سفر رئیس سازمان سیا به مسکو در بحبوحه تنشهای دو کشور؛
دیپلماسی امنیتی به روش بایدن!
فرشاد گلزاری
زمانی که جو بایدن پیروز انتخابات ریاست جمهروی 2020 ایالات متحده شد، آنچه برای بسیاری از تحلیلگران مهم ارزیابی میشد، آرایش و چینش تیم سیاسی - امنیتی وی در واشنگتن بود. شاید بسیاری از کارشناسان مسائل آمریکا معتقد باشند که ساختار آژانس اطلاعات مرکزی (سیا)، اساساً یک ساختار ثابت به حساب میآید و دولتها در تاثیرگذاری بر آن نقش چندانی ندارند. این تحلیل از منظر شکلی ممکن است درست باشد اما از منظر ماهوی تا حد زیادی غیرواقعی و نادرست است. به داوری تاریخ و بر اساس اسناد و دادههای موجود، ساختار سازمان سیا اگرچه از منظر زیربنایی و تقسیمبندی معاونتها و مدیریتها از یک چارت ثابت پیروی میکند اما آنچه بازوهای این نهاد را تقویت میکند، تشکیل کارگروههایی است که در این سازمان هرچند وقت یکبار پدیدار میشود. بگذارید راحتتر در این مورد سخن بگوییم. در زمان ریاست جمهوری بوش پسر، سازمان سیا به دلیل اینکه تهدیدی به نان القاعده را مقابل خود میدید، یک کمیته مشترک از ماموران خود و کارشناسان ضدتروریسم اف.بی.آی را تشکیل داد تا بتواند اوضاع را کنترل کند و در این راه توانست موفق عمل کند. در دهه 80 و 90 میلادی و درست در زمانی که کارتلهای مواد مخدر کشورهایی مانند کلمبیا و پرو در حال قاچاق کوکائین به خاک آمریکا بودند و میلیاردها دلار را به حساب خود واریز میکردند، سازمان سیا باز هم یک میز مشترک برای ردزنی و انهدام باندهای قاچاق مواد مخدر تشکیل داد و به همین دلیل اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا (DEA) که زیرنظر وزارت دادگستری قرار دارد وارد همکاری با سیا شد. نمونههای دیگری هم از این مسائل وجود دارد اما واقعیت این است که سازمان سیا اساساً به عنوان مادرِ جامعه اطلاعاتی آمریکا به حساب میآید و به همین دلیل با ارزیابی تهدیدها در هر دورة ریاست جمهوری، ماموریتهای خود را تغییر میدهد، محدود میکند و یا دست به گسترش آنها میزند. در زمان دونالد ترامپ شاهد آن بودیم که دولت وی تمرکزش را بر روی تقابل با چین قرار داده بود و به همین دلیل سازمان سیا به ریاست مایک پمپئو به گونهای عمل کرد که علاوه بر نهادِ زیردستش، سایر ارگانها و نهادها مانند وزارت خزانهداری، وزارت دفاع و وزارت خارجه به صوت تمام قد در مقابل پکن بایستند. این روند در دوران اوباما به گونهای دیگر بود و واشنگتن به صورت تمام قد روسیه را مورد هدف قرار داد. اما حالا با آمدن بایدن، او به نوعی عمل کرده است که در وهله اول باز هم چین در رأس اهداف قرار گرفته اما مدلی از دیپلماسی را در دستور کار قرار داد که علاوه بر وزارت خارجه، سازمان سیا را هم به عنوان یکی از اهرمهای دیپلماسی وارد میدان کند. توجه داشته باشید که دموکراتها به نوعی در این سالها این موضوع را به اثبات رساندهاند که بسیار پیچیدهتر از جمهوریخواهان تاکتیکهای خود را پیادهسازی و اجرا میکنند. بایدن در شرایط کنونی با انتخاب ویلیام برنز به عنوان رئیس سازمان سیا به دنبال آن است تا نوعی «دیپلماسی امنیتی» را به اجرا بگذارد و به نظر میرسد که از او در حال استفاده کردن به عنوان یک مهره مکمل در سیاست خارجی خود است.
واشنگتن به صورت کاملاً واضح به این نتیجه رسیده است که اشتراکات زیادی در منافع مسکو و واشنگتن با یکدیگر وجود دارد و به همین دلیل میتواند با نزدیک شدن به روسیه تاحدودی این کشور را از چین دور و منافع را میان کرملین و کاخ سفید تقسیم کند
امنیتیها در مسکو!
دموکراتها به نوعی در این سالها این موضوع را به اثبات رساندهاند که بسیار پیچیدهتر از جمهوریخواهان تاکتیکهای خود را پیادهسازی و اجرا میکنند و حالا در عرصه سیاست خارجی هم شاهد همین موضوع هستیم
در این میان شورای امنیت روسیه روز سهشنبه یکباره اعلام کرد که نیکولای پاتروشف، رئیس شورای امنیت ملی روسیه و ویلیام برنز، رئیس سیا (آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا) در مسکو با یکدیگر دیدار کردند. اینکه از واژه «یکباره» استفاده میکنیم به این دلیل است که رسانههای آمریکا و روسیه قبل از این دیدار حتی یک خبر مبنی بر اینکه رئیس سیا قرار است به مسکو سفر کند، منتشر نکردند. به هر ترتیب رئیس سیا که خود روزی در دوران اوباما در سفارت آمریکا واقع در مسکو حضور داشته است، از روز سهشنبه و چهارشنبه در روسیه با مقامات امنیتی این کشور دیدار و گفتوگو داشته است. بر اساس گزارش رویترز این اولین سفر برنز به مسکو به عنوان مدیر سیا است؛ چراکه او پیش از این در سال ۲۰۱۳ در واشنگتن زمانی که معاون وزیر امور خارجه بود با پاتروشف ملاقات کرده بود. بر اساس گزارش این خبرگزاری، این حداقل چهارمین سفر یک مقام ارشد آمریکایی به مسکو از ماه ژوئیه بوده است؛ چراکه پس از دیدار بایدن و پوتین در ژنو در ماه ژوئن، تماسها میان دو طرف افزایش یافته است. مقامات هر دو طرف میگویند که مذاکرات تاکنون هیچ دستاوردی نداشته است و هدف اصلی آن تثبیت روابط بین دو کشور هستهای است که به طور فزایندهای در فضای سایبری و همچنین ژئوپلیتیک رقابت میکنند. از سوی دیگر نیویرکتایمز اعلام کرده که این گفتگوها شامل یک گفتگوی جدی در مورد کنترل تسلیحات و امنیت سایبری است. برای مثال، ایالات متحده اسامی و سایر جزئیات چند هکری را که به طور فعال از روسیه به آمریکا حمله میکنند، فاش کرده و منتظر است ببیند آیا این اطلاعات منجر به دستگیری میشود یا خیر. دو طرف همچنین در مورد سایر موضوعات مورد علاقه دوجانبه از جمله کره شمالی، افغانستان و سیاست آب و هوا گفتگو کردهاند. مقامات آمریکایی همچنین گفتهاند که رفتار مسکو در مذاکرات جاری با ایران در مورد برنامه هستهای این کشور مفید بوده است. در این میان اما کاخ سفید از برنز به عنوان یک دیپلمات سرگردان استفاده کرده و او را به عنوان مثال به افغانستان فرستاد تا در جریان تخلیه فرودگاه کابل در ماه اوت با رهبران طالبان گفتگو کند. وی همچنین پیش از سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی نفتالی بنت به واشنگتن با سران اسرائیل در تل آویو دیدار کرد. نکته مهم که باید به آن اشاره کرد این است که استفاده از لفظ «دیپلمات سرگردان» برای برنز دقیقاً نشان میدهد که بایدن دقیقاً به دنبال آن است تا بتواند از طریق دیپلماسی امنیتی با مسکو وارد دور جدیدی از روابط شود. او به خوبی میداند که حلقه امنیتی کرملین را شخصاً پوتین انتخاب کرده و آنها گزارشهای خود را مستقیماً با او در میان میگذارند. از سوی دیگر به نظر میرسد که واشنگتن به صورت کاملاً واضح به این نتیجه رسیده است که اشتراکات زیادی در منافع مسکو و واشنگتن با یکدیگر وجود دارد و به همین دلیل میتواند با نزدیک شدن به روسیه تاحدودی این کشور را از چین دور و منافع را میان کرملین و کاخ سفید تقسیم کنند. این دقیقاً همان دیپلماسی امنیتی است که حداقل طی چهار سال زمامداری بایدن شاهدش خواهیم بود.
دیدگاه تان را بنویسید