گمانهزنیها در مورد برگزاری انتخابات زودهنگام تونس قوت گرفت؛
اصرار النهضه بر گفتوگوی ملی
فرشاد گلزاری
تونس از هفته پیش تاکنون به کانون بحران در شمال آفریقا تبدیل شده است. بحرانی که به نوعی نشان میدهد نه تنها ساختار سیاسی این کشور با مشکلات عدیدهای روبرو بوده، بلکه به خوبی نمایانگر نوعی از یک بحران ریشهدار در تمام سطوح این کشور است. واقعیت این است که تونس به دلیل آنکه به عنوان مبدأ شروع بهار عربی به حساب میآید، اساساً یکی از دولتهایی است که توجه ویژهای از حیث سیاسی و رسانهای به آن طی سالهای گذشته شده است و تا به امروز هم این روند ادامه دارد. به عنوان مثال پاتریک کُبِرن، تحلیلگر ارشد روزنامه ایندیپندنت در مطلب اخیر خود نوشته بود که کودتا آخرین دموکراسی باقیمانده از خیزش عربی سال ۲۰۱۱ را کنار زد و این رویداد در تونس صورت گرفت، همان جایی که ۱۰ سال پیش انقلاب عربی با سبزیفروشی که خودش را آتش زد تا به مرگ حکومتی فاسد و دیکتاتور اعتراض کند، آغاز شده بود. مطلبی که این تحلیلگر بریتانیایی آن را به رشته تحلیل درآورده است به نوعی نشان میدهد که تونس همچنان از جایگاه بسیار ویژهای در ادبیات رسانهای غرب و به خصوص لندن برخوردار است؛ چراکه این کشور دههها تحت قیمومیت بریتانیا بوده و حالا هم که در ظاهر از استقلال نسبی برخوردار است، باز هم به صورتی دیگر در پشت پرده با این قدرتها ارتباط تنگاتنگ دارد. اما مساله اصلی که حالا بدل به یک بلوای سیاسی عجیب و غریب شده، این است که در روز ۲۵ ژوئیه، قیس سعید، رئیسجمهوری عوامگرا و ترامپگونة تونس، نخستوزیر را اخراج، مجلس را معلق و خودش را دادستان کل کشور اعلام کرد! قیس سعید همانند دونالد ترامپ از زمان انتخابش در سال ۲۰۱۹ تاکنون، نمایندگان مجلس، رسانههای منتقد و نهادهای دولت را مقصر شرایط خطیر کشور دانسته و جالب آنجاست که نظرسنجیها نشان میدهد بسیاری از مردم تونس همرأی او هستند. اینکه چرا او اقدام اخیرش را نوعی کودتا از راه قانون اساسی نامیده، موضوعی است که از دو هفته پیش تاکنون ذهن بسیاری از مقامات و حتی تحلیلگران سیاسی دنیا را به خود مشغول کرده اما متاسفانه مساله اینجاست که در دنیای دیکتاتورها، آنها به صورت خیلی عادی یکدیگر را پوشش میدهند. به عنوان مثال همین چند روز پیش بود که دیدبان حقوق بشر سازمان ملل صریحا نسبت به وضعیت تونس ابراز نگرانی کرد اما کمی بعد مصر و الجزایر به صورت صریح و علنی از ادامه ریاست جمهوری قیس سعید حمایت کردند و آنجا بود که بخش اعظمی از شهروندان تونس یکباره در سکوتی مرگبار فرو رفتند. بر اساس آنچه دفتر عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهوری مصر و همچنین دفتر رمضان لعمامره، وزیر خارجه الجزایر اعلام کردهاند، هر دو کشور به نوعی از اقدامات اخیر قیس سعید حمایت کامل کرده و نه تنها کودتای اخیر را نوعی تغییر سیاسی خواندهاند، بلکه آن را صرفاً یک اقدام و مساله داخلی عنوان کردند. همین مساله البته باعث شد تا راشد الغنوشی، رئیس پارلمان و جنبش النهضه تونس نسبت به اظهارات مقامهای مصر و الجزایر موضع بگیرد و آنها را نوعی تشویش سیاسی و حمایت از خودکامگی بخواند. اینکه چرا مصر و الجزایر از قیس سعید حمایت کردند به نوعی نشان میدهد که یک اتحاد پشت پرده در این میان وجود دارد که در لایههای آن منافع سه کشور و سه سیاستمدار ارشد نهفته است.
چند روز پیش دیدبان حقوق بشر نسبت به وضعیت تونس ابراز نگرانی کرد، اما کمی بعد مصر و الجزایر به صورت صریح و علنی از ادامه ریاست جمهوری قیس سعید حمایت کردند و آنجا بود که بخش اعظمی از شهروندان تونس یکباره در سکوتی مرگبار فرو رفتند
خط و نشان النهضه
این رویدادها در حالی طی روزهای اخیر به وقوع پیوسته است که رئیس پارلمان و رهبر حزب النهضه تونس به صورت علنی اعلام کرده که امارات متحده عربی پشت پرده کودتای اخیر کشورش بوده است. راشد الغنوشی با حمله به ابوظبی اعلام کرد که امارات مصمم است به بهار عربی که برای اولین بار پس از سرنگونی رژیم زینالعابدین بن علی در سال ۲۰۱۱ در تونس شعلهور شد، پایان دهد. او با اشاره به هراس ولیعهد ابوظبی از جریان اخوانالمسلمین و اسلامگرایان تونس اظهار کرد که امارات اسلامگرایان دموکرات را تهدیدی برای نفوذ خود میداند و متعهد است بهار عربی که در تونس متولد شده را در تونس از بین ببرد و آن را دفن کند.
سه شرط النهضه به خوبی نشان میدهد که آنها در تلاش هستند تا بتوانند در وهله اول جایگاه خود در مقابل قیس سعید را به رخ رئیسجمهور تونس و سایر حامیان داخلی و خارجی او بکشند، و سپس خود را به حاشیه امن برانند
این اظهارات رهبر بزرگترین و اصلیترین حزب اسلامی تونس به نوعی نشان میدهد که او به صورت کامل کودتای اخیر را ساخته و پرداخته ابوظبی میداند و حتی با اشاره به سخنان عبدالفتاح السیسی اعلام کرده که تونس را نباید با مصر مقایسه کرد. تحمیل فشار بر راشد الغنوشی به حدی طی روزهای اخیر زیاد بوده که بسیاری از رسانههای این کشور اعلام کردند وی برای دومین بار طی 48 ساعت راهی بیمارستان شده است. اما فارغ از این جدالهای سیاسی و حزبی باید به این نکته توجه کنیم که حزب النهضه علیرغم آنکه طی روزها و هفتههای اخیر توسط تیم قیس سعید زیر فشارهای زیادی قرار داشت و به نوعی چهرهاش مخدوش شد، اما هنوز هم حرف برای گفتن دارد. به گونهای که روز گذشته (دوشنبه) محمد القومانی، عضو دفتر اجرایی جنبش النهضه تونس اعلام کرد که جنبش متبوعش آماده ارائه امتیازات ضروری برای بازگشت به مسیر دموکراسی و عادیسازی اوضاع در تونس است. او همزمان سه خواسته اصلی جنبش النهضه تونس را اعلام کرد که به گفته وی گامی اساسی در حل بحران فعلی به حساب میآید. این مسئول تونسی عنوان کرده که لغو تعلیق فعالیت پارلمان، اولین درخواست این جنبش از رئیسجمهور تونس است. از سوی دیگر او تشکیل دولت جدیدی که توسط پارلمان تایید شود را به عنوان دومین خواسته حزبش مطرح و اعلام کرد که جنبش النهضه در دولت جدید مشارکت نخواهد داشت. درباره خواسته سوم نیز قومانی اعلام کرده که النهضه از هرگونه گفتگوی سیاسی فراگیر که به حل اختلاف و فراهم کردن مقدمات برگزاری انتخابات زودهنگام در دوره کوتاهی منجر شود، استقبال میکند و در قبال هر گفتوگوی ملی انعطافپذیر است. این سه شرط به خوبی نشان میدهد که حزب النهضه به نوعی در تلاش است تا بتواند در وهله اول جایگاه خود در مقابل قیس سعید را به رخ رئیسجمهور تونس و سایر حامیان داخلی و خارجی او بکشد، و از سوی دیگر به نظر میآید که حزب النهضه و در رأس آن راشد الغنوشی به دنبال آن هستند تا خود را به حاشیه امن برانند. آنها با اصرار بر گفتوگوی ملی به دنبال آن هستند تا بتوانند طرحهای قیس سعید برای هدف قرار دادن خودشان را به حاشیه برانند و باید دید که آیا ابوظبی و ریاض به عنوان دو دشمن اصلی النهضه میتوانند این پروژه را تکمیل کنند یا در میانة راه باز خواهند ایستاد؟!
دیدگاه تان را بنویسید