پوتین در دیدار با بشار اسد بر اخراج نیروهای خارجی از سوریه تاکید کرد؛
پیگیری استراتژی حذف در راستای کسب منافع حداکثری
فرشاد گلزاری
در جهان کنونی دیدارهای دیپلماتیک بر اساس منافع و استراتژیهای مختلف ترتیب داده میشوند. برخی از این دیدارها به نوعی موضوعاتی مانند روابط دوجانبه سیاسی، اقتصادی و امنیتی را مورد بررسی و بحث قرار میدهد و طیفی دیگر از آنها برای پاسخ به یک رویداد سیاسی کلان یا خُرد انجام میشود.
پوتین در دیدار با اسد، با اشاره مستقیم به اخراج خارجیها از سوریه، میگوید: «نیروهای مسلح خارجی در بخشهایی از کشور شما و بدون اجازه شما حضور دارند که این امر به وضوح با حقوق بینالملل مغایرت دارد و به شما این فرصت را نمیدهد تا حداکثر تلاش خود را برای تحکیم کشور و حرکت در مسیر بازسازی آن انجام دهید»
به عنوان مثال چند روز پیش آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان به لهستان رفت و با نخستوزیر این کشور دیدار داشت. این سفر که آخرین سفر وی قبل از کنارهگیریاش از صدارت بود به نوعی در پاسخ به اقدامات بلاروس برای باز کردن مرزهای خود به روی پناهندگان و اعزام آنها به سمت مرزهای لهستان و مجارستان انجام شد؛ چراکه لهستان، لیتوانی و لتونی دولت مینسک را به تلاش برای بی ثبات کردن این کشورها با منتقل کردن مهاجران از عراق، افغانستان و سوریه و سپس رها کردن و کشاندن آنها در مرزهای مشترک اتحادیه اروپا با بلاروس متهم میکنند. این سفر به صورت علنی نشان داد که مرکل برای مخابره پیام تهدید خود علیه بلاروس و سایر کشورهایی که قصد دارند امنیت اتحادیه اروپا را از طریق گسیل کردن مهاجران به هم بریزند، وارد لهستان شده است. نمونههای زیادی از این سفرها با اهداف گوناگون در طول یکسال روی داد که هر کدام از آنها در پسِ خود هدفی را دنبال میکند اما زمانی که یک قدرت بزرگ از نماینده قدرتی کوچکتر دعوت میکند تا به خاک او سفر کند و به سخنان او گوش فرا دهد، به نوعی نشان میدهد که اوضاع در حال تغییر است و به احتمال زیاد یک موضوع بسیار مهم در جریان خواهد بود. این روند ممکن است یک روز در مورد قدرتهای غربی و زیردستان یا متحدانشان رخ دهد که جدیدترینِ آن را میتوان سفر نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل به واشنگتن و دیدارش با جو بایدن دانست که به نوعی نشان میدهد واشنگتن تا چه حد به اتحاد خود با تلآویو اهمیت میدهد. حال این روند میتواند در مورد کشورهای شرقی و منطقهای هم پیش بیاید. بر این اساس روز گذشته (سهشنبه) یکباره خبر آمد که بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه در سفری از پیش تعیین نشده به مسکو سفر کرده و با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه دیدار و گفتوگو داشته است. اینکه چرا این سفر از پیش اعلام نشد میتواند دو دلیل داشته باشد. دلیل اول این است که اساساً روسها دوست دارند تا توسط رسانههای خود اخبار شگفتانگیز به دنیا مخابره کنند تا بتوانند یک خط خبری مهم را از اول در اختیار خود داشته باشند و تا جایی که میتوانند بر آن مانور دهند. دلیل دوم به وضعیت نابسامان امنیتی سوریه مربوط است. همه میدانند که در سوریه نه تنها تروریستها بلکه بسیاری از عناصر و منابع سرویسهای اطلاعاتی مانند سیا، موساد، ام.آی.6 و جاسوسان عربستان، فرانسه و حتی قطر در حال جمعآوری و خرید و فروش اطلاعات هستند که بخشی از این اطلاعات علیه دولت دمشق به کار گرفته میشود.
به همین دلیل دستگاه اطلاعاتی دولت سوریه و همچنین اتاق آشتی و هماهنگی روسیه در سوریه به احتمال زیاد اخباری داشتهاند که نخواستند خبر سفر بشار اسد علنی شود؛ چراکه ممکن بود تهدید جانی برای او و تیمش در آستانه سفر به مسکو به دنبال داشته باشد. اما فارغ از این مسائل حاشیهای سوالی که باید مورد نظر قرار بگیرد این است که مهمترین محور دیدار و سخنان دو طرف در مسکو با یکدیگر چه بوده است؟
دستگاه اطلاعاتی دمشق و همچنین اتاق آشتی و هماهنگی روسیه در سوریه به احتمال زیاد دادههایی داشتهاند که نخواستند خبر سفر بشار اسد علنی شود، چراکه ممکن بود برای او و تیمش در آستانه سفر به مسکو تهدید جانی به دنبال داشته باشد
اصرار بر خروج خارجیها
آنچه که خبرگزاری اسپوتنیک روسیه از محتوای دیدار پوتین و اسد منتشر کرده نشان میدهد که این سفر در وهله اول با سالروز تولد رئیسجمهوری سوریه تقارن دارد. به گونهای که حاکم کرملین در دیدار با همتای سوری خود به اسد گفته است: «بسیار خوشحالم که بار دیگر از شما در مسکو میزبانی میکنم و اول از همه تولدتان را تبریک و سپس نتایج انتخابات پیشین را به شما شادباش میگویم». این اشارة پوتین به خصوصیترین مساله اسد (سالروز تولد) و سپس قبض و بسط دادنش به خروجی انتخاباتی که هیچ رقیب سرسختی در آن وجود نداشت، به خوبی نشان میدهد که رئیس جمهوری روسیه باز هم مانند جوانیاش که افسر اعزامی ک.گ.ب به آلمان شرقی بود، از ذکاوت امنیتی - سیاسی خود استفاده کرد تا بتواند ساعات اولیه برخوردش با اسد را کمی گرمتر از ادوار گذشته جلوه دهد. اما مهمترین بحث پوتین در دیدار با اسد، اشاره به حضور نیروهای مسلح خارجی در سوریه بود. پوتین در بخشهای مهمی از سخنانش به دفعات از عبارت «ما و شما» استفاده کرد؛ به این معنا که او حتی چیره شدن بر تروریستهای النصره و داعش در جای جای سوریه را مرهون حضور نیروهای نظامی کشورش در کنار ارتش سوریه عنوان کرد و اصلاً از هیچ جناح یا کشور دیگری نام نبرد. نکته مهمِ این موضوع بحثِ اشاره مستقیم به اخراج خارجیها از سوریه است. پوتین به اسد میگوید: «به نظر من مشکل اصلی این است که بالاخره نیروهای مسلح خارجی بدون مجوز سازمان ملل متحد در بخشهایی از کشور شما و بدون اجازه شما حضور دارند که این امر به وضوح با حقوق بینالملل مغایرت دارد و به شما این فرصت را نمیدهد تا حداکثر تلاش خود را برای تحکیم کشور و حرکت در مسیر بازسازی آن با سرعتی که در صورت کنترل کل قلمرو توسط دولت قانونی امکانپذیر است، انجام دهید». این سخنان صریحا نشان میدهد که روسیه از تحولات افغانستان و احتمالاً از خروج نیروهای آمریکا از عراق که قرار است تا پایان سال 2021 میلادی انجام شود، نگران است. منظور مسکو از نیروهای خارجی در اصل همان نظامیان ترکیه و ایالات متحده هستند که از نظر روسها بدون مجوز در آنجا قرار دارند اما مساله این است که اگر ترکیه بدون مجوز در سوریه حضور دارد، چرا روسها سالیان سال است که با آنکارا در بحث حفاظت از ادلب به صورت مشترک کار میکنند و هیچ اعتراضی هم نسبت به عملکرد ارتش ترکیه و مانع شدن آن در پاکسازی ادلب ندارند؟ پاسخ این پرسش باز هم در تعدد منافع خلاصه میشود و به همین دلیل به نظر میرسد که مقصود کرملین از نیروهای خارجی، بیش از هم ایالات متحده است که حالا روسها میخواهند آرام آرام به منافع آنها در سوریه ضربه بزنند.
دیدگاه تان را بنویسید