فرشاد گلزاری

اوضاع و احوال این روزهای منطقه خاورمیانه و به خصوص حاشیه خلیج فارس بیشتر شبیه یک معماست. معمایی که برخی جنبه‌های آن معلوم و آشکار است و بخشی دیگر از آن همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. واقعیت امر این است که منطقه غرب آسیا و همچنین حاشیه خلیج فارس درگیر یکسری از تحولاتی است که بخشی از آن امیدبخش است اما بخش دیگر آن به ما می‌گوید که همچنان قرار است سایه تهدید و ناامنی بر سر این جغرافیا باقی بماند.

شکی وجود ندارد که تیم امنیتی و سیاسی جو بایدن آنگونه که ما انتظار داریم پیش نخواهد رفت و این دقیقاً همان خاصیت روابط بین‌الملل و همچنین سیاست خارجی ایالات متحده است. به عنوان مثال بایدن در آستانه صدمین روز شروع کار خود در سخنانی در جلسه مشترک کنگره آمریکا صریحا اعلام کرد که در تماس تلفنی با شی جین پینگ، رئیس‌جمهوری چین اطلاع دادم که آمریکا حضور نظامی قوی خود را در اقیانوس‌های هند و آرام نظیر آنچه با ناتو در اروپا دارد، حفظ خواهد کرد. شاید برای بسیاری از مخاطبان سوال پیش بیاید که چه ارتباطی میان این سخنان بایدن با تحولات منطقه وجود دارد؟ پاسخ کاملاً مشخص است.

بایدن در همان سخنرانی خود صریحا اعلام می‌کند که آمریکا حضور نظامی قوی در شرق و غرب خواهد داشت و حالا زمانی که بحث نظامی‌گری پیش‌ می‌آید، فوراً فکر همه به سوی منطقه خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس منحرف می‌شود؛ چراکه بیشترین تولیدات کارخانجات تسلیحات‌سازی اروپا و آمریکا به همین کشورهایی که عضو شورای همکاری خلیج فارس هستند فروخته شده است و ما حالا باید بگوییم که همین اقدام منطقه را به انبار مهمات و باروت تبدیل کرده است. دقیقاً منظور در ابتدای این سطور از «سایه تهدید» همین موضوع بود. منظور دقیقاً مساله میلیتاریسم است که با گذشت بیش از سه ماه از روی کار آمدن بایدن و دموکرات‌ها، حس می‌شود که قرار است اقداماتی در این خصوص همراه با دیپلماسی‌های اقتصادی، امنیتی و حتی فرهنگی انجام شود. علاوه بر این موضوع، ما در محور سیاسی هم در حال مشاهده تحولات عجیب و غریبی در منطقه هستیم. به عنوان مثال چند روز پیش محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در مصاحبه‌‌ای ابراز امیدواری کرد که ریاض روابط خوب و مثبتی با ایران ایجاد کند و این امر را به نفع همه طرف‌ها دانست.

روز گذشته (یکشنبه) روزنامه نیویورک تایمز در این مورد نوشت: «در حالیکه هنوز نشانه‌های ملموسی از درک و تفاهم جدید میان عربستان و ایران پدیدار نشده و ممکن است مدت زمان زیادی برای تحقق این مسئله طول بکشد، اما اگر در نهایت و در هر صورتی محقق شود، حتی نشانه‌های کاهش تنش میان دو طرف می‌تواند بر اوضاع کشورهایی همچون لبنان، سوریه، عراق و یمن دیده شود». این تحلیل به نوعی اشاره به سخنان ولیعهد سعودی در مورد ایران و همچنین آمادگی ریاض برای پایان دادن به بحران یمن دارد.

مقام‌های آمریکایی قرار است با هدف تقویت شراکت استراتژیک خود با امارات به این کشور سفر کنند. مقصد بعدی این هیأت، اردن است و در اَمان مسائلی مانند کودتای اخیر بحث خواهد شد. پس از آن با هدف بررسی روابط دو جانبه به مصر می‌روند و درنهایت ریاض مقصد اصلی هیأت آمریکایی خواهد بود

از منظری دیگر در امان هم اتفاقاتی رخ داد که بسیاری را متعجب کرد و در مصر هم شاهد یکسری از تغییرات هستیم که همه این موارد با آمدن دموکرات‌ها به کاخ‌سفید اتفاق افتاده است.

ابلاغ دستورالعمل جدید

اگر بپذیریم که این مقدار از تغییرات در منطقه و حتی در فرامنطقه (مانند تنش آمریکا با چین یا روسیه) حاصل تعویض قدرت در ایالات متحده است، آنوقت می‌توانیم بگوییم که تیم بایدن در حال تغییر نظم نوین جهانی است و در این راستا تیم امنیتی - سیاسی او در حال ابلاغ دستورالعمل‌های جدید به متحدان منطقه‌ای خود است. بر این اساس روز گذشته (یکشنبه) در خبری اعلام شد که وزارت امور خارجه آمریکا روز شنبه در بیانیه‌ای اعلام کرده که هیأتی متشکل از مسئولان دیپلماتیک و امنیتی این کشور تور خارجی خود را که شامل امارات، اردن، مصر و عربستان می‌شود آغاز کرده و این سفرها تا هفتم ماه مه (یعنی چهار روز دیگر) ادامه دارد. بر اساس اعلام وزارت خارجه آمریکا قرار است هیات مذکور در دیدارهایشان از چهار کشور عربی درباره پاره‌ای مسائل مشترک و رخدادهای منطقه بحث و گفتگو کنند.

 بر اساس داده‌های موجود، این هیات شامل درک چولت، مشاور وزارت خارجه آمریکا و برت مک‌گورک، هماهنگ‌کننده شورای امنیت ملی در امور خاورمیانه و شمال آفریقا به همراه جویی هود، دستیار موقت وزیر خارجه در امور خاورنزدیک و دانا استرول، معاون دستیار وزیر دفاع در امور خاورمیانه می‌شود. آرایش این تیم به خصوص حضور «برت مک‌گورگ» که سابقه امنیتی بلندبالایی در عراق و سوریه دارد و از سوی دیگر او را یکی از افسران مشغول به کار سازمان سیا می‌دانند و همچنین حضور شخصی مانند «دانا استرول» در این  تیم به خوبی نشان می‌دهد که ایالات متحده در حال «نشانه‌گذاری‌های جدید امنیتی و سیاسی» در منطقه است.

منظور آمریکایی‌ها از «پیشبرد انرژی پاک» در سفر به ابوظبی همان برنامه هسته‌ای امارات است و حالا به نظر می‌رسد که آمریکا به دنبال اعطای مجوز گسترش آن به ابوظبی است تا بتواند رقابت تسلیحاتی در منطقه را به رقابت هسته‌ای تبدیل کند

گفته شده که مقام‌های آمریکایی قرار است با هدف تقویت شراکت استراتژیک خود با امارات به این کشور سفر کنند و به بررسی مسائل منطقه‌ای و همچنین اقدامات مشترک درباره مقابله با تغییرات آب و هوایی و پیشبرد انرژی پاک بپردازند. در این میان منظور از «پیشبرد انرژی پاک» همان برنامه هسته‌ای امارات متحده عربی است که سال گذشته از یک راکتور آن که توسط مهندسان کره‌جنوبی ساخته شده بود رونمایی کردند و حالا به نظر می‌رسد که آمریکا به دنبال اعطای مجوز گسترش آن به ابوظبی است تا بتواند رقابت تسلیحاتی در منطقه را به رقابت هسته‌ای تبدیل کند.

مقصد بعدی این هیأت، اردن است و بدون شک در اَمان بر مسائلی مانند کودتای اخیر و همچنین دستور کار اصلاحات اقتصادی و سیاسی بحث خواهد شد.

هیأت آمریکایی پس از آن به مصر می‌رود و طی دیدار با عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری این کشور به بررسی روابط دو جانبه،‌ امنیت منطقه، همکاری اقتصادی و حقوق بشر خواهند پرداخت و درنهایت ریاض مقصد اصلی هیأت آمریکایی خواهد بود. اینکه آمریکایی‌ها در مصر چه می‌خواهند، بدون تردید مباحث نظامی در شمال آفریقا در این میان مطرح خواهد بود و در عربستان هم مجدداً آنها پیشنهاد خرید تسلیحات جدید برای مقابله با انصارالله را خواهند داد؛ چراکه سربازان آمریکایی چند هفته پیش به همراه سربازان انگلیسی وارد یمن شده‌اند و تاکنون حدود 3 تا 4 هزار نفر تلفات داده‌اند که بدون شک فاکتور این تلفات به پای ریاض نوشته خواهد شد.

بر این اساس که می‌گوییم تیم آمریکایی در حال نشانه‌گذاری‌های جدید در خاورمیانه است؛ چراکه امارات، عربستان، اردن و مصر نه تنها متحدان اسرائیل به شمار می‌آیند و در آینده‌ای نزدیک نقش‌ جدیدی را به جای ایالات متحده در منطقه ایفا خواهند کرد، بلکه روابط این چهار کشور با عراق هم در حال بهبود است!