آزمایش پدافند موشکی اسرائیل تنها یک هدف ضمنی داشت؛
مخابره پیام تهدید به «ایران»
فرشاد گلزاری
اوج گرفتن تحولات منطقه به خصوص با محوریت اسرائیل، این روزها به صورت مشهود درسطح رسانهها قابل رویت است. با نیم نگاهی به تحولات و رخدادهای اخیر در سه جغرافیای حاشیه خلیجفارس، شمال آفریقا و خاورمیانه به این نتیجه میرسیم که رژیم صهیونیستی مرکز ثقل تمام تحرکاتی است که بخشی از آن میدانی و بخش دیگرش سیاسی است. این تحلیل البته روبنای مسائل و موضوعات جاری در هر سه جغرافیا به خصوص خاورمیانه را نشان میدهد؛ چراکه با ریز شدن و واکاوی برخی از اقدامات در اراضی اشغالی به نتایج مشخصتری خواهیم رسید که به نوعی نشان میدهد اسرائیلیها تمام سعی خود را میکنند تا در واپسین روزهای حیات سیاسی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا در کاخسفید، بتوانند حداکثر امتیازهای مورد نظر خود اعم از دیپلماتیک، اطلاعاتی و نظامی را کسب کنند. نمونه آشکار و بسیار پر سر و صدای آن، آزمایش سامانه پدافند موشکی «عصای سحرآمیز» است. اصل داستان از این قرار است که وزارت جنگ اسرائیل و آژانس دفاع موشکی آمریکا (MDA) دو روز پیش (سهشنبه) به صورت مشترک اعلام کردند که با موفقیت سلسله آزمایشهای رهگیری نسخه پیشرفته سامانههای ضدموشکی عصای سحرآمیز را ظرف هفتههای اخیر انجام دادهاند. طبق گزارش رسانههای اسرائیلی، این سامانههای ضد موشکی قادر به رهگیری و هدف قرار دادن موشکهای کروز و موشکهای بالستیک هستند. بر اساس اعلام «اندیشکده میدلایست آی» این آزمایش را شرکت رافائل اسرائیل با مشارکت نیروهای هوایی و دریایی این رژیم هدایت کرده و سایر مهندسان مشغول توسعه ارتقای توانمندی سامانههای دفاعی هستند. گفته شده که شرکت ریتیون آمریکا در این پروژه مشارکت کرده و این در حالیست شرکت «التا»ی اسرائیل نیز مسئول توسعه رادار MMR ویژه سامانههای دفاعی این پروژه است. در این راستا بنی گانتس، وزیر جنگ این رژیم که شاهد یکی از عملیاتهای رهگیری در آزمایشهای مذکور بود اعلام کرده که آزمایش پدافند مذکور برای اولین بار به دلیل رهگیری چند لایه کامل سامانه موشکی اسرائیل یکی از مهمترین آزمایشها بوده است. گانتس معتقد است که یکی از پیشرفتهترین سیستمهای جهان حالا در اختیار تلآویو قرار دارد که در برابر تهدیدات در دو فضای دور و نزدیک حمایت لازم را تامین میکند. موشه پاتل یکی از مسئولان واحد تحقیقات توسعه سلاح و زیرساخت تکنولوژیکی وابسته به وزارت جنگ اسرائیل هم سلسله آزمایشهای انجام شده را بیسابقه خواند و اعلام کرد که ما ثابت کردیم که اسرائیل توانمندی قوی و چند لایهای در تعامل با تهدیدات مختلف از جمله موشکهای کروز و جنگنده و انواع تهدیدات بالستیک دارد. اگر نگاهی به مشخصات این سامانه پدافندی بیندازیم و در کنار آن اظهارات مقامات آمریکا و اسرائیل را بعلاوه تحلیلهای منتشر شده از سوی اتاقهای فکر را کنار یکدیگر قرار دهیم، به این مفهوم میرسیم که سامانه مذکور به نوعی مخابره یک پیام تهدید برای «ایران» به حساب میآید. این سامانه انواع موشکهای کروز و بالستیک را مورد هدف قرار میدهد و اگر به اظهارات اخیر مقامات اسرائیلی در مورد توان موشکی ایران نگاه کنیم میبینیم که آنها به نوعی تهران را مورد خطاب قرار دادهاند. نکته بسیار مهم دیگر که تنها یک روز پس از آزمایش سامانه مذکور، توجه بسیاری از تحلیلگران مسائل نظامی منطقه و غرب را به خود معطوف کرد اظهارات موشه پاتل، رئیس سازمان دفاع موشکی اسرائیل است. او روز گذشته (چهارشنبه) اعلام کرد که تلآویو ممکن است در آینده آماده همکاری در زمینه دفاع موشکی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس باشد. او در پاسخ به این پرسش که کدام یک از سامانهها ممکن است به شرکای جدید اسرائیل در حوزه خلیج فارس تحویل داده شود یا اینکه همزمان با سامانههای مشابه فعالیت کنند، اعلام کرد که از دیدگاه مهندسی، طبیعتاً مزایای بسیاری برای اسرائیل و شرکای عرب آن در این موضوع وجود دارد و ممکن است تبادل اطلاعات از طریق دستگاههای حسگر صورت بگیرد. با وجود اینکه موعد انعقاد این قراردهای مورد نظر اسرائیل با اعراب منطقه فرا نرسیده، اما به نظر میرسد که تلآویو قصد دارد با عقد چنین قراردادهایی در وهله اول حضور نظامی خود در قالب ارسال مستشاران و مشاوران نظامیاش به کشورهای منطقه را علنی و در وهله دوم آرایش پدافندی این کشورها را برای هرگونه تقابل احتمالی با هرگونه تهدید موشکی، بر اساس سناریو و طرحهای خود اجرایی کند.
اگر مشخصات سامانه پدافندی اسرائیل و اظهارات مقامات آمریکا و اسرائیل را کنار یکدیگر قرار دهیم، به این مفهوم میرسیم که سامانه «عصای سحرآمیز» به نوعی مخابره یک پیام تهدید برای «ایران» به حساب میآید
نام رئیس جدید موساد فعلاً فاش نخواهد شد و فقط حرف اول اسم او (D) به رسانهها درز کرده است که گفته میشود سیاست رئیس او همانند کوهن تهاجمی خواهد بود و به همین دلیل باید انتظار بههمریختگی در سطح منطقه و شروع فاز جدید ترورها را داشته باشیم
ورود کوشنر، خروج کوهن!
با گذر از دو موضوع مذکور که بیشتر درونمایه نظامی داشت، با تغییر زاویه دید خود حالا به دو رویداد مهم دیگر میپردازیم که بخشی از آن سیاسی و دیگری یک موضوع امنیتی بسیار مهم است. در محور سیاسی قرار بر این است که جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد رئیسجمهوری فعلی آمریکا در راس یک هیات برای ادامه روند سازش میان تلآویو و رباط، هفته آینده به فلسطین اشغالی و از آنجا به مراکش سفر کند. رویترز به نقل از یک منبع آگاه در این مورد گزارش داده که هیات آمریکایی و یک تیم اسرائیلی با پیوستن به یکدیگر در تلآویو اولین پرواز تجاری مستقیم به رباط را برای ادامه روند توافق عادیسازی بین اسرائیل و مراکش انجام خواهند داد. در این سفر آوی برکوویتس، نماینده ویژه آمریکا در خاورمیانه و ادام بولر، مدیر شرکت توسعه مالی بینالمللی آمریکا روز دوشنبه آینده کوشنر را همراهی خواهند کرد. این رخداد مهم، درباره امارات و بحرین هم اتفاق افتاده بود اما مساله اینجاست که سفر وی در حالی انجام میشود که ما شاهد یک تغییر بسیار مهم در درون اسرائیل هستیم و آن اتمام ماموریت یوسی کوهن به عنوان رئیس سرویس اطلاعاتی موساد است. واقعیت این است که روز گذشته (چهارشنبه) شبکه کان اسرائیل اعلام کرد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر فعلی رژیم صهیونیستی طی حکمی، یوسی کوهن را کنار گذاشته و شخص دیگری را به عنوان رئیس موساد معرفی کرده است. این اقدام باعث عصبانیت بنی گانتس، وزیر جنگ و نخست وزیر تناوبی رژیم صهیونیستی شد و او اندکی پس از انتصاب جانشین یوسی کوهن که از سال ۲۰۱۶ ریاست جمهوری موساد را در اختیار داشت، تلفنی با نتانیاهو صحبت کرد. باید توجه داشت که اساساً هیچ اختلافی میان نتانیاهو وکوهن وجود نداشته و ندارد، بلکه مدت دوره ریاست او بر موساد که 5 سال بوده به اتمام رسیده و شخصی به نام آقای «D» به جای آن معرفی شده است. نام رئیس جدید موساد تا پس از تأیید کمیته گلدبرگ (کمیته مشورتی برای تعیین کارمندان ارشد ایالتی) در مورد انتصاب وی، فاش نخواهد شد و فقط حرف اول اسم او (D) به رسانهها درز کرده است. گفته میشود که برخی از مطلعین اعلام کردهاند سیاست رئیس جدید موساد همانند کوهن تهاجمی خواهد بود و به همین دلیل باید انتظار بهمریختگی در سطح منطقه و شروع فاز جدید ترورها را داشته باشیم. بر این اساس اگر مولفههای مهمِ چهار موضوع تشریح شده را در کنار یکدیگر قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که اسرائیل علاوه بر پرونده عادیسازی، به دنبال آن است تا از وقت اضافه دولت ترامپ برای خط و نشان کشیدنهای اطلاعاتی و نظامی به عنوان یک دستاورد به نفع خود استفاده کند.
دیدگاه تان را بنویسید