سازمان ملل بازداشت «خالد باطرفی» را در یمن تایید کرد
صورتبندی جدید علیه شبکه جهانی القاعده
فرشاد گلزاری
شبکه سی.ان.ان روز گذشته (جمعه) اعلام کرد خالد باطرفی، سرکرده القاعده در شبه جزیره عربستان ماه اکتبر در عملیاتی در استان المَهره یمن بازداشت شده است. بر اساس اخباری که از سوی این شبکه آمریکایی منتشر شده، منبع این خبر سازمان ملل متحد بوده است. ملل متحد بامداد جمعه اعلام کرده که باطرفی چند ماه پیش در یمن بازداشت شده و در جریان عملیات بازداشت او، سعد عاطف العولقی، معاون وی کشته شده است. بدون شک اینگونه اخبار در کشور ما خریدار ندارند و هر شخصی که چنین خبرهایی به گوشش میخورد یا از نظرش میگذرد، نسبت به آن واکنش منفی نشان میدهد که تا حد زیادی این موضوع طبیعی و قابلدرک است. آنچه این خبر را در ابتدا بسیار مهم و البته حائز اهمیت میکند، تایید آن از سوی سازمان ملل متحد به عنوان بالاترین نهادِ سیاسی – امنیتی در روی کره زمین است. اعلام اینگونه خبرها از سوی ملل متحده به ندرت انجام میشود اما موضوع این است، شخصی که در مورد آن صحبت میکنیم، یک فرد عادی نیست. به عبارتی دیگر دومین دلیل که خبر بازداشت خالد باطرفی را مهم میکند، جایگاه و ماهیت او در ساختار تشکیلاتیِ سازمان جهانی القاعده است. اینکه چرا القاعده را سازمان جهانی میخوانیم، بدون تردید موضوعی است که نمیتوان آن را دلبخواه نگارنده یا هر شخص دیگر دانست؛ بلکه جامعه اطلاعاتی ایالات متحده و همچنین نهادهای تصمیمگیرنده این کشور القاعده را بر اساس سیاستهای خود، به عنوان تهدید جهانی معرفی کرده که این موضوع به سال 2001 و غائله 11 سپتامبر برمیگردد که بازخوانی آن ضرورتی در این نوشتار ندارد. ارزش باطرفی به حدی است که بازداشت وی به منزله دسترسی به گنجینهای از اطلاعات برای سازمانهای مبارزه با تروریسم در سراسر جهان قلمداد میشود. این نخستین بار است که رسما بازداشت باطرفی تایید میشود؛ چراکه وبسایت اطلاعاتی پیرامون گروههای تروریستی و تندرو موسوم به «سایت» اوایل اکتبر گزارشهای نامعتبری منتشر کرد که نشان میدهد نیروهای امنیتی یمن باطرفی را در استان المهره بازداشت کردند و حالا تایید این خبر نشان میدهد که خبرهایی از ناحیه آمریکا در حال مخابره شدن است.
قرار دادن جایزه 10 میلیون دلاری برای ارائه اطلاعات در مورد ابومحمد الجولانی، رهبر شاخه القاعده در سوریه و همچنین اقدامات ایالات متحده، فرانسه و بسیاری از کشورهای اروپایی در آفریقا علیه القاعده نشان میدهد دور جدیدی از سناریوی ضدترور به وجود آمده است
خیز جدید برای مبارزه با القاعده
از سال 1394 که حملات ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی علیه یمن آغاز شد، شاهد آن بودیم که علاوه بر القاعده، داعش هم در این کشور شروع به فعالیت کرد. دلیل این امر هم کاملاً مشخص بود؛ در هر کشوری که تجاوز و دخالت خارجی به قوع بپیوندد و بوی باروت همه جا را فرا بگیرد، بدون تردید مشکلات زیادی به وجود خواهد آمد که فقر، نبود غذا و دارو، ریشهکن شدن بهداشت و غیره، صرفاً بخشی از تبعات جنگ یا مداخله خارجی به حساب میآید. آنچه خطرناکتر و بدون تردید مخاطرهآمیزتر خواهد بود، بیثباتی سیاسی است. زمانی که دولت مستقر در کشورِ درگیر نتواند اوضاع را کنترل و حاکمیت خود را بر جغرافیای زیر دستش اعمال کند، بدون تردید مشکلات و شکافهای امنیتی به وجود میآید که اولین نتیجه آن فرار سرمایهگذاران خارجی و به صورت کلی افتِ شدید اقتصاد است. در این وضعیت است که گروههای تروریستی بهترین زمان برای جذب نیرو و بلاتکلیفانِ به وجود آمده از جنگ را پیشروی خود میبینند. این چرخه در همه جا تقریباً به یک وضعیت است. در افغانستان طالبان، در عراق و سوریه دو جریان داعش و جبههالنصره سابق که شاخه القاعده در شام به حساب میآید اقدام به جذب نیرو طی سالهای اخیر کردهاند. در آفریقا هم الشباب و بوکوحرام مشغول این کار هستند اما در مورد یمن اوضاع قدری متفاوت است و دلیلش هم تولد رهبر القاعده (اسامه بنلادن) در یمن است. بنلادن اهل یمن بود و اساساً بسیاری از تحلیلگران، این کشور را نطفه و مبدأ ظهور و شکلگیری القاعده میدانند و به همین دلیل است که طی سالهای گذشته بارها دیدهایم که پهپادهای ارتش آمریکا یمن را بمباران کردند تا بتوانند سرکردههای القاعده و عناصر کلیدی در استانهای این کشور را حذف کنند. در همین راستا باطرفی اوایل سال ۲۰۲۰ پس از کشته شدن قاسم الریمی، سرکرده سابق القاعده در شبه جزیره عرب در حملات هوایی آمریکا به یمن، به عنوان سرکرده جدید القاعده در شبه جزیره عربستان انتخاب شد.
خالد باطرفی نخستین فرمانده ارشد القاعده است که دستگیر میشود، چراکه رهبران پیشین این جریان در سراسر دنیا به نوعی در عملیاتهای گوناگون کشته شدهاند که شاخصترین آنها بنلادن بود و همین موضوع میتواند ضربه سنگینی به القاعده بزند
وی از خانواده یمنی است اما در ریاض متولد شده و قبل از حادثه ۱۱ سپتامبر با القاعده در افغانستان آموزش دیده و بعد به شاخه القاعده در یمن ملحق شد. طبق اعلام سازمان ملل، باطرفی بعدها یکی از نظریهپردازان اصلی این تشکیلات بود و بعد هم رهبر شاخه القاعده در یمن شد. نکته مهم این است که باطرفی نخستین فرمانده ارشد القاعده است که دستگیر میشود؛ چراکه رهبران پیشین این جریان در سراسر دنیا به نوعی در عملیاتهای گوناگون کشته شدهاند که شاخصترین آن بنلادن بود. حتی سال گذشته میلادی هم ما شاهد کشته شدن عبدالمالک دروکدال، رهبر شاخه القاعده در سرزمین مغرب اسلامی بودیم و به همین دلیل است که دستگیری باطرفی مهم است. او در زمان برعهده گرفتن پستش به عنوان رهبر القاعده در یمن گفته بود کشته شدن رهبران القاعده نشاندهنده درستی و اعتبارشان است و به همین دلیل بازداشت او، این تشکیلات را که هدایتش پس از کشته شدن اسامه بنلادن، برعهده ایمن الظواهر گذاشته شده است، در تنگنا قرار خواهد داد. از سوی دیگر اگر بخواهیم نگاه کلانتری به این موضوع بیندازیم باید حاشیههای اخبار چند روز گذشته را هم مورد بررسی قرار دهیم. همین چند روز پیش بود که وزارت خارجه آمریکا با انتشار توئیتی اعلام کرد که به دنبال ردزنی و پیدا کردن اطلاعاتی از ابومحمد الجولانی، رهبر گروه تروریستی تحریر الشام (النصره سابق و شاخه القاعده در سوریه) است. این توئیت در ادامه با یادآوی تعیین جایزه نقدی برای ارائه اطلاعاتی از الجولانی، میافزاید:«پاداش ۱۰ میلیون دلاری را فراموش نکنید و اطلاعات خود را در مورد الجولانی برای دریافت پاداش به ما ارسال کنید». اگر این موضوع را کنار بازداشت باطرفی قرار دهیم و از جهتی دیگر به اقدامات اخیر ایالات متحده و فرانسه در آفریقا نگاهی گذرا بیندازیم، به خوبی درمییابیم که این روند به نوعی نشاندهنده طراحی و طرحریزی یک استراتژی جدید علیه سازمان جهانی القاعده است. بدون تردید آمدن دموکراتها هم در این پروژه تاثیر خواهد داشت و به نظر میرسد گفتمان جدید ضدتروریسم دوباره علیه القاعده شکل گرفته است.
دیدگاه تان را بنویسید