تلاش پمپئو برای حل اختلاف طالبان و دولت افغانستان همزمان با حملات راکتی کابل ناکام ماند؛
غلبه خشونت بر دیپلماسی مایک!
فرشاد گلزاری
طبق اعلامهای قبلی، هفته گذشته سفرهای منطقهای مایک پمپئو به منطقه خاورمیانه و حاشیه خلیجفارس آغاز شد و او در گام نخست به امارات متحده عربی و سپس اسرائیل قدم گذاشت و در آنجا با وزیر خارجه بحرین در مورد مسائل مربوط به عادیسازی روابط منامه و تلآویو به بحث و تبادلنظر پرداخت. این سفر او اگرچه با واکنشهای زیادی از سوی کشورهای اسلامی به دلیل بازدید از بلندیهای جولان همراه بود، اما به نوعی دو هدف عمده را دنبال کرد. نخست، همگرایی بیشتر با اسرائیل در روزهای پایانی دولت ترامپ و دوم، مخابره این پیام که ایالات متحده به هیچ وجه نگاهش را از کشورهای منطقه و حاشیه خلیج فارس برنمیدارد. بر این اساس یکی از مهمترین مقاصدی که در این سفر از گذشته بر حضور پمپئو در آن تاکید شه بود، «قطر» است. روز شنبه تمام رسانههای دنیا و به خصوص مطبوعات منطقه و بالاخص شبکه الجزیره و العربیه، خبر از ورود پمپئو با دوحه را به سرعت منتشر کردند و طبق معمول بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان با حضور در شبکههای تلویزیونی این کشورها به تحلیل و تفسیر دلایل و ابعاد این سفر به قطر پرداختند. اینکه وزیر خارجه آمریکا به دوحه سفر کرد و با شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر و همچنین با محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر خارجه این کشور ملاقات داشته، یک امر عادی به حساب میآید اما آنچه باعث شد تمام رسانههای و مطبوعات دنیا و به خصوص منطقه تا همین امروز در مورد این سفر و حاشیههای آن بحث کنند دو موضوع مهم و اساسی بود. نخست اینکه، مایک پمپئو در حالی وارد قطر شد که بسیاری از تحلیلگران معتقدند به دلیل باخت دونالد ترامپ در انتخابات و انتقال قدرت در کمتر از 60 روز آینده، دیگر شاهد حضور او در این منطقه نخواهیم بود؛ چراکه تیم ترامپ به دنبال آن است تا در فرصت باقیمانده اولویتها و وعدههایی که طی این سالها به طرفداران و حامیان داخلی و خارجیاش داده را عملیاتی کند. اما دلیل دوم که حتی بسیار مهمتر از دیدار وی با مقامات طالبان و دولت افغانستان به حساب میآید، حملات راکتی صبح شنبه به کابل است. درست زمانی که پمپئو وارد فرودگاه دوحه شد، سخنگوی وزارت کشور افغانستان اعلام کرد که ۲۳ راکت به مناطق مختلف کابل شلیک شده و خسارات زیادی به مناطق مسکونی این شهر وارد شده است. بر اساس اعلام وزارت بهداشتِ افغانستان این حمله راکتی منجر به جان باختن 10 نفر و زخمی شدن ۳۱ تن شده است اما مساله اینجاست که طالبان اعلام کرده که هیچ مسئولیتی در مورد این حمله نداشته است. آنچه در این میان باید توجه کرد این است که بدون تردید پس از اعلام خبر حملات راکتی در کابل، تیم امنیتی پمپئو او را در جریان این موضوع قرار دادهاند و حتی نگرانیهایی هم از دیدار او با مقامات دفتر سیاسی طالبان در دوحه به وجود آمده است؛ اما بدونشک که این حملات را باید مخابرة یک پیامِ علنی به ایالات متحده و حتی دولت افغانستان به رهبری محمد اشرف غنی دانست. درست است که وزیر خارجه آمریکا و تیمش با ملاعبدالغنی برادر، معاون سیاسی و رئیس دفتر سیاسی طالبان در دوحه و شیخ مولوی عبدالکریم، رئیس هیات مذاکرهکننده با دولت افغانستان دیدار کرد اما مساله اینجاست که همچنان اختلافنظرها میان دو طرف به قوت خود باقیست. توجه داشته باشید که مذاکرات بینالافغان میان تیم طالبان و دولت افغانستان به رهبری عبدالله عبدالله از شهریور ماه سال جاری آغاز شد ولی اختلافها به حدی عمیق است که با گذشت بیش از دو ماه حتی دستور کار این مذاکرات مشخص نشده است. برخی اخبار هم از بازگشتِ تیم دولتِ افغانستان به کابل حکایت دارد که نشان از گسست در مذاکرات است.
اقدامات دولت بعدی ایالات متحده که قرار است 20 ژانویه به رهبری «جو بایدن» تشکیل شود، بدون تردید تفاوتهایی با دولت ترامپ دارد و دموکراتها بر اساس نگاه برونگرای خود به احتمال بسیار زیاد تعداد سربازانشان را در افغانستان افزایش خواهند داد
طالبان به دنبال آن است تا مذهب حنفی را به عنوان مذهب رسمی کشور در قانون اساسی بگنجاند؛ اما دولت افغانستان معتقد است این اقدام میتواند یکجانبهگرایی علیه سایر مذاهبِ موجود در افغانستان را افزایش دهد و باعث جنگ داخلی شود
دست برتر باز هم با طالبان است!
در بسیاری از گزارشهایی که در این صفحه و در مورد مسائل افغانستان منتشر کردیم بارها به این موضوع مهم اشاره شد که به دلیل اشرافِ طالبان بر ولایات و همچنین دست برتر در حوزه میدانی و نظامی، این جریان به دنبال آن است تا بتواند تا آخرین حد امتیازهای خود را از دولت افغانستان و ایالات متحده کسب کند. طالبان به دلیل اینکه در برههای بر تمام خاک افغانستان حکومت میکرده است، از مشی تمامیتخواهی تبعیت میکند و فقط به تامین منافعش میاندیشد. اختلافهایی که اخیراً میان دو طرف به وجود آمده بر سر دو موضوع بسیار مهم است. نخست اینکه طالبان به دنبال آن است تا مذهب حنفی را به عنوان مذهب رسمی کشور در قانون اساسی بگنجاند که مورد مخالفت دولت افغانستان قرار گرفت؛ چراکه آنها معتقدند این اقدام طالبان میتواند یکجانبهگرایی و اعمال فشار علیه سایر مذاهبِ موجود در افغانستان را افزایش دهد و به وقوع جنگهای داخلی میان پشتونها با سایر اقوام مانند هزارهها، ازبکها و تاجیکها منجر شود. موضوع دوم که مورد اختلاف دو طرف است، ساز و کار ورود و ادغامِ طالبان در قدرت است. واشنگتن پس از امضای قرارداد دوحه به دنبال این است که طالبان را در قدرت و آیندة سیاسی افغانستان دخیل کند اما طالبان صرفاً به دنبال کنار زدنِ دولت افغانستان و تشکیل حکومت موقت هستند و این موضوع باعث ایجاد اختلاف میان طالبان و کابل شده است. حالا اگر به این دو اختلاف بنگریم و این مولفهها را کنارِ خروج دوهزار نفر از نظامیان آمریکا از افغانستان قرار دهیم به خوبی درمییابیم که اگرچه طالبان مسئولیت شلیک 23 راکت به کابل را به عهده نگرفته است، اما نمیتوان گفت که این جریان به دلیل اینکه داعش مسئولیت عملیات را به عهده گرفته، هیچ دخل و تصرف غیرمستقیمی در این مساله نداشته است. بر این اساس اگر مجدداً به اظهارات پمپئو در قطر برگردیم، میبینیم که او خواستار کاهش جدی خشونتها و مذاکره درباره نقشه راه سیاسی و آتشبس جامع شده است. او بر انتظار مردم افغانستان و استحقاق آنها برای زندگی در صلح و امنیت پس از 40 سال جنگ و خونریزی اشاره کرد اما به این نکته اشاره نکرد که اقدامات دولت بعدی ایالات متحده که قرار است 20 ژانویه به رهبری «جو بایدن» تشکیل شود، بدون تردید تفاوتهایی با دولت ترامپ دارد؛ چراکه دموکراتها بر اساس نگاه برونگرای خود به احتمال بسیار زیاد تعداد سربازانشان را در افغانستان افزایش خواهند داد. با این حال مذاکرات مایک پمپئو با نمایندگان طالبان و دولت افغانستان بدون انتشار گزارشی مبنی بر پیشرفت در روند گفتگوها پایان یافت و این نشان میدهد که حل اختلاف میان دو طرف نافرجام بود و به بنبست رسید.
دیدگاه تان را بنویسید