اتحادیه اروپا برای تشکیل نیروی واکنش سریع تا سال ۲۰۲۵ آماده میشود؛
تکاپو برای کسب استقلال نظامی - امنیتی
فرشاد گلزاری
اگر به پروندههای جاری در حوزه سیاسی - امنیتی آن هم در مقیاس بینالمللی نظری بیفکنیم، به وضوح میبینیم که یک شراکت مشخص میان ایالات متحده به عنوان بزرگترین قدرت نظامی و اقتصادی دنیا با اروپاییها در تمام عرصهها وجود دارد. این مشارکت در سطح اول میان واشنگتن و لندن قابل لمس و مشاهده است؛ به گونهای که ایالات متحده از دههها قبل تاکنون بریتانیا را متحد سنتی و راهبردی خود میداند و حتی در زمان دونالد ترامپ هم شاهد آن بودیم که این مناسبات با توجه به اینکه خیلیها میگفتند دچار تزلزل شده، از بین نرفت و به راه خود ادامه داد. اما در سطح دوم این همکاریها، شاهد برقراری و طی شدن مناسبات آمریکا با سایر کشورهای اتحادیه اروپا هستیم که آلمان و فرانسه در صدر این جدول قرار دارند. پس از برلین و پاریس، بیشترین سطح روابط با آمریکا در اروپا به ایتالیا، هلند، بلژیک، سوئد و اتریش مربوط میشود. این دولتها در برهههای گوناگون صریحا مدل روابط خود با ایالات متحده را اعلام کردهاند. به عنوان مثال ایتالیا از دههها قبل به دلیل کوچ اجباری رهبران خانوادههای مافیای این کشور (کوزانوسترا) به شیکاگو و سپس نیویورک، ریشه عمیقی در اقتصاد ایالات متحده دارند. بلژیک، هلند و سوئد هم به دلیل مناسبات سیاسی و سپس تسلیحاتی که با آمریکا دارند، از اهمیت ویژهای در ساختار سیاست خارجی ایالات متحده برخوردارند. آلمان و فرانسه هم به عنوان شرکای اصلیِ امنیتی ایالات متحده شناخته میشوند و درنهایت سوئیس هم کشوری خواهد بود که از چم و خم اقتصادی جهان و به خصوص آمریکا خبر دارد و به همین دلیل واشنگتن آن را حافظ منافع خود در بسیاری از کشورها میداند. این منظومه یک بُعد دیگر هم دارد که بسیاری از آن به عنوان رکن و ستون فقرات اصلی روابط اروپا و آمریکا یاد میکنند که ناتو یا همان سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نام دارد. جای هیچ شکی وجود ندارد که اروپاییها در سال 1949 میلادی، یعنی از زمان تشکیل ناتو تاکنون، آمریکا را نقطه اتکای خود میدانستند و به همین دلیل اتحادیه اروپا در این مدت سعی کرده تا با تمام سناریوهای ایالات متحده همراه باشد. نکته قابل توجه این است که بیشترین میزان از بودجه ناتو توسط ایالات متحده تامین و پرداخت میشود و به همین دلیل باید گفت که واشنگتن به صورت علنی بر این نهاد «سلطنت» میکند. بیشک آمریکاییها به دلیل نفوذ اقتصادی و سیاسی که بر متن و بطن ناتو دارند، فضای اطاعت از راهبردهای خود را به اروپاییها تحمیل کردهاند که همین مساله به خصوص در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ باعث شد تا اوضاع رو به وخامت برود. همان موقع امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه اعلام کرد که ناتو دچار مرگ مغزی شده است، اما علاوه بر مقامات اروپا، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه با تمام قدرت و قوای خود بر حاکمِ الیزه تاخت. آن روزها شاید بسیاری از ناظران بینالمللی متوجه نشدند که قرار است چه اتفاقی بیافتد، اما حالا به نظر میرسد که اتحادیه اروپا تصمیمی اتخاذ کرده که اگر به صورت قطعی بیانگر موضع ماکرون نباشد، کمتر از آن هم نخواهد بود.
اروپاییها به دلیل نفوذ سنتی در آفریقا به دنبال آن هستند تا بتوانند برای مقابله با بحرانهای نظامی و امنیتی در قاره سیاه، یک سبک و سیاق مستقل را دنبال کنند که تشکیل نیروی واکنش سریع دقیقاً به همین موضوع مربوط است
پشت کردن به واشنگتن
آمریکاییها به دلیل نفوذ اقتصادی و سیاسی که بر متن و بطن ناتو دارند، فضای اطاعت از راهبردهای خود را به اروپاییها تحمیل کردهاند که همین مساله به خصوص در زمان ریاستجمهوری دونالد ترامپ باعث شد تا اوضاع رو به وخامت برود
چند روز پیش یورونیوز اعلام کرد که براساس پیشنویس طرح «قطبنمای استراتژیک»، اتحادیه اروپا در نظر دارد تا سال ۲۰۲۵ میلادی یک نیروی نظامی مشترک با حضور حداکثر پنج هزار نیرو برای مداخله در طیف وسیعی از بحرانها و بدون اتکا به ایالات متحده تشکیل دهد. در این پیشنویس ۲۸ صفحهای نتیجهگیری و تاکید شده که «توان آرایش سریع ارتش اتحادیه اروپا» باید برپایه ترکیبی از نیروی زمینی، هوایی و دریایی تشکیل شود تا بسته به نوع بحران پیش آمده بتوان از ترکیب مورد نیاز آنها به سرعت استفاده کرد. پس از اعلام این خبر، نشریه دیسایت چاپ برلین هم اعلام کرد که وزرای خارجه و دفاع اتحادیه اروپا بحث و گفتگو درباره پیشنویس این طرح را از چند هفته پیش در بروکسل آغاز کردند و هدف آنها این است که تا مارس سال آینده بر سر یک سند نهایی به توافق برسند. به گفته این نشریه آلمانی، کشورهای ایتالیا و فرانسه، دو قدرت نظامی اتحادیه اروپا، از این پیشنویس استقبال کردهاند اما دیدگاه دولت ائتلافی آلمان نیز که به زودی تشکیل میشود، در حصول توافق در مورد این طرح بسیار مهم خواهد بود. گزارش دو رسانه اروپایی مذکور حاکی از آن است که اتحادیه اروپا و به خصوص اعضای اصلی آن به دنبال آن هستند مجدداً تشکیل نیروی واکنش سریع را در دستور کار خود قرار دهند اما باید توجه داشت که رهبران اتحادیه اروپا دو دهه پیش برای نخستینبار در مورد تشکیل یک نیروی ۵۰ تا ۶۰ هزار نفری به توافق رسیدند ولی در اجرایی کردن آن ناکام ماندند. حالا به نظر میرسد که دو پرونده باعث شده تا مجدداً اروپاییها به فکر تشکیل نیروهای واکنش سریع مستقل بیافتند. نخستین پرونده، افغانستان است. اروپاییها به شدت از تخلیه کابل توسط آمریکا عصبانی هستند و معتقدند که این اقدام دولت بایدن بر خلاف برآورد آنها از اخلاق او و تیمش؛ نشان داد که واشنگتن منافعش را مقدم بر تمام دنیا میداند. پرونده دوم، روسیه و مجادلاتی است که آمریکا را مقابل کرملین قرار داده است. واقعیت این است که اروپاییها نمیتوانند همانند گذشته به صورت تمام قد با ایالات متحده علیه چین و روسیه همره شوند. دلیل این رویگردانی هم کاملاً مشخص است؛ چراکه چین و روسیه سرمایهگذاریهای زیادی در حوزههای انرژی و تجاری در اتحادیه اروپا انجام دادهاند و به همین دلیل اروپاییها هرچه بیشتر با آمریکا علیه این دو کشور همراه شوند، بیشتر متضرر خواهد شد. پرونده سوم هم مسائل آفریقا است. بدونشک و با توجه به اینکه ایالات متحده در حال کم کردن نفوذ عملیاتی و اجرایی خود در خاورمیانه است، یکی از نقاطی که بیش از گذشته موردنظر اروپا و آمریکا قرار خواهد گرفت، آفریقا است. این قاره حالا به محل مجادله اقتصادی و امنیتی چین و آمریکا و همچنین روسیه تبدیل شده است و حالا اروپاییها به دلیل نفوذ سنتی در این جغرافیا، به دنبال آن هستند تا بتوانند برای مقابله با بحرانهای نظامی و امنیتی در قاره سیاه، یک سبک و سیاق مستقل را دنبال کنند که تشکیل نیروی واکنش سریع دقیقاً به همین موضوع مربوط است. با این تفاسیر اگرچه جو بایدن اخیرا چنین اقدامی را مکمل ناتو دانسته، اما بدون شک اروپاییها با عملی کردن این طرح به دنبال استقلال امنیتی - نظامی از آمریکا هستند.
دیدگاه تان را بنویسید