترل مجلس نمایندگان را از دست بدهند. از طرف دیگر بسیاری از جمهوریخواهان از دید ترامپ، تلاش کافی برای نمایش وفاداری خود به ترامپ به خرج ندادهاند و در انتخابات به صراحت از او کمک نخواستند و به آغوش او نرفتند؛ آنها باید میدانستند که بدون ترامپ هیچ نیستند. و برای مخفی کردن این احساسات ترامپ گفت: من صرفا حس خوبی به این انتخابات دارم.
اینکه آیا آقای رئیسجمهور خوشحال است یا ناراحت، اگر تنها مسئله مهم نباشد، به موضوع اصلی نگرانیهای حزب جمهوریخواه و کابینه وی تبدیل شده است. چند ساعت بعد از کنفرانس خبری، جف سژنز، دادستان کل آمریکا در نهایت وادار به کنارهگیری شد، با این حال او حتی در نامه کنارهگیری خود، تلاش کرد که خود را یک وفادار ایدئولوژیک نشان دهد و از رئیسجمهور به دلیل تمرکزش برای اجرای «مر قانون» قدردانی کرد. در واقع سژنز یک ترامپیست واقعی، به ویژه در سیاستهای مربوط به مهاجرت بود. بیانیه کاخ سفید در روز پنجشنبه (هفدهم آبان ماه) در مورد محدودیت شدید درخواستهای پناهندگی را میتوان در واقع یک دهنکجی به سژنز دانست که نتواند ریاست تخریب نظامی که خودش مشتاقانه به تحلیل برده بود را برعهده بگیرد.
تنها اشتباه سژنز این بود که پای خود را از نظارت بر تحقیقات رابرت مولر در مورد دخالت احتمالی روسها در انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 به منظور بر سر کار آوردن ترامپ، عقب کشید. ترامپ بر این باور است که دادستان کل وظیفه دارد از رئیسجمهوری در مقابل این آزار و اذیتها محافظت کند؛ در سوی دیگر، متیو وایتیکر، کسی که کفیل دادستانی کل خوانده شده است، دقیقا به عقیده ترامپ باور دارد. وقتی که یک خبرنگار از ترامپ پرسید که آیا وایتیکر، رابرت مولر را به کنترل در میآورد، وی تنها به این پاسخ اکتفا کرد که: چه سوال احمقانهای! احتمالا از دید ترامپ جواب بسیار واضح بود.
یکی از نتایج خطرناک انتخابات میاندورهای، ترویج این باور در میان برخی از جمهوریخواهان است که قراردادن عنان اختیار حزب در دستان ترامپ به خطرش میارزید. سه سناتور دموکرات که خود ترامپ شخصا در کمپینهای انتخاباتی علیه آنها شرکت کرد، در انتخابات شکست خوردند. جو دانلی در ایالت ایندیانا، کلیر مککاسکی، در ایالت میسوری و هیدی هیتکمپ در داکوتای شمالی سه سناتور دموکرات بودند که با حضور ترامپ در کمپینها در نهایت شکست خوردند. میچ، مککانل، جمهوریخواهی که رهبر اکثریت سنا باقی خواهد ماند در اینباره گفت: ترامپ بسیار سخت تلاش کرد و جمعیت بسیاری را جلب کرد و فکر میکنم که تأثیر به صراحت مثبتی داشت. در واقع ظاهرا برای مککانل اصلا اهمیتی ندارد که ترامپ برای ترغیب این جمعیت از برانگیختن تعصب حزبی، سخنان نابجا و ترس انداختن در دل مردم استفاده کرده است. مککانل همچنین نسبت به «تعرض به رئیسجمهور» هشدار داد؛ اصطلاحی که در عصر ترامپ میتواند معانی بسیاری را القا کند، اما منظور او در واقع استفاده دموکراتها از برتری خود در مجلس نمایندگان برای تحقیق در مورد ترامپ بوده است.
با وجود برداشت ترامپ از نتیجه انتخابات اخیر با عنوان «قریب به پیروزی تمام عیار»، شاهد شکستهای قابل توجهی در حزب او بودیم. به ویژه در سطح ایالتی که شکست قطعی شش فرماندار و بیش از دویست کرسی قانونگذاری در مجلس نمایندگان رقم خورد. برخی از جمهوریخواهان که در ماه ژانویه (دی – بهمن) به مجلس راه پیدا نمیکنند، به ویژه آن 23 نفری که درخواست بازنشستگی دادهاند، احتمالا با این ایده که آنها با چسبیدن به ترامپ میتوانستند کرسی خود را حفظ کنند، موافق هستند؛ اما آنها نتوانستند یا نخواستند که چنین ریسکی را بپذیرند. دیگران اما صرفا به یک دلیل واقع بینانه از ترامپ دوری جستند: ترامپ به شدت نامحبوب است. ترامپ بعد از انتخابات عنوان کرد که باربارا کاماستاک، نماینده منطقه 10 ویرجینیا، جزو کسانی بود که برد مسلم را به دلیل عدم هماهنگی با ترامپ از دست داد. در واقع کاماستاک رقابت را به جنیفر وکستون واگذار کرد، کسی که به باربارا لقب «باربارا ترامپاستاک» (خزانه ترامپ) داده بود. شاید جمهوریخواهی از نوع ترامپ فکر کند که چه صفت خوبی است.
با این حال در مورد پیروزی در انتخابات از یک منظر حق با ترامپ است. انتخابات میاندوره یک تمرین حزبساز بود، در واقع ساختن حزب ترامپ. جمهوریخواهان کمکم خود را متعهد به پذیرش تقلیدات غیرقانونی و تصمیمات نامتعارف میداند؛ بارز ترین این فعالیتهای غیرقانونی را شاید بتوان تلاش برای پایان دادن به حق شهروندی تولد، برای به دست آوردن چند کرسی بیشتر در سنا دانست. بخش بدتر ماجرا این است که هر روز بر تعداد جمهوریخواهانی که به واسطه عنایات ترامپ انتخاب شدهاند و این همکاری خود با ترامپ را معامله نمیدانند، افزوده میشود. در واقع آنها به خود قبولاندهاند که دیدگاههای رئیسجمهور را دوست دارند و برای اینکه ترامپ را خوشحال نگه دارند، وظیفه ذاتی و طبیعی خود میدانند که به او وفادار بمانند.
همین موضوع دقیقا در مورد وایتیکر هم اتفاق افتاده است. یک بازپرس دولتی سابق که تا هفته قبل رئیس دفتر سژنز بود، در واقع عصاره متحرک ترامپیزم است. او در مورد وضعیت مهاجران همچون ترامپ گفته است مرزهایمان مورد حمله قرار گرفتهاند و از نیاز برای قضاوت بر اساس قوانین جدید خبر داد؛ وی همچنین حقه جدید رئیسش را دنبال کرد و در یک عملیات بحث برانگیز بازاریابی اختراع دخیل شد. ترامپ روز جمعه (هجدهم آبان ماه) گفته بود که هر کس که برای من کار میکند، چنین اقدامی را انجام میدهد. ترامپ همچنین گفته بود که من مت وایتیکر را نمیشناسم؛ با این جمله در واقع تأکید کرده بود که وفاداری به ترامپ باید یک طرفه باشد. وایتیکر همچنین در ستونی که سال قبل برای خبرگزاری سیانان نوشته بود، تأکید کرد که چیزی با عنوان تبانی با روسها وجود ندارد و مولر به دنبال شکار اشباح است.
در کنار همه اینها وایتیکر برخلاف سژنز، پای خود را از تحقیقات مولر کنار نکشید و هر چند شاید بازپرس ویژه را برکنار نکند، اما ممکن است احضاریهای که تیم مولر قصد دارد احتمالا در مورد رئیسجمهور یا اعضای خانوادهاش ارائه کند را وتو کند. ظاهرا مولر نوشتن گزارش پایانی را آغاز کرده است. تلاشهای دولت برای محکوم کردن هر اتهامی به ترامپ میتواند مانعی در مسیر عدالت باشد. به گزارش تایمز، سهشنبه گذشته (پانزدهم آبان ماه) دموکراتهای کنگرها که از قدرت کمیتههای مجلس نمایندگان بهره میبرند، کنفرانس تلفنی برگزار کردند تا نقشهای برای محافظت از مولر ترسیم کنند یا آنکه خود به جنگ علیه ترامپ بیایند.
اخراج سژنز در واقع نمایش عزم ترامپ برای این است که وفاداری کشور را به مرز بحران قانون اساسی برساند. وایتیکر گفته است که لیست تصمیمات دادگاه عالی که او فکر میکند اشتباه است با پروندهای موسوم به لندمارک 1803 آغاز میشود؛ پروندهای که به عقیده وی قدرت دادگاه را برای دخالت در قانون اساسی ترسیم میکند و در همه ابعاد حقوق آمریکایی دخالت دارد. اگر دادگاه میخواهد قانون اساسی را اجرا نکند؛ پس چه کسی میخواهد؟ ترامپ؟
روز جمعه (هجدهم آبان ماه) ترامپ برای یادمان پایان جنگ جهانی اول به پاریس رفته بود. این سفر به او فرصت داد که در مورد پیروزیاش در انتخابات میاندوره تعریف کند؛ بدون شک او تبریکات، تشکرات و همراهی حضار را در مورد این پیروزی میپذیرد.
دیدگاه تان را بنویسید