خاشقجی؛
هزینهای که بر گردن ریاض است
اردوغان با خبرگی توانست تعلیق را در موضوع پرونده قتل روزنامهنگار به حداکثر برساند. پس از نشر گسترده اطلاعات از تحقیقات قتل چند هفتهای در موضوع قتل خاشقجی، تغییر مواضع ناگهانی نشان میدهد که بحران برای عربستان همچنان پا برجا است کاری که مرگ خاشقجی با بنسلمان کرد در واقع تسریع برداشته شدن نقاب از یک چهره به ظاهر قوی و تبدیل آن به یک مستبد همچون صدام حسین بود، کسی که منتقدانش را در خارج از کشور میکشت و در داخل با فرزندانش دست میداد
سیدمحمد میرزامحمدزاده
رجب طیب اردوغان صبح روز سهشنبه (1 آبان) استادی خود را در ایجاد تعلیق ژئوپولتیک اثبات کرد. در واقع اقدام اردوغان پروندهای را که میرفت مختومه شود، دوباره زنده کرد. او با پرده برداری از حادثه قتل جمال خاشقجی و تأیید دخالت مقامات سعودی در این حادثه، کار مشاوران بنسلمان را سخت کرد. حرفهای بسیاری مانده که اردوغان نگه داشته است. شاید اگر او در یک اقدام ناگهانی همه آنچه را که یافته بود به روی دایره میریخت، این داستان برای سعودیها ختم بخیر میشد؛ اما او با دادن قطره چکانی اطلاعات، برنامه نمک بر زخم ریختن خود را طولانیتر کرده است. به عقیده نگارنده، ترکیه از سال 2015، پس از به قدرت رسیدن بنسلمان به عنوان بازوی اجرایی پادشاه سلمان شاهد حوادث هولناکی بوده است که قطعا بیارتباط با حکمرانی بنسلمان نیست. حالا زمان انتقام رسیده است. شاید بازی اردوغان در نهایت به تحولاتی در عربستان سعودی بینجامد که برای ترکیه نیز شیرین باشد.
روزنامه انگلیسی گاردین در سرمقاله خود به بررسی مسأله مرگ جمال خاشقجی پس از اعلام جزئیات قتل وی از سوی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، پرداخت و نوشت: اردوغان با خبرگی توانست تعلیق را در موضوع پرونده قتل روزنامهنگار، جمال خاشقجی به حداکثر برساند. پس از نشر گسترده اطلاعات از تحقیقات قتل چند هفتهای در موضوع قتل خاشقجی، تغییر مواضع ناگهانی نشان میدهد که بحران برای عربستان سعودی همچنان پا برجا است. در چند هفته اخیر، پس از ناپدید شدن جمال خاشقجی، منتقد رژیم سعودی و ستوننویس روزنامه واشنگتن پست، روزنامهها سراسر پر از مطالب وحشتناک از احتمالات قتل وی بودند. اردوغان میدانست که مخاطبانش با دادههای نگران کننده از ماهیت سرد قتل روزنامهنگار و مثله کردن وحشیانه وی، مملو شدهاند و حس میکنند آگاه هستند. وی با اثبات استادی در وحشتافزایی خود، مخاطبانش را بر آن داشت که فراموش کنند چقدر در مورد این ماجرا اطلاعات دارند. در واقع اردوغان موفق شد همگان را شوکه کند. اول از همه او با تأیید داستان مافیای قوی در این قتل با استفاده از عبارت، قتل وحشیانه از پیش برنامهریزی شده، از سوی گروه قاتلین فرستاده شده از ریاض وی همه را شگفتزده کرد. این بخش از صحبتهای وی همه توضیحات متناقض عربستان سعودی را در مورد قتل اتفاقی روزنامهنگار رد میکرد. در مرحله بعد اردوغان تأکید کرد که قصد ندارد پروندهای که برای عربستان سعودی بدترین بحران پس از 11 سپتامبر شده است را مختومه کند.
رهبر ترکیه در صحبتهایش از پادشاه سلمان، حاکم سلطنت سعودی تقدیر کرد، اما نه از پسرش؛ شاهزاده محمد بنسلمان، کسی که قدرت اجرایی عربستان بهشمار میرود. چنین اقدام وحشتناکی بدون تأیید شاهزاده محمد به نظر غیرقابل تصور میرسد. احتمالا دولت ترکیه در ادامه به درز اطلاعات به رسانههای قابل اعتمادش ادامه دهد تا این موضوع را به حقیقت تبدیل کند. از زمانی که پدرش تاج پادشاهی را در سال 2015 بر سر گذاشت، شاهزاده به طور گستاخانهای قدرت را برای خود متمرکز کرد و دست به بازداشت فعالین مخالف و منتقد و غیر قابل تحملی زد که مدعی بودند اقدامات مدنیها برای کمپینهای خودشان بود نه براندازی پادشاهی. سیاست خارجی او هم بمباران و قحطی برای شهروندان کشور همسایهاش یمن بود. زنجیره لفاظیهای اصلاحات و مدرنیزه کردن عربستان سعودی وی در مواجهه با جنایات جنگی و زندانی کردنهای خودسرانه او، تو خالی از کار درآمد. کاری که مرگ خاشقجی با محمد بنسلمان کرد در واقع تسریع برداشته شدن نقاب از یک چهره به ظاهر قوی و تبدیل آن به یک مستبد همچون صدام حسین بود، کسی که منتقدانش را در خارج از کشور میکشت و در داخل با فرزندانش دست میداد. همچون دیگر ستمگران عرب، بنسلمان میدانست که ظواهر ساده بقدری گول زننده است که هیچکس تمایل ندارد اولین نفری باشد که پرده از آن بر میدارد. او با دولت دونالد ترامپ توانست در نبود یک اخلاقیت در رهبری جهانی بهره و قدرت بگیرد. او همچنین نسبت به این مسئله آگاه است که ترامپ به دنبال نزدیکی با عربستان در آغاز دور جدید تحریمهای آمریکا علیه ایران در اوایل ماه نوامبر (13 آبان) است. با این وجود به نظر میرسد که رئیسجمهور آمریکا با این حقیقت که ریاض نتوانسته منافعش را تأمین کند، از خواب بیدار شده است و درک کرده که سرپوش گذاشتن بر داستان فریبنده سعودیها در ماجرای خاشقجی برای اعتبار یک ابرقدرت جهان هزینه سنگین دارد.
پادشاه سلمان باید خودش برای این مسئولیتها گام پیش بگذارد و هیچکس باور ندارد که این از عهده مشاوران رسانهای بنسلمان و مقامات اطلاعاتی او بر آید. شاید پادشاه قدرت یا انگیزه انجام چنین اقدامی را ندارد، بویژه آنکه این حرکت اقدام علیه پسر قدرتمند او به شمار میرود.
اگر جامعه بینالملل در نهایت مسئولیت این قتل را بر گردن سلطنت بپذیرد، میتواند، و باید، تحریمهایی را علیه فروش سلاح به این کشور اعمال کند. سازمان ملل متحد اگر قرار نیست تحقیقات خودش در زمینه قتل را آغاز کند، حداقل باید ریاض را محکوم کند. عربستان سعودی باید مقابل یک بررسی مناسب قرار گیرد. شاید این اقدام بتواند مردم عربستان را از شاهزاده گستاخشان حفظ کند و به هدفی دست پیدا کند که خاشقجی در زندگی خود قصد داشت به آن برسد.
دیدگاه تان را بنویسید