اولین سفر نخستوزیر پاکستان به افغانستان پس از اعلام کاهش نظامیان آمریکا در این کشور
جایگیری استراتژیک در بحبوحه تغییرات کاخ سفید
فرشاد گلزاری
طی روزهای اخیر یکی از مناطقی که در صدر اخبار حوزه بینالملل قرار گرفت، جنوب شرق آسیا بود. نام این جغرافیا اگرچه در ادبیاتِ بنیادگراییِ افراطی بیشتر از هرچیز دیگر در دنیا سر و صدا کرده است، اما اخیراً وقایع متعددی در این منطقه به خصوص با تمرکز بر پاکستان و افغانستان رخ داده که باز هم موجب شده تا نگاهها به این دو سرزمین دوخته شود. در کمتر از 72 ساعت ما شاهد آن بودیم که چندین اتفاق مهم در افغانستان رخ داد. در وهله اول شاهد صدور دستور ترامپ برای خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان بودیم؛ به گونهای که براساس اعلام وزارت دفاع ایالات متحده (پنتاگون)، سربازان این کشور از 4500 نفر به 2500 نفر درافغانستان کاهش پیدا میکنند و این به معنای وجود یک ابهام بزرگتر است. این اقدامِ ترامپ به حدی برای جمهوریخواهان و حتی منطقه خطرناک است که بلافاصله شاهد ابراز خوشحالی از سوی طالبان بودیم و آنها این اقدام را بخشی از تعهدات ایالات متحده در چارچوب توافق دوحه میدانند. به عبارتی دیگر این اقدامِ رئیس جمهوری فعلی ایالات متحده یک جایزة بزرگ در واپسین روزهای حضور ترامپ در کاخسفید به حساب میآید که بدون شک متضرر اصلی آن، کابل و شهروندان افغانستان خواهند بود. در این میان باید متوجه باشید که ترامپ به دنبال ایجاد هزینههایی جدید برای دولت بعدی آمریکا است. هزینههایی که بازپرداخت یا جبران آنها از سوی دولت بایدن سخت و در مواردی ناممکن خواهد بود. در آخرین این موارد (علاوه بر افغانستان)، وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده است که نیروهای این کشور در عراق را تا ۱۵ ژانویه سال ۲۰۲۱ میلادی (پیش از آغاز ریاست جمهوری جو بایدن) به ۲۵۰۰ نفر کاهش خواهد داد. این مسئله، برای دولت بایدن که خواستار حضور مستمر و حداکثری نیروهای آمریکایی در منطقه است بحرانساز خواهد بود. بسیاری از جمهوریخواهان سنتی با تصمیم اخیر ترامپ مبنی بر عقبنشینی حداکثری از منطقه مخالف هستند و معتقدند که این اقدام (عقبنشینی نظامی از منطقه) منجر به کاهش و تنزل جایگاه منطقهای و بینالمللی آمریکا خواهد شد. نکته دیگر اینکه خارج کردن این نیروها توسط ترامپ و ورودِ مجدد آنها پس از به روی کار آمدنِ بایدن، هزینههای مالی زیادی را بر دموکراتها و آمریکا تحمیل میکند که در این وضعیت وخیم اقتصادی میتواند به اهرمی برای اعمال فشار جمهوریخواهانِ سنا علیه دموکراتهای کاخسفید شود. از سوی دیگر این اقدام ترامپ در افغانستان موجب بالا رفتن هزینههای شرکای اروپایی آمریکا در ناتو میشود که از سال 2001 میلادی تاکنون در این کشور و به بهانه مبارزه با سازمان تروریستی القاعده حضور دارند و حالا کار به جایی کشیده شده که با طالبان قرارداد صلح امضا کردهاند. خروج نیورهای آمریکا از افغانستان بدون تردید باعث افزایش فشارهای روانی و مالی بر نیروهای ناتو که در این کشور مستقر هستند میشود؛ چراکه همچنان طالبان مشغول عملیاتهای میدانی است و از جهتی دیگر داعش هم در حال فعالیتهای علنی خود است. این فشارها به حدی بالا میرود که نیروهای خارجیِ مستقر در افغانستان لوله اسلحه خود را به سمت نظامیها نشانه میروند و به دلیل عدم آشنایی با سنتها، خون هزاران زن و مرد به زمین میریزد.
نمونه علنی این موضوع را باید در مورد عذرخواهی اخیر اسکات موریسون، نخستوزیر استرالیا مشاهده کرد؛ چراکه بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی ژنرال «پاول بررتون» (نظامی ارشد استرالیا که همزمان قاضی دادگاه عالی استرالیا در امور غیرنظامی است) نظامیان استرالیا در افغانستان از سال 2001 میلادی تا حدود چهار سال پیش، ۳۹ غیرنظامی افغانستان را که اغلب آنها زندانی بودند، به صورت غیرقانونی به قتل رسانده و اقدامات خود را پنهان نگه داشتهاند. اینها هزینههایی است که بر افغانستان بار شده است اما ظاهرا این هزینهها و حتی دستور اخیرِ ترامپ برای کاهش نیروهای آمریکا در افغانستان برای برخی از کشورهای منطقه، فایدههای سیاسی - امنیتی به دنبال دارد که بیشک مهمترینِ آنها، پاکستان بوده است.
ورود و حضور عمرانخان در کابل که طی روزهای گذشته انجام شد، به حدی برای مقامات افغانستان مهم بود که دولت این کشور با استفاده از بهانة شیوع کرونا، در سراسر افغانستان برای ورودِ عمرانخان، تعطیل رسمی اعلام کرد!
بهرهبرداری از بنبست
سفیر اخیر نخستوزیر پاکستان به افغانستان که باید آن را اولین سفر وی دانست، به خوبی به ما میگوید که اسلامآباد منافع زیادی در این برهه از تاریخ افغانستان دارد. ورود عمرانخان به کابل که طی روزهای گذشته انجام شد، به حدی برای مقامات افغانستان مهم بود که دولت این کشور با استفاده از بهانة شیوع کرونا، در سراسر افغانستان برای ورودِ عمرانخان، تعطیل رسمی اعلام کرد! این سطح از استقبال البته دلایل امنیتی هم دارد؛ چراکه علاوه بر نخستوزیر پاکستان، شاه محمود قریشی (وزیر کشور پاکستان) و همچنین رئیس سازمان اطلاعات ارتش این کشور (آی.اس.آی) نیز عمران خان را در این سفر تاریخی همراهی کردند.
اهمیت این سفر بدونشک قابل قیاس با هیچکدام از رویدادهای روزهای اخیرِ افغانستان نیست؛ چراکه عمران خان به عنوان یکی از حامیان خروج نیروهای خارجی از افغانستان در حالی به کابل سفر کرده که آمریکا کاهش نیروهایش در افغانستان به 2500 نفر را در دستور کار خود دارد. از سوی دیگر نیز تیمهای مذاکراتی دولت افغانستان و طالبان از زمان آغاز گفتوگوهای بینالافغانی در 22 شهریور هنوز پیشرفتی نداشتهاند و تاکنون حتی موفق به تعیین دستورکار مذاکرات نیز نشدهاند. آنچه در این میان باید مورد نظر قرار بگیرد، سخنان عمران خان در کنفرانس مطبوعاتیاش با محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان بود. او با اشاره به نقش تسهیلکننده اسلامآباد برای آغاز مذاکرات میان آمریکا و طالبان و سپس شروع فرآیند فعلی در دوحه با عنوان مذاکرت بین افغانی اعلام کرد که تشدید خشونتها به رغم ادامه مذاکرات میان گروههای افغانی در قطر بسیار نگرانکننده است. عمرانخان در جایی دیگر اعلام میکند که پاکستان درصدد تسهیل فرآیند برقراری آتشبس در افغانستان است و اسلامآباد حاضر است هر کاری برای کمک به کاهش خشونتها در کشور همسایه انجام دهد! این سخنان صریحا به ما میگوید که پاکستان آرام آرام در حال مخابره این پیام است که طالبان نه تنها از سوی ما هدایت میشود، بلکه ما (پاکستان) در آیندة سیاستهای داخلی و خارجی افغانستان سهمخواهی خواهیم کرد و خواهان ایفای نقش موثرِ خود هستیم.
به نظر میرسد اسلامآباد در فضای کنونی با راهبری طالبان توانست پس از 40 سال ایجاد بحران در افغانستان خودش را در مذاکرات دوحه تثبیت کند و حال به دنبال آن است تا همزمان با تغییر دولت آمریکا، سهم بیشتری از کیکِ افغانستان نصیب خود کند
مساله مهمتر اینکه حضور رئیس آی.اس.آی و وزیر خارجه در تیم عمرانخان به خوبی نشان میدهد که پاکستان در حال «بهرهبرداری از بنبست» به وجود آمده در افغانستان است که البته خلأ حضور نیروهای آمریکایی هم برای اسلامآباد بسیار مهم است؛ چراکه عمرانخان در کابل، از تشکیل کمیته مشترک با افغانستان با حضور نهادهای امنیتی- اطلاعاتی دو کشور برای شناسایی موانع در مسیر همکاری و انجام اقدامات هماهنگ برای حرکت رو به جلو خبر داد. به نظر میرسد که اسلامآباد در فضای کنونی با راهبری طالبان توانست پس از 40سال ایجاد بحران در افغانستان خودش را در مذاکرات دوحه تثبیت کند و حالا به دنبال آن است تا همزمان با تغییر دولت آمریکا، سهم بیشتری از کیکِ افغانستان نصیب خود کند.
دیدگاه تان را بنویسید