احتمال شروع مذاکرات بینالمللی سوریه همزمان با تهدید کشورهای عربی توسط واشنگتن؛
زمینهچینی برای مدیریت آشوب
فرشاد گلزاری
سوریه بیش از یک دهه است که به کانون بحرانهای چند لایه تبدیل شده است. بحرانهایی که بدون تردید سالها و شاید دههها طول بکشد تا آثار آن از این کشور پاک شود که در این مسیر بسیاری از دولتهای منطقهای و فرامنطقهای هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر این تحولات تاثیرگذار هستند.
زمانی که یکباره ویروس تکفیر در این کشور، از شهری به شهر دیگر سرایت میکرد و خونهای زنان و مردان این کشور به زمین ریخته میشد، تنها دغدغه جامعه ملل این بود که صرفاً بتوانند داعش و سایر گروههای تروریستی از جمله جبههالنصره را از مدار خارج کنند و هیچکس به این فکر نمیکرد که قرار است چه اتفاقی برای آینده سوریه در عرصههای مختلف بیافتد.
این سوالِ بدونِ پاسخ تا همین حالا هم گنگ و نامفهوم مانده است و مقامات هیچ کشوری بر کره زمین نمیدانند که سوریه چه زمانی قرار است تا به گذشته خود برگردد. بدون تردید پاسخ به این پرسش کار آسانی نیست؛ آن هم در دورانی که سیاست بینالملل روز به روز و ساعت به ساعت پیچیدهتر میشود.
پیچیدگی نظام بینالملل و غیرپیشبینی شدن روندهای جهانی اساساً به رفتار بازیگران بزرگتر بستگی دارد اما واقعیت این است که گهگاهی بازیگران کوچکتر در دنیا به نوعی رخ عیان میکنند که تمام معادلات را یکباره تغییر میدهند. در سوریه هم دقیقاً همین اتفاق از یک دهه پیش تاکنون رخ داده است.
درست است که 137 گروهک تروریستی ریز و درشت در این کشور پدید آمدند و یکباره همه جا رنگ خون به خود گرفت اما با ورود بازیگران موثرتر مانند روسیه، ترکیه، آمریکا و چندین بازیگر منطقهای مانند عربستان، قطر، کویت و امارات به زمین بازی سرویه، همه چیز بیش از حد پیچیده شد.
در شرایط کنونی هم همین بازیگران هستند که در حال جهتدهی به وقایع سوریه هستند. به عنوان نمونه چندی پیش ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و رجب طیب اردوغان، همتای ترک وی، در تماسی تلفنی در مورد اقدام مشترک بین نیروهای نظامی دو کشور برای جلوگیری از تشدید درگیری نظامی در منطقه ادلب سوریه بحث و تبادلنظر کردند. بر اساس اعلام کاخ کرملین، دو رئیسجمهور به صورت کاملاً مشخص بر سر این موضوع که چگونه میتوانند اوضاع ادلب را ثابت نگه دارند و از هرگونه تنش در این منطقه که تنها نقطه تجمیع تروریستها است، جلوگیری کنند، به گفتوگو پرداختند.
البته نکته بسیار مهم دیگر که نباید از یاد برود این است که چندی بعد از این گفتوگو، وزارت دفاع روسیه در بیانیهای اعلام کرد که مسکو یک جنگنده از نوع میگ۳۱ که قادر به حمل موشکهای کینژال است را به پایگاه هوایی حمیمیم در سوریه منتقل خواهد کرد. انتقال این جنگنده که مدرنترین جنگنده نیروی هوایی روسیه به حساب میآید نشان میدهد که روسها به نوعی در حال اجرای مانور قدرت خود علیه غرب هستند.
درست است که 137 گروهک تروریستی در سوریه پدید آمدند و یکباره همه جا رنگ خون به خود گرفت اما با ورود بازیگران موثرتر مانند روسیه، ترکیه، آمریکا و چندین بازیگر منطقهای مانند عربستان، قطر، کویت و امارات به زمین بازی سرویه، همه چیز بیش از حد پیچیده شده است
این رقابت صرفاً در حوزه نظامی نیست بلکه در حوزه سیاسی هم قابل رویت خواهد بود. به گونهای که نایب رئیس اداره عملیات اصلی در ستاد کل ارتش روسیه با بیان اینکه آمریکا به استخراج غیر قانونی نفت در سوریه کمک میکند اعلام کرد که این اقدام در حالی صورت میگیرد که نیروهای سوریه دموکراتیک و قبایل عرب که با غارت منابع طبیعی سوریه و سربازگیری اجباری عربها مخالف هستند، با یکدیگر درگیرند و همین موضوع فاز جدید درگیریها در سوریه را کلید زده است.
دور جدید مذاکرات
هدف قرار دادن مستقیمِ آمریکا توسط روسیه آن هم در محیطِ سوریه مربوط به امروز یا دیروز نیست؛ بلکه مسکو به هر ترتیب طی چند سال گذشته واشنگتن را در پرونده سوریه با انواع و اقسام محورهای پیدا و پنهان هدف قرار داده است.
اما واقعیت این است که ایالات متحده هم طی این سالها صرفاً نظارهگر مسکو نبوده و به هر ترتیب که شده سعی داشته تا منافع خود را تامین کند. این اقدامات واشنگتن به نوعی در چند مرحله و سطح قابل تحلیل است که در متن حاضر صرفاً به اقدامات جدید آمریکا در منطقه خواهیم پرداخت.
آمریکاییها با اعمال تحریمهای بیشتر بر سوریه و تهدید کشورهای عربی منطقه در حال منزوی کردن و تعمیق گسستهای سیاسی و اقتصادی دمشق هستند تا این کشور را دوباره با بحران روبرو کنند
به عنوان مثال روز گذشته (شنبه) جویی هود، معاون وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک به متحدان کشورش در خاورمیانه نسبت به عادیسازی روابط با سوریه هشدار داد و اعلام کرد که چنانچه کشورهای عربی مسیر عادیسازی روابط با سوریه را انتخاب کنند، آنها با خطر فشار اقتصادی از سوی آمریکا مواجه خواهند شد.
او همچنین اعلام کرد که ما تحریمهای قانون سزار را در دستور کار داریم؛ چراکه این قانون از حمایت گسترده و دوحزبی کنگره برخوردار است و دولت بایدن آن را دنبال خواهد کرد. اظهارات معاون وزیر خارجه آمریکا در حالی مطرح شده که تحریمها و محدودیتهای اقتصادی آمریکا مانعی مقابل کشورها برای برقراری دوباره روابط با جمهوری عربی سوریه طی سالهای اخیر بوده است.
با این حال، امارات و بحرین در سال ۲۰۱۹ سفارتهایشان را در دمشق بازگشایی کردند و عمان در سال ۲۰۲۰ سفیرش را به سوریه بازگرداند اما مساله مهمتر این است که آمریکاییها در یک سو با اعمال این تحریمها و تهدید کشورهای عربی منطقه در حال منزوی کردن و تعمیق گسستهای سیاسی و اقتصادی در سوریه هستند تا این کشور را
دوباره با بحران روبرو کنند و از سوی دیگر به دنبال آن هستند تا به تمام بازیگران دخیل در این پرونده بفهمانند که حتی در عرصه میدانی هم حرف اول و آخر را واشنگتن میزند.
اگر به سخنان روز گذشته فرستاده ویژه سازمان ملل در سوریه نگاهی گذرا بیندازیم به خوبی میبینیم که ایالات متحده در حال مهندسی اوضاع و احوال سیاسی حاکم بر پرونده سوریه است؛ به گونهای که گیر پدرسن از قصد خود برای دیدار قریبالوقوع از مسکو خبر داد و خواستار آغاز گفتگوی جدید بینالمللی برای حل و فصل منازعات شد. او در جریان نشست روز جمعه شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرده که دور جدید مذاکرات در مورد حل و فصل سوریه در قالب آستانه اوایل ماه آینده در نور سلطان پایتخت قزاقستان برگزار میشود.
اعلام این خبر در بطن خود دو موضوع را جا داده است. نخست اینکه آمریکاییها در حال مخابره این پیام هستند که نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه با آنها هماهنگ است و نفوذ خوبی بر او دارند و در وهله دوم به روسیه اعلام میکنند که واشنگتن برای تحمیل هزینه در حال زمینهچینی برای مدیریت آشوبِ جدید در سوریه است و اگر به سهمخواهی آن پاسخ داده نشود، اوضاع را به سمت وخامت بیشتر هدایت خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید