نیمنگاهی به تنشهای نظامی - سیاسی واشنگتن و پکن با آرایش جدید
تقویت ترنس آتلانتیک؛ متد جدید علیه چین
فرشاد گلزاری
آمدن «جو بایدن» در کاخسفید بدون تردید برای چین و روسیه یک کابوس جدی به حساب میآید. دلیل آن هم کاملاً مشخص است. طی چهار سال ریاست جمهوری ترامپ در کاخسفید او به صورت کاملاً شفاف سعی کرد تا از رویارویی و به چالش کشیدن جدی مسکو طفره برود که این موضوع بسیاری از سیاستمداران و رسانههای حزب دموکرات مانند سی.ان.ان را نسبت به او بدبین کرد.
همه معتقد بودند که ترامپ شیفته و حتی عنصر تحت نظر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه است و حتی دامنه این اتهامزنی به جایی رسید که بسیاری از منتقدان وی اعلام کردند او جاسوس روسیه در کاخ سفید است! اینکه تا چد این اتهامها پایه و اساس دارد مهم نیست، بلکه اهمیت اصلی این موضوع به این است که ترامپ و تیمش هیچگاه در طول مدتی که در کاخسفید بودند، تقابل جدی علیه کرملین را کلید نزدند. در نهایت تنها اقدام آمریکا علیه روسیه طی این مدت، انتقال نیروهای نظامیاش از آلمان به لهستان بود که مسکو این موضوع را به راه انداختن یک جنگ سرد جدید قلمداد کرد. در مقابل ترامپ با تمام قوای خود مقابل چین ایستاد. او نه تنها در بحث وضع تعرفههای گمرکی علیه چین، بلکه در مسائل دیپلماتیک و سیاسی هم مقابل پکن ایستاد.
چین به دنبال محدود کردن صادرات عنصرهای معدنی کمیاب خاکی برای آسیب زدن به بخش نظامی آمریکا است و همین موضوع میتواند به خوبی سطح تنشهای جدید میان دولت جو بایدن با چین همانند دوران تامپ را نشان دهد
به عنوان مثال بارها شاهد بودیم که طی دو سال آخر ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا از صدور روادید برای برخی از کارکنان دیپلماتیک چین سرباز زد و در مقابل چینیها هم دست به چنین کاری زدند. حتی در بحث مسائل تکنولوژیک و تجارت طیفی از اقلام الکترونیکی، باز هم ما شاهد این تقابل بودیم و دامنه آن تا محصولات کشاورزی هم امتداد یافت. در محور سیاست خارجی هم تیم ترامپ و در صدر آنها مایک پمپئو که سکاندار دستگاه دیپلماسی آمریکا بود، مستقیماً دولت چین را به نقض دموکراسی در هنگ کنگ محکوم کرد و یک جنجال عظیم با محوریت این دولتشهر به راه افتاد. حالا هم که بایدن به روی کار آمده این روند و وضعیت ادامه دارد و حتی نمیتوان گفت که این موضوع ذرهای تقلیل پیدا کرده است. نمونه این موضوع را میتوان در چند محور مورد بررسی قرار داد. نخستین محور این است که رئیسجمهوری آمریکا در اولین جلسه با رهبران گروه هفت که به صورت مجازی برگزار میشود، علاوه بر پاندمی کرونا و اقتصاد جهانی، تعامل با چین را مورد اشاره قرار خواهد داد؛ چراکه از منظر واشنگتن پکن یک تهدید علنی و جدی است.
این خطمشی حدود چند هفته پیش (اواخر بهمن ماه) از سوی کاخسفید اعلام شد اما این موضوع، تازه اول کار بود. روز جمعه رئیسجمهوری آمریکا در سخنرانی مجازی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ صریحا پکن را مورد اشاره قرار داد. او خواستار همکاری با متحدان اروپایی برای مقابله با چین شد و اعلام کرد که باید از نوآوریهای جامعه دموکراتیک بهره ببریم، نباید در برابر سوء استفادههای اقتصادی چین ساکت بنشینیم و همه باید طبق یک قاعده کار کنیم؛ چراکه آمریکا و اروپا باید شفاف به جنگ فساد بروند و شرکتهای چینی هم باید شفاف باشند. این سخنان طعنهآمیز بایدن در حقیقت اشاره وی به دنیای سایبری و هوش مصنوعی است و او خواهان آن است تا چین از قواعد مشترک پیروی کند که همان جنگ تکنولوژیک را به نمایش میکشد.
در ادامه این سخنان وی، واکنشهای بسیار مشخصی از سوی کشورهای اروپایی ساطع شد. به گونهای که امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه هم اعلام کرد آمریکا علاقهمند به تغییر رویکرد از اروپا به اقیانوس آرام در رقابت با چین است و اتحادیه اروپا باید بر امور دفاعی خود تمرکز بیشتری داشته باشد؛ چراکه وقتی حرف از معماری اعتماد و امنیت میشود و وقتی با روسیه و چین درباره موشک بالستیک مذاکره میشود، باید اروپا هم بخشی از این مذاکره باشد. آنگلا مرکل، صداعظم آلمان هم در نشست مونیخ دنبالهروی مکرون و بایدن بود.
او بر لزوم توسعه دستور کار مشترک ترنس آتلانتیک برای اروپا و آمریکا با رویکرد تقابل با روسیه و چین تاکید و اعلام کرد که وظیفه دشوارتر، توسعه یک دستور کار برای چین است که یک رقیب سیستماتیک به شمار میآید اما همزمان چین باید مشکلات جهانی نظیر تغییرات اقلیمی را مدنظر قرار دهد. این اظهارات به خوبی نشان میدهد که اجماع جهانی با آمدن بایدن (برخلاف دوران ترامپ) علیه چین و روسیه شکل گرفته است، ولی پکن در این میان ساکت نشسته است.
افغانستان یکی از موقعیتهای دیگری است که تنش میان چین و آمریکا را نمایان میکند؛ چراکه قرار است اواخر ماه فوریه، روسیه نشست بینالمللی در مورد صلح افغانستان برگزار کند و برای اولین بار، چین هم در این نشست شرکت میکند
تنش در شبهجزیره
روزنامه فایننشال تایمز چند روز پیش به نقل از منابعش در پکن گزارش داد که چین مشغول بررسی محدود کردن صادرات عنصرهای معدنی کمیاب خاکی برای آسیب زدن به بخش نظامی آمریکا است. به نوشته این روزنامه وزارت صنعت و فنآوری اطلاعات چین طرح اعمال تدابیر کنترلی بر تولید و صادرات ۱۷ ماده معدنی کمیاب خاکی را در ماه ژانویه مطرح کرده است؛ چراکه چین کنترل کننده بالغ بر ۸۰ درصد از تامین جهانی مواد معدنی است که برای تولید و ساخت کالاهایی همچون جنگندههای اف-۳۵ و دیگر تسلیحات پیشرفته ضروری هستند. بلافاصله آمریکاییها هم روز گذشته (شنبه) به این اقدام احتمالی چین واکنش نشان دادند.
بر این اساس وزارت امور خارجه آمریکا به ابراز نگرانی در مورد قوانین جدید تصویب شده از سوی چین پرداخت که به گارد ساحلی این کشور اجازه استفاده از تسلیحات علیه کشتیهای خارجی در صورت تشخیص ورود غیر قانونی این کشتیها به آبهای چین را میدهد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا هم در تماس با توشیمیتسو موتگی، همتای ژاپنیاش نسبت به قانون دریایی چین اظهار نگرانی کرده بود. به موازات این موضوع، دبیر کابینه ژاپن هم اعلام کرد که توکیو مراتب اعتراض خود را به پکن اعلام کرد و گفت که کشتیهای چینی وارد آبهای ساحلی ژاپن در نزدیک جزایر مورد مناقشه سنکاکو در دریای چین شرقی شدند.
این اقدام ژاپن به نوعی نشان میدهد که توکیو هم علاوه بر اروپاییها، به صورت 100 درصدی در مدار آمریکا قرار دارند. اما مساله این است که تنش میان واشنگتن و پکن علیرغم تصور بساری از تحلیلگران، به دریای چین ختم نمیشود. افغانستان یکی از موقعیتهای دیگری است که تنش میان دو طرف را نمایان میکند؛ چراکه قرار است اواخر ماه فوریه، روسیه نشست بینالمللی در مورد صلح افغانستان برگزار کند و برای اولین بار، چین هم در این نشست شرکت میکند که موضوع باز هم قطببندیهای جدید علیه آمریکای بایدن را نشان میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید