معادلات خانواده سعودی؛
خروج آرام از بحران
مریم علامهزاده
محمد بنسلمان، روز چهارشنبه (دوم آبان) در آغاز کنفرانس سرمایهگذاری آتی عربستان سعودی، کاملا با اعتماد به نفس حاضر شد و به شوخی در مورد داستان دزدیدن نخستوزیر لبنان پرداخت و به ظاهر در مورد قتل جمال خاشقجی با صورتی بیحالت ابراز ناراحتی کرد. پیام پنهان این اقدامات او تنها یک چیز بود: من هنوز اینجا هستم.
اما خارج از گود، اعضای خانواده سلطنتی و مقامات خارجی موثر این کشور، در خفا در مورد آینده شاهزاده سعودی بحث میکنند؛ به ویژه آنکه آیا ماندن او به عنوان تنها فرد قدرتمند سلطنت در مواجه با بزرگترین بحران بینالمللی پس از دوران حملات 11 سپتامبر، جایز است یا خیر.
سه هفته پیش از قتل خاشقجی در کنسولگری عربستان در ترکیه، جایگاه شاهزاده به عنوان قدرت بیچون و چرای سلطنت و نقش آتی او به عنوان پادشاه عربستان، تضمین شده بود. در جریان افشای جزئیات قتل، نه تقویت احتمال دست داشتن شاهزاده در آن و نه فشارهای بینالمللی بر ریاض برای ارائه یک توضیح قانع کننده، هیچ کدام نتوانست پادشاه سلمان و دونالد ترامپ را وادار به کنار گذاشتن بنسلمان کند.
با این حال ایده اینکه برخی مسئولیتهای وی باید محدود شود، در حال قوت گیری است. بعد از یک قرن حکومت، خاندان آلسعود میداند که باید برای نجات، کاری بیشتر از فروش نفت و ضربهگیری کینهجوییهای غرب انجام دهد. درک سیاسی آنها به معنای این است که آنها کاملا آگاه هستند که دوستان قدرتمند آنها رفته رفته به دلیل سیاستهای شاهزاده از کوره در میروند. خاندان، شاهد تیترهای خبری است که آمریکا را بابت حمایت از کمپین جنگ علیه یمن سرزنش میکنند. تنشهای داخلی برآمده از سیاستهای او هم منجر به خروج سرمایهگذاران شده است و از طرفی با قطر، کانادا و آلمان چپ افتاده است.
همتایان منطقهای هم نگران حضور بنسلمان هستند، اما منتظر مکانیزم خود اصلاحی سعودیها ماندهاند. البته هرچند که متحدان غربی از بنسلمان در مورد پرونده خاشقجی به شدت دنبال جواب هستند، اما برخی اشخاص از جمله خود ترامپ و جرد کوشنر، داماد وی، همچنان روابط دوستانه و صمیمانه خود با شاهزاده را حفظ کردهاند. از طرفی اردوغان که شورشهای ترکیه را بی ارتباط با بنسلمان نمیداند، در صحبتهای اخیر خود شاه سلمان را خطاب قرار داد و از او در مورد قتل توضیح خواست و تلویحا گفت که شاهزاده مقصر حادثه است.
هرچند که خاندان سلطنتی سعودی به دنیا اجازه نمیدهند که برای تغییرات آنها تصمیم بگیرند، اما متوجه انتظارات دنیا برای تغییر هستند. با وجود آنکه پادشاه سلمان برای حفظ شأن بنسلمان پا پیش گذاشته و در اولین گام او را مسئول بازیابی سرویس اطلاعاتی سعودی کرده و الفیصل را مأمور کرده که به واشنگتن بگوید خاندان پشت بنسلمان است، اما در پشت پرده برنامههایی آرام و بیتنش برای تغییرات در حال انجام است.
در واقع این سیاست سنتی سعودی است که در پشت پرده تصمیم بگیرد و با اشتباهات شاهزاده بنسلمان کنار بیاید. حالا پادشاه میتواند با ترفیع یک عضو با تجربه این سیگنال را به دنیا بدهد که تصمیمات تنها از سوی پسرش گرفته نمیشد.
با توجه به اینکه اقدامات انجام شده از سوی بنسلمان در خارج از خاک سعودی همچون کشتن خاشقجی و جنگ یمن عواقب بدی داشته، تغییر سیاست خارجی احتمالا اولین اقدام است. در مقابل برای جلوگیری از اقدامات ملیگرایانه، رهبران پیر باید مراقب هرگونه اقدامی در راستای حفظ ثبات و منافع عربستان باشند، همچون کاری که پادشاه در دفاع دوباره از فلسطین در قبال اقدامات صهیونیست دوستانه بنسلمان انجام داد. همچنین باید با نهادهای سعودی که قصد کنار گذاشتن بنسلمان را ندارند به طور جدی صحبت شود؛ شخصیتهایی که از سوی بنسلمان به جایگاههای رفیع دست یافتهاند. هرچند چهره سعودی پس از بنسلمان مخدوش شده، اما همه منتظر اقدامات بعدی شاه هستند.
دیدگاه تان را بنویسید